آفتابنیوز : آفتاب: «احمدینژاد قول داده، روشهایش اصلاح شود» تنها محور مصاحبه 90 دقیقهایم با حاج حسین فدایی است که دستخوش تغییر نشد. اگرچه فدایی در آغاز مصاحبه شرط کرد که پیش از انتشار آن در روزنامه متن گفتوگو را میبیند تا اگر لازم بود اصلاحاتی را در آن انجام دهد اما گمان نمیکردم که مصلحتسنجی دبیر کل جمعیت ایثارگران جهت مصاحبه را به این شکل عوض کند، تاجایی که بخش عمدهای از دستاوردهای چهارساله دولت نهم به انضمام آمارهایی در تایید آنها،که در طول مصاحبه مانع از مطرح شدنشان میشدم در بازبینی فدایی به دل این گفتوگو اضافه و سوالاتم درباره عملکرد مجلس هفتم و هشتم ،پشت پردههای توافق اصولگرایان برای ریاست لاریجانی حذف شدند تا تنها بحثی که در کنار بزرگنمایی عملکرد دولت نهم در متن این گفتوگو باقی بماند قول رئیسجمهوری به اصولگرایان برای اصلاح رویهاش باشد تا حاج حسین فدایی زیرکانه مثل «معروف حساب حساب است و کاکا برادر» را در بحبوحه انتخابات به کاندیدای جریان متبوعش گوشزد کند.
به هرروی آنچه که در پی میآید متن گفتوگویی مورد تایید حسین فدایی است که اعتماد ملی برای نشان دادن حسن نیتش اقدام به انتشار آن کرد.
چرا آقای حسین فدایی نسبت به دیگر چهرههای اصولگرای مجلس کمتر اظهارنظر میکند و حتی در قالب نطق نمایندگان، تذکر یا مخالف و موافق طرح یا لایحهای؟ آیا این رویه دلیل خاصی دارد؟ اولاً وقتی که مجلس برای نطق نمایندگان میگذارد نوبتی است به این معنا که در طول یک دوره چهار ساله 2 بار نوبت نطق به هر نماینده میرسد. بنده هم همیشه سر نوبتم صحبت کردهام و حتی در نطق اخیرم وقت دو نماینده دیگر را هم استفاده کردم و تقریبا سه برابر معمول صحبت کردم، دوما گاهی زیاد صحبت کردن خیلی مفید هم واقع نمیشود.
اما شما حتی به اندازه آقای حدادعادل که اعلام کرده بود روزه سکوت گرفته است نیز درباره مسائل روز اظهارنظر نمیکنید و بیشتر وقتها سوالات مکرر خبرنگاران را با لبخند رد میکنید؟
من برای خبرنگاران احترام قائلم و کار رسانهای را کار مفیدی میدانم، منتها من کلا هم به لحاظ روحیات فردی کمتر صحبت میکنم و هم اینکه مسائل خیلی تکراری است و همیشه حرفهای تکراری سوال میشود و جهتگیری بسیاری از سوالات جهتگیریای است که نتیجه آن منتهی به آرامش و امنیت و امید برای مردم نیست.
یعنی شما اگر احساس کنید تشریح یا توضیح موضوعی باعث ناامیدی مردم میشود در مورد آن اظهارنظر نمیکنید؟ قطعا بنای من بر این است، چرا که نباید دائما پیام منفی به مردم منتقل کرد، مخصوصاً مسوولان، بالاخره مردم در شرایطی زندگی میکنند که نیاز به آرامش و امید دارند البته باید بگویم که در مصاحبههای روزمره به مسائل واقعی مردم که به متن زندگی آنها مرتبط باشد نیز کمتر پرداخته میشود. سوالات خبرنگاران به خصوص جنبههای سیاسیاش خیلی بر دیگر موضوعات غلبه دارد به همین دلیل این مجموعه مسائل را اگر کنار هم بگذاریم دلیل میشود که من کمتر حضور رسانهای داریم.
گفتید که در مسائلی که منجر به ناامیدی مردم شود اظهارنظر نمیکنید اما اکثر این امور حقایقی هستند که تلخند. به نظرتان مردم نباید در جریان حقایق امور کشور و مسوولانشان قرار گیرند؟
توجه به وحدت، امیدآفرینی در مردم، مسائل اصلی زندگی مردم و اموری که سبب پیشرفت مردم و جامعه شود و حرکت ایجاد کنند، اینها شاخصهایی است که بنده برای اظهارنظر در ذهنم وجود دارد، چراکه فکر میکنم وقتی ما به برخی درگیریها، اختلافنظرها و دعواها که بیشتر میپردازیم، کار مثبتی برای جامعه ندارد.
