آفتابنیوز :
آفتاب: منشور دوازدهگانه مهندس میرحسین موسوی در مورد آموزش و پرورش بر اساس دیدگاههای وی در دیدار با نمایندگان فرهنگیان تدوین شد.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، متن این منشور 12گانه به این شرح است:
1- آموزش و پرورش و جایگاه ملی آن نهاد آموزش و پرورش یک نهاد ملی و دارای امتیاز و منزلت ملی است باید تلاش شود بالاترین جایگاه در نظام مدیریت و برنامهریزی کشور به آموزش و پرورش اختصاص یابد و بهترین و شایستهترین افراد برای مدیریت آموش و پروش به کار گرفته شوند.
2- آموزش و پرورش و سرمایه اجتماعی آموزش و پرورش یک نهاد بزرگ اجتماعی است و بالاترین سرمایه اجتماعی را داراست؛ معلمان ممتازترین گروه اجتماعی مرجع در جامعه ما هستند و مورد احترام همه آحاد جامعه و از منزلت دینی و ملی بالایی برخوردارند؛ این امر میتواند به عنوان یک ظرفیت ملی برای تحول و توسعه و حتی برای ارتقای امنیت اجتماعی، به جای برخورد امنیتی استفاده شود.
3- آموزش و پرورش و آزادی بیان و اندیشه اساس تعلیم و تربیت بر تفکر و اندیشه و راز توفیق آن در تعامل و گفت و گو و پرسشگری و آزادی بیان است؛ باید زمینه آزادی بیان و گفتار و حتی اعتراض در نظام تعلیم و تربیت در چارچوب قانون فراهم شود. من به شدت با امنیتی شدن فضای آموزش و پرورش مخالفم. تحقیر یا تنبیه معلمان به جرم آزادی بیان و نظرات متفاوت جفا به تعلیم و تربیت و از بین بردن بالاترین سرمایه اجتماعی جامعه است باید نگرش امنیتی به آموزش و پروش تغییر یابد.
4- آموزش و پرورش و مشارکت آموزش و پرورش یک نهاد صرفا اداری نیست که صرفا توسط کارکنان آن اداره شود؛ آموش و پرورش یک نهاد بزرگ فرهنگی، آموزشی و اجتماعی است که باید برای تحقق اهداف آن از همه ظرفیتهای کشور استفاده نمود خوشبختانه قانون اساسی 7 اصل در مورد شوراها و مشارکت دارد. من اجرای قانون شوراها را در همه عرصهها در آموزش و پرورش بسیار مفید میدانم و در قدم اول برای جلب مشارکت معلمان دو اقدام اساسی را دنبال خواهم نمود:
نخست نسبت به تشکیل پارلمان و مجلس معلمان با مشارکت همه معلمان در سراسر کشور اقدام خواهم کرد تا معلمان بتوانند نقش اساسی در فرایند بهبود معلمی داشته باشند.
دوم: تشکیل و فعال نمودن سازمان نظام صنفی معلمان در سراسر کشور.
تجربه سازمان نظام پزشکی و نظام مهندسی تجربه موفقی است؛ قطعا این تجربه در حوزه معلمان میتواند با اختیارات مناسبتری توسعه یابد. بالطبع مشارکت باید علاوه بر حوزه معلمان به حوزه دانشآموزان و تقویت شوراهای دانش آموزی و مجلس دانش آموزی تسری پیدا کند.
5- آموزش و پرورش و نهادهای صنفی نهادهای مدنی و صنفی میتوانند نسبت به بیان نظرات واقعی معلمان و انتقال مستقیم آن به دولت و مسوولان کشور نقش اساسی داشته باشند نباید نهادهای صنفی را نهادهای مزاحم و با آنان برخورد قهری یا انتظامی و امنیتی شود. نهادهای مدنی با پیگیری مطالبات فرهنگیان و حتی انتقاد از رویههای آموزش و پرورش و دولت به آنان کمک کنند و یار و یاور دولت باشند. ما باید از همه ظرفیتهای موجود در چارچوب قانون حمایت کنیم.
6- آموزش و پرورش و مسایل اقتصادی نهاد آموزش و پروش و معلمان از حیث اقتصادی سالها در رنج و عذاب هستند؛ من در دوران جنگ به شهادت همکاران هیچگاه نگذاشته ام از منابع آموزش و پرورش کسر شود بلکه در برخی از سالها تا 5 برابر، بودجه آموزش و پرورش افزایش داشته است. متاسفانه شاخصهای بودجهای آموزش و پرورش در شرایط فعلی به هیچ وجه قابل توجیه نیست ضمن اینکه در داخل به نسبت گذشته و به نسبت نهادهای دیگر سهم بسیار کمی دارد نسبت با شاخصهای کشورهای مشابه بسیار وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش نگران کننده است.
