آفتابنیوز : آفتاب: زنگ ساعت صبح سهشنبه هفتم اردیبهشت ماه به گوشم آهنگ دیگری داشت به آسمان که نگاه کردم چشمک ستارگان معنای دیگری داشت تلاءلو زیبای آنها شوق نماز صبح را دو چندان کرد. بایستی سریعتر حرکت میکردیم به سمت فرودگاه مهرآباد تا همراه شویم با عزیزی که چهره آشنای مردم مقاوم و با صفای کرمانشاه بود.
6:30 دقیقه سید عزیز عازم دیاری بود که در سالهای سختی و ایثار مظلومانه اما پرصلابت در برابر حملات ناجوانمردانه دشمن ایستادگی و جوانانش میهن را سرافراز کرده بودند شهر شهید محراب اشرفی اصفهانی و مشهد بیش از 8000 شهید و 18 هزار جانباز «استان» آنچه شنیده بودم و مستندات و عکسهای زیادی که به یادگار از نخستوزیر مخلص و سختکوش امام مانده است نشاندهنده یگانگی بود که هیچ جدایی از این دیار نداشت. جابه جای استان را میشناخت و بسیاری از رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس را به نام به یاد میآورد و عجیبتر اینکه مردم هم او را به نام کوچک میشناختند.
در بازخوانی فرهنگ لغت انقلاب اسلامی وتامل در واژههای مردم کوچه و بازار بعضی خطابها بسیار پرمعنی است به عبارتی باید گفت اثر اخلاص و تلاش صادقانه مدیر برجسته دوران جنگ تحمیلی در قلبشان چنان حک شده که وقتی میخواهند نام نخستوزیر مخلص و مقتدر خود را ببرند خطاب میکردند «میرحسین» براستی و بدون اغراق هیچ شخصیت سیاسی در انقلاب و بعد از آن نداشته و نداریم که مردم اینگونه صمیمانه و چون عضو عزیزی از خانواده خود او را به نام کوچک بشناسند و صدا بزنند. میرحسین نامی که در او خلوص و صداقت، پشتکار و توانمندی، مدیریت و دانایی، وفاداری به امام و راه امام همراه با محبت به مردم موج میزند همچنان در واژهنامه انقلاب میدرخشد شجرهنامهای است در تبارشناسی مفاهیم کلیدی انقلاب.
در بدو ورود به فروگاه شعاری که به استقبال از آشنای دیرین پایتخت زاگرسنشینان سرداده شد جالب بود
صل علی محمد بوی صداقت آمد شوق، عشق و امید درچهره تکتک مستقبلین مشهود بود برای من دیدن تعداد زیادی معتمدین و مردان کهنسال استان که سن آنها بالای 70 سال بود در میان جمعیت جوان جلب توجه کرد کنجکاو شدم و با چند نفرشان صحبت کردم دیدم علیرغم کهولت سن سختی انتظار و ایستادن در فرودگاه را به جان خریدهاند تا بار دیگر خاطرات خود را با دیدن چهره نجیب و نورانی سید بزرگوار زنده کنند و عشق و سپاس خود را در قاب قدرشناسی تقدیمش کنند و آفرین بر این حقشناسی.
در تیم همراه آقای مهندس میرحسین موسوی جناب آقای زنگنه وزیر پرسابقه و توانمند جمهوری اسلامی و فرزند برومند کرمانشاه حجتالاسلام اشرفی اصفهانی فرزند شهید محراب هم حضور داشتند البته چهره خدمتگزار استان جناب آقای مهندس مقیمی استاندار ایام سازندگی و نماینده محترم مردم خمین در مجلس هشتم نیز به پاس ارادت و خدمت روز قبل به کرمانشاه رفته و در فرودگاه به همراه جمعی دیگر از نیروهای عزیز استان و جانبازان سرافراز به استقبال آمدند، همچنین زنان فرهیخته و پرتلاش در عرصه اجتماعی و سیاسی که نشان از حضور فعالانهشان بود و حضور در آرامستان بر مزار شهیدان و تقدیم گل و قرائت فاتحه اولین حرکت نخستوزیر گرانقدر دفاع مقدس بود تجدید بیعت بود و گرامیداشت ایثارگری و عشق، بیت امام جمعه محترم حضرت آیتا... علما که با روی گشاده و تبسم پذیرای مهندس موسوی بود و همراه با دعای خیر برای سربلندی کشور و همه نیروهای دلسوز نظام دومین مرحله دیدار شد.