اگر رسانههای ما دست به دست هم دهند میتوانند فضای رشد و پیشرفت جامعه را ایجاد کنند، بنابراین ارزیابیهای مسوولان ما با این شاخصها فاصله دارد، خیلی دوست داشتم که یک منشوری، خبرنگاران و رسانهها تهیه میکردند و براساس آن عمل میکردند؛ منشوری که منتهی به خدمت بیشتر به مردم میشود و پیشرفت جامعه را رقم بزند و واقعاً عدالت را دنبال کند.
مثلا اگر رسانههای ما نظام بوروکراسی که حاکم است، دیوانسالاری پرحجم، سنگین و گستردهای که مانع پیشرفت کشور است بدون اینکه بخواهند کسی را تضعیف کنند خود این موضوع را به چالش بکشند و به نقد بکشند، خیلی مفید و لازم است اما کمتر به این دست مسائل پرداخته میشود، اتفاقاً از همین منظر رفتار دولتمردان را به خوبی میشود توجیه کرد.
برداشت من از توضیحات شما این است که نیازی نیست مردم در جریان جزئیات مسائل روزمره کشور قرار بگیرند یا حداقل اینکه بهتر است قرار نگیرند؟ دقیقا برعکس است، مثال من متن نیازهای مردم و موضوع روزمره کشور است. نظر بنده این است که در پرداختن به مسائل، حاشیهها متن میشوند و موضوع اصلی رها میشود یعنی اگر حاشیهها را کمتر کنیم و به متن بپردازیم، مصالح عمومی کشور و ملت را رعایت کردیم و به مسائل عمومی مردم هم پرداختهایم.
از شما به عنوان یک چهره پشت پردهای در مجلس یاد میشود که میتوانید به نفع جریان اصولگرایی عملکرد اکثریت مجلس را کارگردانی کنید و لابی خوبی با نمایندگان طیفهای مختلف مجلس دارید؟ من مثل همه نمایندگان کار میکنم، این صحبت شما حسنظن گویندگان و تحلیلکنندگان است.
یعنی شما از جایگاهتان برای لابیگری در مورد برخی مسائل و به نفع جریان اصولگرایی استفاده نمیکنید؟ من از هر کار حقی که ببینم حتماً دنبال میکنم چه به نفع دولت یا مجلس یا قوهقضائیه باشد، خصوصاً اینکه به نفع ملت باشد، حتما این کار را لابی میکنم، هرکاری از دستم برآید برای کار حق انجام میدهم تا حق و حقوق ملت تامین گردد.
پس قطعاً پیش آمده که علیه درخواست دولت لابیگری کنید؟ هرجایی که ببینم کاری برای ملت مفید نیست تلاش برای آن نمیکنم و برعکس درصدد عدم تصویب آن لابی میکنم و اگر احساس کنم کاری خدمت به مردم است، حتما برای آن تلاش میکنم.
میتوانید از موضوعاتی که فکر میکردید یا میکنید که خدمت به مردم است و طی سالهایی که نماینده هستید و برای تصویب آن تلاش و لابیگری کردید را برایمان مثال بزنید؟ اگر یادتان باشد در رابطه با مساله هستهای در روزهای اول مجلس هفتم خیلی تلاش شد تا طرح خروج ایران از NPT در صورتی که غرب یا 1+5 مانع تحقق حقوق ملت ایران شوند به تصویب مجلس برسد یا لایحه الزامات قانونی اصل 44 یا لایحه خدمات کشوری یا لایحه رفع موانع تولید یا قانون جامع حمل ونقل عمومی یا اموری که مربوط به خدمات روستایی و خدمات عمومی بود همچنین در خصوص فراین جاری بودجهنویسی و هدفمندکردن یارانهها و اصلاح نظام آمار کشور و همچنین مبارزه با مفاسد اقتصادی، افزایش حقوق بازنشستگان یا مخالفت با پیشنهاد جنجالی آقای سبحانی در رابطه با اعتبار یک میلیاردی برای کارهای عمرانی هر حوزه انتخابی هم وقت زیادی گرفت که با نظر نمایندگان همان حوزه هزینه شود.