باید هم ظرفیت ملی را برای این امر بسیج کرد و هم برای توانمندسازی اقتصادی آموزش و پرورش از درون اقدام کرد. جلب مشارکت مردم در آموزش و پرورش، تقویت مدارس غیرانتفاعی و مشارکت و حتی واگذاری مدارس به معلمان میتواند در این امر موثر باشد.
7- آموزش و پرورش و قانونگرایی متاسفانه قانون گریزی در کشور در حال تبدیل شدن به یک رویه شده است و باید تلاش کنیم همه چیز در چارچوب قانون حل و فصل شود؛ حتی اگر لازم باشد قانون اساسی هم اصلاح شود باید از راهکارهای قانونی استفاده شود؛ بیقانونی موجب هرج و مرج و آنارشیسم را به دنبال خواهد داشت.
الان یکی از دغدغدهای اساسی معلمان عدم اجرای قانون به ویژه قانون خدمات مدیت کشوری است علیرغم وعدههای فراوان دولت متاسفانه همه آنها در مورد معلمان زمین مانده است، باید برای وضع معیشتی معلمان چارهای اندیشد.
8- آموزش و پرورش و تحجر متاسفانه امروز یک بلایی به جان جامعه ما افتاده است به نام تحجر و واپس گرایی تحجر یک بلای بزرگ و یک آفت است. مردم ما میدانند که حضرت امام در دو سال آخر عمر مبارک خود چقدر به این موضوع پرداخت و همگان را نسبت به عواقب آن هشدار میداد. من موضوع اسلام ناب را که مطرح کردم منظورم مقابله با تحجر و واپس گرایی بود که امام همه را برای پرهیز از گرفتارشدن به آن به سوی اسلام ناب دعوت می کرد. این مساله در آموزش و پرورش باید به طور جدی و مضاعف مورد اهتمام قرار گیرد.
9- آموزش و پرورش و تمرکز زدایی
یکی از چالشهای پیش روی آموزش و پرورش تمرکزگرایی در ساختار اداری و محتوایی است؛ این با موضوع کارآمدی و اثربخشی برنامه های آموزش و پرورش ناسازگار است، باید تلاش شود با محوریت مدرسه از تمرکزگرایی در آموزش و پرورش جدا پرهیز شود؛ به ویژه آنکه مدارس بازتاب نارساییهای اجتماعی و اقتصادی کشور است؛ باید همه قابلیتها و ظرفیتها برای توسعه معلمان و مدارس به کار گرفته شود؛ تنوع فرهنگها، قومیتها و زبانها به رسمیت شناخته شود.
10- آموزش و پرورش و ثبات در سیاستها و مدیریتها یکی دیگر از چالشهای آموزش و پرورش امروز ما بیثباتی در سیاستها و برنامه و حتی در مدیریت است؛ این امر متاسفانه در همه جای کشور مشاهده میشود اما به نظر من در نهادی مثل آموزش و پروش بسیار اثر مخرب دارد زیرا کار تعلیم و تربیت امری تدریجی و مستمر است و این مهم حتما باید با ثبات و آرامش همراه باشد؛ تغییر مکرر سیاستها، برنامهها وزرا و مدیران در آموزش وپرورس باید بهبود یابد.
11- فقر زدایی و عدالت آموزشی مشکلات مزمن در دستگاه آموزش و پرورش همه ما را آزار میدهد؛ باید تدابیری اندیشید از یک طرف خدمات آموزش در سراسر کشور به صورت عادلانه در اختیار همگان قرار گیرد و از سوی دیگر با فقر و محرمیت به طور اساسی مقابله شود. کشور ما کشوری ثروتمند است. مردم ما خواهان پیشرفت و توسعه و آبادانی هستند؛ یکی از نهادهایی که باید مورد اهتمام قرار بگیرد فقرزدایی از آموزش و پرورش و جامعه معلمان و فرهنگیان است.
12- آموزش و پرورش و مساله زنان
تعلیم و تربیت حق همگان اعم از دختران و پسران است و بالطبع برای تحقق اهداف و برنامه های تعلیم و تربیت باید شایستگیها برای مدیریت ملاک باشد و قطعا زنان به ویژه در آموزش و پرورش از شایستگان این امر هستند خوشبختانه قانون اساسی ما، دین ما هیچ منعی برای سپردن مسوولیتهای کلان کشور به زنان را ندارد؛ ممکن است در عرف برخی محدودیتها باشد که باید همه کمک کنیم و فرهنگ سازی شد تا جامعه به ویژه در آموزش و پرورش بتواند از شایستگی زنان در همه عرصهها به ویژه مدیریتهای کلان بهره ببرد.
تا آنجا که ممکن است از افراد نخبه وباسواد انتخاب شوند.