تجمع مردم در نزدیک بیت ایشان و طنین شعار موسوی حمایتت میکنیم جلب توجه میکرد به سمت حوزه علمیه حضرت آیتا... زرندی نماینده محترم مردم شریف کرمانشاه در مجلس خبرگان ادامه مسیر داده شد شخصیتی که سمت امام جمعهگی و نماینده ولیفقیه در استان را از امام راحل گرفت و در طول تمامی سالهای جنگ حتی زیر موشکباران و حملات شدید هوایی دشمن بعثی یک نماز جمعه را تعطیل نکرد و هفتهایی به مرخصی نرفت و سنگر مقدس نماز جمعه را به سمبل پایداری و مقاومت مردم کرماشناه تبدیل نمود برای همیشه ایستادگی و استواریش در دل مردم کرمانشاه ماندگار است، دیدار مهندس موسوی با آیتا... زرندی هم عاطفی و هم معنوی بود خارج از حوزه به استقبال آمد و در جمع طلاب و فضلا سخنرانی قَلِ و دَل و پرمعنا ایراد کرد میرحسین را ذخیره الهی برای امروز از جانب خداوند برای مردم خواند و برای نصرت او دعا کرد در چند جا از سخنان کوتاه خود بغض کرد و اشک در چشمانش جمع شد خیرمقدمی زیبا به میهمانی گفت که او را صاحبخانه میدانست. اطلاع دادند در هفته اخیر جمعی از پرسنل سرافراز نیروی انتظامی در پاسگاه روانسر ناجوانمردانه مورد حمله گروههای ضد انقلاب و مزدور که ریشه در خارج از کشور دارند قرار گرفته و به شهادت رسیدهاند و مجلس یادبود آنان در مسجد جامع برپاست.
نخستوزیر رزمنده سالهای دفاع مقدس حضور و عرض تسلیت را ضروری دانست و با سادگی و صمیمیت به سمت مسجد جامع حرکت و کفشهایش را در درب مسجد به دست گرفت و متواضعانه در جمع مردم و نیروهای انتظامی در سکوت نشست و قرائت قرآن و فاتحه نمود تا سپاسی باشد و گرامیداشت این مظلومیت.
پیغام آمد که دانشجویان و جوانان پرشور و بانشاط (بیش از 5 هزار نفر) از دانشگاهیان در دانشگاه آزاد اسلامی تجمع کردهاند و انتظار دیدار میکشند با ورود سید به سالن بزرگ دانشگاه که مملو از جمعیت بود صدای شعار موسوی دوستت داریم به حد انفجار رسید طوری که سخنان نماینده خوب دانشجویان به خوبی شنیده نمیشد، جلسه به شکل پرسش و پاسخ و نشست مطبوعاتی برگزار شد.
خطاب میرحسین به دانشجویان که همه اعم از دختر و پسر نمادی سبز رنگ به مچ و بازو بسته بودند با جمله دانشجویان عزیز شروع شد و تاکید کرد بر لغت «عزیز» و گفت از این جهت بر این کلمه تاکید میکنم که عزیز به معنای عزتمند است و دانشجویان قشری عزتمندند که به هیچ وجه حاضر نیستند با صدقه یا وعدهایی ناچیز عزت خود را بفروشند و رأیشان را بر سر بازار معامله کنند پاسخ دانشجویان غوغایی شد از شعار.
اقتصاد صدقهایی نمیخواهیم
نخستوزیر پاینده
رئیسجمهور آینده
موسوی عزیز ایرانی یادم آمد صبح زود که به قصد فرودگاه حرکت کردم با ارادت به حضرت خواجه با نیت اینکه حضور سید عزیز را چگونه میداند تفألی به حافظ زدم این غزل آمد که:
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سَرو و سَمن
خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن
خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت
کاسم اعظم کرد از و کوتاه دست اهرمن
جویبار ملک را آب روان شمشیر توست
تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن
گوشهگیران انتظار جلوه خوش میکنند
برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن
حس لطیفی پیش آمد توگویی حافظ را میدیدم که بر بلندای بیستون تمام قد ایستاده و در مقدم میرحسین شولای سبز بر دوش آویخته ودست بر آستان جانان بلند کرده است. با خود تکرار کردم «مقدمش یارب مبارک باد بر سَرو و سَمن».