در مجلس هشتم برای چه موضوعی تلاش کردید؟ در مجلس هشتم تاکنون موضوع قابلتوجهی از نظر من روی نداده است که بخواهم برای تصویب یا رد آن لابیگری کنم، چرا که تاکنون چند کار باقیمانده از مجلس قبل مثل اجرایی شدن اصل 44 قانون اساسی یا لایحه خدمات کشوری و دیگر بحثهای نیمهکارهای را دنبال میکنم البته برای رایآوری لایحه هدفمندنمودن یارانهها تا اندازهای تلاش شد.
عملکرد مجلس هشتم را در برابر دولت نهم چگونه میبینید؟ در مورد مجلس هشتم حرفهایی دارم اما بنابه دلایلی فعلا نمیخواهم وارد آنها شوم.
علت عدم ورودتان به این امر چیست؟ دلایل مختلفی دارم که یکی از آنها فضای انتخاباتی است که روی موضوع تاثیر میگذارد، دیگر اینکه در درون اصولگرایان آثاری خواهد داشت بنابراین تحلیل و ارزیابی عملکرد مجلس هشتم را به بعد موکول میکنم.
چه شد بهرغم اینکه شما در دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری از محمدباقر قالیباف در مقابل احمدینژاد حمایت کردید، در این دور از انتخابات به سراغ او نرفتید و ترجیح دادید از احمدینژاد حمایت کنید؟ ما یک تحلیلی از شرایط کلی کشور و مناسبات جهانی و مسائل داخلی داشتیم و داریم که براساس آن در رابطه با انتخابات 16 اصل را طراحی و تعریف کردیم و بنا بر آن به دنبال تعیین نامزد رفتیم. از اصولی که دنبال کردیم یک بحث این بود که ما حتما تلاش کنیم که انتخابات گستردهای داشته باشیم و دوم اینکه نامزدی مطرح کنیم که مورد تفاهم همه اصولگرایان باشد و این تفاهمها منجر به رایآوردن شود یعنی کاندیدای مورد نظر در بین مردم مقبولیت هم داشته باشد، برای اینکه این کار را پیش ببریم مذاکرات زیادی با دوستان داشتیم و امکان تحقق این اصول در بعضی جاها با مشکل مواجه میشد بنابراین خروجی این اصول منتهی شد به اینکه ما از آقای احمدینژاد حمایت کنیم، این معنایش نادیده انگاشتن یا بیتوجهی به دوستان دیگر نبود.
یعنی صرف اینکه مانع شکسته شدن رای اصولگرایان شوید بهرغم اینکه در بعضی جاها برخی اصول 16 گانهتان محقق نمیشد بنایتان را بر حمایت از احمدینژاد گذاشتید؟ یکی از دلایل قطعی ما این بود یعنی ما حتما دنبال این بودیم که غیر اصولگرایان به دلیل پیشینه آنها در ناکارآمدی، افراطیگری و.. پیروز نشوند البته هیچکدام از اصول 16 گانه را هم نادیده نگرفتیم.
اما محمود احمدینژاد جایگاه مورد قبولی در میان برخی از طیفهای اصولگرا ندارد و مصداق این دو هم عدم صدور بیانیه مشترک از جانب جریان اصولگرایان در حمایت از کاندیداتوری وی است؟
الان تقریباً همه جریانات و سلایق داخلی اصولگرایان از آقای احمدینژاد اعلام حمایت کردهاند. اکثر قابل توجه اصولگرایان از آقای احمدینژاد حمایت کردهاند حتی اضلاع سهگانه دوره قبل هرکدام مستقلاً حمایت خود را از دکتر احمدینژاد اعلام کردهاند.
این طور نیست خیلیها هم اعلام حمایت نکردند مثل جامعه روحانیت مبارز، به دلیل انتقادی که به عملکرد 4ساله دولت نهم دارد هنوز جمعبندی نکردهاند؟
به زودی اعلام میکنند. برای اعلام حمایت فرصت دارند.
آیا با جامعه روحانیت مبارز اخیرا رایزنی کردهاید که از اعلام حمایت آنها اینقدر مطمئن هستید؟ ما در این زمینه هر کاری در جهت مصالح کشور و انقلاب بتوانیم میکنیم. با دوستان به صورت جمعی یا منفرد مذاکره میکنیم بنابراین با بعضی از اعضای جامعه، جدیدا مذاکراتی داشتیم ولی نه بهعنوان مجموعه.
