آفتابنیوز : آفتاب: این روزها باز هم در آستانه یک انتخابات دیگر قرار گرفتهایم و بار دیگر همانند گذشته و بر اساس سنت حداقل دو دهه قبل درباره کارکرد و وظیفه صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان یک رسانه ملی و فراگیر و بیطرف که میتواند نقش مهمی در برگزاری یک انتخابات مردمی و اعتبار ساز و امنیت آفرین داشته باشد، سخن گفته میشود و همواره این سوال را در ذهن هر مخاطب و علاقهمند به سربلندی کشور ایجاد میکند که آیا رسانه ملی در جریان انتخابات بالاخره به وظایف ملی خود عمل خواهد کرد و بیطرف خواهد ماند؟!
آیا رسانه ملی دست از برنامه سازیهای کلیشهای با داعیه بالا بردن مشارکت مردم در انتخابات فارغ از گرایشهای سیاسی که متاسفانه بیشتر به یک طنز و ژست دموکراتیک و بیطرفی شبیه است، خواهد کشید؟
آیا بهتر نیست با اصل قرار دادن امنیت و منافع ملی در جریان انتخابات دهم و ترجیح آن بر منافع جریانها و گروههای سیاسی رقیب، با عمل به وظیفه قانونی و ملی در تبلیغات انتخاباتی برای یکبار هم که شده یک تغییر ذائقهای بهواسطه تغییر سیاست در برخورد با مقوله انتخابات و تبلیغات انتخاباتی در مردم ایجاد کنیم و روح امیدواری و انگیزه را به جامعه و افکار عمومی بدمیم؟!
سابقه و تجربه هر مخاطب و شهروندی را که اندکی تامل به خرج میدهد به این نتیجه منطقی میرساند که این انتظار یک توقع بیجا و خوش باورانه و به عبارتی «آب در هاون کوبیدن» است!
متولیان رسانه ملی تحت هیچ شرایطی دست از این سیاست کلیشهای و غیرموثر بر نخواهند داشت. حاضر نخواهند شد که امکانات صوتی و تصویری و عرصه و پهنه مجازی این رسانه عظیم و فراگیر و ملی را به عنوان تریبونی در اختیار عموم مردم قرار دهند، تا این خود مردم و شهروندان باشند که با اشتراک نظر در تقویت و استحکام وحدت در منافع ملی، با استفاده از بلندگوی ملی، فضای مهیج انتخاباتی را پرشورتر کرده و همدیگر را در فضایی واقعی و آزاد و دموکراتیک نه فقط دعوت به مشارکت بلکه دعوت به رقابت سالم برای تعیین سرنوشت آینده کشور و به چالش کشیدن نامزدهای انتخاباتی برای برگزاری انتخاباتی واقعی و امنیت آور نمایند.
از دو حال خارج نیست؛ یا متولیان و مسوولان صدا و سیما اطلاع ندارند که برنامه سازیهای آنان در ارتباط با انتخابات و تلاش برای جلب مشارکت مردم برای حضور در این حرکت ملی، به دلیل نوع برنامهها و سیاستهای اعمالی و فراگیر نبودن آن، بیحاصل بوده و نتیجه عکس میدهد و از اعتماد و اطمینان مردم نسبت به رسانه یادشده میکاهد و نهایتاً این بیاعتمادی دامن نظام را هم میگیرد و میان مردم و دولت فاصله بیشتری ایجاد میکند، که بعید است چنین فضای بیاطلاعی بر مدیریت رسانه ملی حاکم باشد! که اگر باشد باید بر خود و دیگران تاسف خورد و گریست! یا اطلاع دارند و مهم برای آنان میزان شرکت مردم در انتخابات نیست، بلکه آنچه از نظر آنان اهمیت دارد، البته در خوشبینانهترین نقد و اظهار نظر، تبلیغات محدود و رفع تکلیف است.
دست اندرکاران رسانه ملی؛ چه به بخش دوم پارگراف بالا اعتقاد داشته باشند و چه نه، این را بدانند که به هر صورت اعتماد عمومی به عنوان یک سرمایه ارزشمند اجتماعی درحال لطمه خوردن است و زیان آن متوجه هیچ شخص و جریان حقیقی یا حقوقی نیست الا کشور و امنیت و منافع ملی!! و در هر دورهای از انتخابات بر حجم این لطمه و خسارت افزوده میشود.
اصلا انتظار از رسانه ملی و پیشنهاد دلسوزانه به صدا و سیما این است که بر ملت منت گذاشته و برای رضای خدا از برنامهریزی و برنامهسازی انتخاباتی و صرف هزینههای کلان، که در شعار با هدف مدیریت افکار عمومی و بالا بردن سطح و حجم مشارکت مردم در انتخابات، انجام میشود و البته نتیجهای جز عصبی کردن مخاطب و تحمیل استرس و بیتفاوتی به همراه ندارد، صرف نظر کند و کار را به خود شهروندان و ابزار و وسایل عمومی واگذار نماید.
تردیدی نیست که در این صورت حساسیت مردم برای شرکت در تعیین سرنوشت خویش بیش از گذشته شده و به این شکل نظر رسانه ملی هم که مثلا بالا بردن میزان مشارکت است و نه تبلیغ برای نامزدی خاص! تامین خواهد شد!
اگر ایده آل مسوولان رسانه ملی کم شدن میزان شرکت کنندگان در انتخابات به دلیل مشخص بودن سقف آرا یک نامزد انتخاباتی و عدم امکان تغییر این میزان باشد، و با همین نگاه به برنامهسازی برای انتخابات دهم مبادرت ورزند، آیا در آینده خواهند توانست پاسخگوی تاریخ و افکار عمومی باشند؟! امیدواریم که اینگونه نباشد.