ایام صباوت و دبستان که پایان یافت جنگ شروع شد و ما دوره نوجوانی را با غرش هواپیماها شروع کردیم به همین دلیل توجه و دقت ما به اخبار جنگ بیش از همسن و سالان خود بود چهره و نام میرحسین از آنجا در ذهن و دل ما حک شد و پیوسته سادگی و صمیمیت او را حس میکردیم همان وقار و متانت همراه با صلابت را در دیدار مجددش از کرمانشاه میدیدم بعداز ظهر ساعت 3:30 در جمع دانشگاهیان در دانشکده رازی سخنرانی داشت فشار جمعیت به حدی بود که سنگینی در تنفس هوا احساس میشود.
دختران و پسران مشتاق سالن دانشکده را پر کرده و در حمایت از مهندس موسوی و «دولت امید» شعار میدادند نشست دوطرفه بود نمایندگان دانشجویان دختر و پسر از طیفهای گوناگون شروع به سوال کردند و نخستوزیر محبوب سالهای دفاع مقدس با شفافیت و صداقت پاسخ میگفت.
در میان پاسخها جملهای برای من بسیار گران و تکاندهنده بود. «زمانی که گفت گاهی میگویند که در این بیست سال چرا خاموش بودهای و اصلا کجا بودهای، آیا هرگز فکر کردهاید که چرا در این بیست سال کسی نپرسید میرحسین چه میکند، چگونه زندگی میکند، در کجاست، چرا کسی از او سراغی نگرفت» نمیدانم از سر گلهمندی بود و یا اشارهای صادقانه جهت هوشیاری و برای کسانی که خدمات صادقانه و بیریای او را بیاد داشتند و اینگونه او را به فراموشی سپرده بودند و امروز با پرروئی و گستاخی میگویند که او چرا سخنی نگفت و خبری از او نیامد با خود اندیشیدم براستی این چه رسم و چه سنت نامبارکی است که با اخلاق اسلامی فاصله بسیار دارد و در این کشور خودنمایی میکند.
چگونه است که در طول بیست سال که هر ساله به مناسبتهای مختلفی از جمله سالگرد پیروزی انقلاب، دهه فجر، سالگرد دفاع مقدس که بیشک میرحسین یکی از قهرمانان مخلص آن در عرصه مدیریت است سالگرد رحلت امام بزرگوار که همیشه پشتیبان او بود، هفته دولت به شکل مرتب با چهرههای گوناگون اعم از سیاسی، اجتماعی،نظامی و حتی مردم کوچه و بازار و خارجیها مصاحبه میشد خاطرات آنها ضبط و پخش میگردید حتی با کسانی که یک بار امام را از نزدیک ندیده بودند تقویم تاریخ میکردند اما یکبار حتی یکبار رسانههای ملی و گروهی خصوصا صدا و سیما علیرغم تغییر مدیریت از محمد هاشمی تا لاریجانی و ضرغامی هیچ یک به سراغ رئیس دولت سربلند و توانای دفاع مقدس که مهر حمایت و علاقه امام به او همواره در کارنامهاش میدرخشد نرفته و هیچ صدا و تصویری از او حتی به عنوان تاریخ انقلاب پخش ننمودهاند آیا اینگونه کشور از خادمان خود تجلیل میکند و برای نسلهای آینده الگوسازی مینماید.
مظلومیت سید بزرگوار در دلم و یقیناً همه شنوندگان این گفتار او دو چندان شد او گفت که همواره در این سالها علاوه بر عضویت در مجمع تشخیص مصلحت و رصد مسائل کشور به شکل کارشناسی و روزآمد بودن در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان رئیس فرهنگستان هنر هیچ زمان از فرهنگ و دیدگاههای مردم و روشنفکران کشور بیاطلاع نبوده است بلکه دغدغه دائم ذهنی و فکریش را شکل میداده به راستی او خود نماد یک روشنفکر دینی کشور در عصر حاضر است که سالها نیز مدیریت کشور در کف با کفایتش بوده است.