حمایت شما از احمدینژاد بهعنوان یک کاندیدای اصولگرا در حالی صورت میگیرد که او همواره خودش را کاندیدای مستقل و غیرحزبی میداند و این درحالی است که احمدینژاد هم عضو جمعیت ایثارگران است و هم جامعه اسلامی مهندسین، دلیل حمایتتان بهرغم بیتوجهی رئیسجمهور به جایگاه حزبی و همفکرانش چیست؟ ببینید بحث نامزد انتخابات ریاست جمهوری بحث ثانویه است، بحث اولیه در بین اصولگرایان توسعه گفتمان اصولگرایی است یعنی ما با یک مشکلی مواجه شدیم که آن مشکل این بود که عدهای در چند سال حاکمیتشان در دولت گذشته و مجلس ششم به نام امام(ره)، ارزشها و اصول و آرمانهای انقلاب آمدند و از فضای مدیریت اجرایی سیاسی کشور سوءاستفاده کردند و مسیری را همعرض مسیر گفتمان امام(ره) پیش بردند.
این دغدغه جدی بین اصولگرایان و همه ملت است، مردم افرادی را انتخاب کردند و میکنند که آنها آرمانهای امام(ره) و رهبری را دنبال کنند. این خواسته مردم است که مسوولان از قدرت سوءاستفاده نکنند و برای خودشان، حزبشان و باندشان مسائلی را مطرح نکنند که موجب هنجارشکنی و ساختارشکنی در نظام شود، بنابراین ما این را دغدغه اصلی مردم میدانیم. بنابراین اگر هر عاملی بخواهد به مسیر گفتمان اصولگرایی که همان گفتمان امام(ره) و رهبری است آسیب بزند اصولگرایان قطعا واکنش نشان میدهند.
خب این حرف شما در مورد محمود احمدینژاد هم مصداق پیدا میکند. وی در چارچوب آرمانهای انقلاب امام و رهبری حتی با شعار احیای انقلاب آرمانشکنی کرد و گذشته از آرمانها و شعارها چارچوببندی قانون اجرایی کشور را هم در برخی امور دگرگون کرد؟ پس چرا از او حمایت کردید و به دنبال کاندیدای دیگری چون قالیباف، روحانی یا ولایتی نرفتید؟ اصولگرایان چون به گفتمان توجه میکنند، قطعاً عناصر و افراد عملکردشان را به میزانی که آسیب نزند و اصل حرکت ممکن است به نقد بکشند این عیب نیست، بلکه یک حسن است. این خیلی قوت است اصولگرایان برای همین خواستههای مردم ملاحظات درونجریانی داشته باشند و مهم این است که نگذارند کسی مسیر گفتمان اصولگرایی را تغییر دهد و این دغدغه جدی ماست که براساس آن اصولگرایان تعیین نامزد کردند.
فکر نمیکنید اصولگرایان مصلحت اصولگرایی را قربانی پیشرفت کشور میکنند؟ نه شما اگر دستاوردهایی را که اصولگرایان در این چهار ساله داشتند مرور بکنید، میبینید بهرغم مشکلاتی که وجود داشته چه دستاوردهایی داشتهاند؛ احیای گفتمان انقلاب اسلامی، احیای سیره کلام و نام حضرت امام خمینی (ره)، احیای روحیه عدالتخواهی در مردم و مسوولان، احیای روحیه خدمتگزاری و ارتباط با مردم در مسوولان و در نتیجه بالا بردن روحیه اعتماد عمومی نسبت به نظام و احیای ویژگی مردمی نظام، احیای روحیه استکبار ستیزی، احیای استقلالطلبی، عزت نفس، غیرت و شجاعت ملی، احیای ارزش دینی و ملی،احیای آزادیخواهی واقعی و به چالش کشاندن داعیههای بیاساس لیبرالدموکراسی در جهان، شکستن مدار و حصار تنگ، بسته، محدود و انحصاری مدیریت و مدیران کشور، به چالش کشاندن طبقه ممتاز و روحیه اشرافیگری و رفاه زدگی در مسوولان، بازگرداندن چالش ناکارآمدی مدیریت اجرایی کشور از نظام و روحانیت و پاسخگو نمودن کارشناسان و مسوولان مربوطه و مدعیان کارشناسی، گردش نخبگان.