یادم آمد در سفری به الجزایر در ایام نمایندگی مجلس شورای اسلامی به همراه هیات پارلمانی و ریاست مجلس جناب آقای کروبی این شخصیت ارزشمند و دلسوز نظام و انقلاب در ضیافت شامی که از سوی رئیس مجلس الجزایر برگزار شد چهرههای زیادی از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی الجزایر حضور داشتند با شناختی که از جریانات سیاسی الجزایر داشتم نامهای زیادی از مخالفان و یا منتقدان دولت وقت آقای بوتفلیقه خودنمایی میکرد از رئیس مجلس الجزایر در خصوص مدعوین که از منتقدان بودند سوال کردم در پاسخ به من گفت که همه این نیروها با سابقه طولانی مبارزاتی و انقلابی و سیاسی در انقلاب الجزایر و پیروزی و تداوم آن شریک و سهیم بودهاند هرچند که امروز سلایق آنها با دولت متفاوت است اما ذخیره و گنجینههای انقلاب الجزایرند و ما همیشه در ویترین مبارزات شجاعانه و استقلالطلبانه الجزایر بر علیه استعمار به عنوان الگوی نسل فعلی و آینده از آنان حفاظت و نگهداری میکنیم و در دیدارهای خارجی نیز به عنوان برگهای زرین کتاب انقلاب الجزایر به آنان افتخار مینماییم ارزش و قدر آنان را از یاد نمیبریم، این خاطره مثل برق از دریچه ذهن من گذشت.
رفتار دستاندرکاران رسانه ملی که حداقل باید شاخص و نمادی از فرهنگ انقلاب بوده و نسبت برابری از اخلاق و سیاست و دیانت را در کشور عزیز اسلامیمان به نمایش بگذارد به هیچوجه قابل توجیه نبوده و پارادوکسی است مغایر آموزههای انقلاب و بنیانگذار عظیمالشان آن که همواره بر حفظ ارزشها تاکید داشتند و بیتعارف این قدرناشناسی و فراموشی بزرگ را ملت جفایی بزرگ خواهد خواند.
گرسنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایت دل خوش ادا کنند درک این جفا قطعاً پاسخ پرطنین در 22 خرداد 88 از سوی ملت فهیم ایران به دنبال داردکه تفسیر آیه شریفه «تُعِزُ مَن تَشاء و تَذِلُ من تشاء» خواهد بود و تا آن روز بیاد ماندنی هر یک (به تلافی این نامهربانی از سر ترس). خود یک رسانه ملی خواهند شد.
«آری به تنهایی یک رسانه ملی»
برای سربلندی ایران عزیز
و میرحسین مظلوم اما سر بلند
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مسجد جامع کرمانشاه آخرین قسمت برنامه بود که با حضور چندهزار نفری اقشار مختلف زینت گرفته بود نماز مغرب و عشا نیز بدون اعلام برنامه قبلی با مردم نجیب و شهروندان اهل سنت کرمانشاه در مسجد محمد مصطفی (ص) برگزار و سید با عواطف بیشائبه مردم به سوی تهران بدرقه گردید.
*نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی
تو عمر گویان برفتی ای عزیز
حاکمان را تو شناختی ای عزیز
آشتی را تو بگرداندی به دین اسلام
تو یکی کردی دینم، ای عزیز
تعریف و تمجیدهای....... شروع شد خدایا ما مردم کی از دست این فرد پرستی نجات پیدا خواهیم کرد؟ مگر همین چیزها را در مورد خاتمی هم نمیگفتید؟ بلا یی که خاتمی بر سر ما آورد از همه بد تر بود . بس کنید..... کمی به فکر مردم باشید .خواهر گرامی که چند بار در نوشته تان اشاره به عبادات تان کرده اید :عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست ..................خداوند به همهٔ ما رحم کند.............
باز حراج دین آغاز شد
باز در بازار قیمتها شکست
قیمت آدمی هم ........