جوانگرایی و به صحنه آوردن نسل دوم و سوم در عرصه مدیریتی و کادرسازی برایآینده کشور، آشکار شدن نارساییها در نظام دیوان سالاری کشور و توجه اصلی نظام به آنها مثل نظام بانکی، نظام مالیاتی، نظام آمار و اطلاعات پایهای کشور، نظام سنگین و حجیم اداری، نظام نظارتی، نظام حسابداری و حسابرسی، نظام برنامهریزی، نظام پول ملی، نظام بهرهوری، نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی، نظام فرهنگی کشور، نظام نخبه پروری و روحیه تحقیق و پژوهش و نظام تولید علم از دیگر دستاوردهای اصولگرایان شفافسازی و اهمیت برای ظرفیتهای اجتماعی و به حاشیهراندن عناصر و جرانات سیاسی و مدعی، ایجاد روحیه و فرهنگ توانستن، بازسازی فرهنگ، شأن و منزلت، جایگاه مردم، محرومین و مستضعفین یعنی«ولی نعمتان» و ایجاد فضایی برای طرح مطالبات حقه آنها در چارچوب نظام(فرصت) و نه عصیان علیه نظام(تهدید)، جابهجایی قدرت در دو حوزه (نسلی و محتوایی) با کمترین هزینه، رسوا نمودن مثلث شوم قدرت، ثروت و رسانه، شاخص و تراز شدن انقلاب اسلامی برای دولتها و ملتها و... از جمله دستاوردهای اصولگرایان است.
آیا شما تشدید گرانیها و تغییر پیدرپی مدیران و پیامدهای آن و به هم ریختن چارچوب اقتصادی کشور یا انزوای ایران در جامعه بینالمللی را دستاوردهای قابل تقدیر دولت نهم میدانید؟ احمدینژاد در سیاست خارجه نه تنها انزوا ایجاد نکرده است بلکه حجم مبادلات اقتصادی را در چند سال اخیر نسبت به دیگر دولتها افزایش داده است. به این آمار دقت کنید. در مدت 41 ماهه برنامه چهارم توسعه (سالهای 1384 تا پنج ماهه نخست 1387)، 9/46 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی انجام شده که 141 درصد از برنامه هدفگذاری را تشکیل میدهد. این در حالی است که در برنامههای اول و دوم و سوم، هیچگاه عملکرد واقعی از اهداف تعیین شده فراتر نرفته است.
صادرات خدمات به حدود 2/9 میلیارد دلار در سال 1386 رسیده است که صادرات خدمات فنی و مهندسی از جمله اجزای مهم آن و از دستاوردهای قابل توجه در زمینه صادرات غیرنفتی میباشد. ارزش صادرات غیرنفتی کشور نیز از 5/7 میلیارد دلار در سال 83 به 5/10 میلیارد دلار در سال 84 و 14 میلیارد دلار در سال 85 و 6/15 میلیارد دلار در سال 86 افزایش یافت و سال 87 از مرز 20 میلیارد دلار فراتر رفته است. البته باید به این توجه داشت که حتما چند کشور غربی با ما خوب نمیشوند اما برای اینکه به جوسازی لابی صهیونیسم یا آمریکا و برخی کشورهای اروپایی پی ببریم در قلب اروپا بگوییم که رئیسجمهوری آمریکا و ایران با هم دعوت کنند و مردم را آزاد بگذارند ببینید مردم از چه کسی استقبال بیشتری میکنند.
اما پیشبینی شما برای استقبال از احمدینژاد واقعی نیست چرا که برخورد مردمان اکثر کشورهای جهان به جز کشورهایی که بدهبستان داریم مثل آمریکای لاتین، افغانستان و سوریه با مردمان ایران به گونهای است که شایسته تمدن چند هزار ساله ایران نیست؟ ما به پاکستان نفت فروختیم و با ترکیه که بدهبستانی که مورد نظر شماست نداشتیم.
شاید احمدینژاد در ترکیه طرفدارهایی داشته باشد اما همین چند هفته گذشته بود که ما قول وام 300 میلیاردی به پاکستان را دادیم. درباره اتریش که کشوری اروپایی است چطور؟، بروید اتریش و تاثیر فضاسازی آمریکا و صهیونیستها را که کمتر است، وضعیت را مقایسه کنید. وضعیت دیپلماسی ما با 10 سال پیش اصلا قابل مقایسه نیست و به مراتب بهتر است. آیا اینکه بیش از 100 کشور جنبش عدم تعهد، بارها در حمایت از ایران بیانیه صادر میکنند نشاندهنده انزوای سیاست خارجی ایران است؟
آیا احمدینژاد برای قانونمند شدن عملکردهایش هم قول مساعدی داده است؟
اول بگویم که قانونمندی احمدینژاد نسبت به دولتهای گذشته بیشتر است دوم اینکه طبعا روش مدیریتی احمدینژاد در دوره آینده با توجه به دورههای گذشته و با استفاده از تجاربی که پیدا کرده و با توجه به اینکه ارزیابی و اطلاعاتی که از توانایی افراد پیدا کرده است و همچنین روش کارش تغییر خواهد کرد.
پس شما نوید میدهید که در صورت پیروزی احمدینژاد در دور دهم ریاست جمهوری ما در همه بخشها دچار تغییر و تحول باشیم؟ حتما، چرا که اصولگرایی واقعی یعنی اینکه روحیه اصلاحطلبی در ذاتش وجود داشته باشد و هر جا را که دید اشکال دارد، باید اصلاحکند. طبیعی است که این قاعده در مورد احمدینژاد هم صدق میکند.
آیا جمعیت ایثارگران دیداری با احمدینژاد داشته که شرط و شروطهایش برای حمایت را مطرح کند و قول اصلاح بگیرد؟ ما چندین دیدار با رئیسجمهوری داشتیم اما این طور نبود که اول دغدغههایمان را مطرح کنیم و سپس از کاندیداتوری احمدینژاد حمایت کنیم چرا که ما هدفمان پیروزی گفتمان اصولگرایی بود که به همین خاطر قبل از دیدار با احمدینژاد تصمیم حمایت از کاندیداتوری وی را گرفتیم.
پس وزن توسعه اصولگرایی چندین برابر به حمایت از کاندیدایی به نام احمدینژاد میچربد؟ بحث اصلی ما توسعه گفتمان اصولگرایی است.
برخی از کاندیداهای بالقوه اصولگرایان همچون علیاکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف فقط به این دلیل وارد عرصه انتخابات نشدند که نگران مخالفت بزرگان نظام با کاندیداتوریشان بودند، در صورتی که این دغدغه برای نامزد شدن یکی از این دو چهره وجود نداشت آیا از آنها در مقابل احمدینژاد حمایت میکردید تا شاید کفه ترازوی گفتمان اصولگرایی و کاندیدایتان برابر شود؟
ما در دوره انتخابات نهم ریاست جمهوری یک سبدی از نامزدها را داشتیم و به این جمعبندی رسیدیم که نسبت به صلاحیت و قابلیتهای این افراد تمایزی قائل نشویم، آنچه اهمیت داشت میزان مقبولیت آنها برای رای بود و به همین خاطر فردی که مقبولیت بیشتری را داشت برگزیدیم، این فرآیند را برای این دوره هم قائل شدیم بنابراین برای اینکه آرای اصولگرایی شکسته نشود از کاندیدایی که مقبولیت بیشتری دارد حمایت کردیم.
ارزیابیتان از فضای انتخابات آتی ریاست جمهوری و شانس کاندیداها چیست؟ به نظر بنده آقای احمدینژاد با رای قاطعی پیروز میشود.
پیشبینی میکنید نتیجه انتخابات یک مرحلهای مشخص میشود یا رقابت به مرحله دوم کشیده میشود؟ اگر همین رویه وضع موجود ادامه پیدا کند و برخی نخواهند التهاب ساختگی به جامعه تزریق کنند در مرحله اول کار تمام میشود.
آیا در اینباره نظرسنجی هم کردهاید؟ بله، در نظرسنجی ما که در سراسر کشور انجام شده آرای احمدینژاد بالای 50 درصد است.
در تهران چطور؟ در تهران هم فاصله آرای وی با دیگر کاندیداها بالاست.
میزان آرای احمدینژاد را چقدر پیشبینی میکنید؟ بستگی به مشارکت مردم دارد اما احمدینژاد بیش از نیمی از آن را به خود اختصاص خواهد داد.