در ابتدای این میزگرد مهدی پازوکی با اشاره به عدم برخورد دستوری و تحکمآمیز با اقتصاد در مورد لزوم رشد اقتصادی مداوم گفت: اگر رشد اقتصادی بالا تداوم داشته باشد منجر به توسعه خواهد شد. برخلاف دیدگاهای سنتی که به رشد اقتصادی توجهی ندارند، اگر با مشکلات اقتصادی برخورد کارشناسی داشته باشیم و بدنبال رشد اقتصادی مستمر و پایدار باشیم، رشد اقتصادی ما را به سمت توسعه اقتصادی هدایت میکند. تاکید میکنم که با روشهای سنتی و غیرعلمی که به قبل از انقلاب صنعتی برمیگردد به رشد اقتصادی نخواهیم رسید.
در ادامه سید مصطفی موسوی نژاد با اشاره به دورههای زمانی پس از انقلاب، در مورد رشد اقتصادی این دورهها اظهار داشت: اگر بخواهیم بعد انقلاب اسلامی را به چند دوره تقسیم کنیم، اولین دوره را میتوان دوره انقلاب و جنگ نامید. در این دوره رشد اقتصادی با فراز و نشیبهای فروانی همراه بود. اما اگر بخواهیم از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ را بعنوان یک دهه مورد بررسی قرار دهیم، در این دوره رشد اقتصادی بطور متوسط منفی ۴.۸% بوده است. پس از آن در بازه ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹ یک بازه بیست ساله بوده که متوسط رشد اقتصادی در آن بازه به حدود ۵% میرسد که عدد نسبتا قابل قبولی است. از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ هم که رهبر انقلاب از آن بعنوان دهه تعطیلی نسبی اقتصاد ایران نام میبرند، رشد اقتصاد نزدیک به صفر و حدود ۰.۳% بوده است. پس از دهه نود، رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰، ۴.۴% بوده، در سال ۱۴۰۱، ۴% و در سال ۱۴۰۲ رشد اقتصادی به روایت مرکز آمار در بهار ۷.۹% و در تابستان ۷.۱% ثبت شده که نشان میدهد ما از فضای دهه ۹۰ خارج شده و روند رشد اقتصادی تغییر کرده است.
سپس سعید لیلاز در مورد عوامل چالش برانگیز و تقویت کننده رشد اقتصادی در یک دهه گذشته با اشاره به تداخل جدایی ناپذیر سیاست و اقتصاد گفت: نامحترم شمردن مالکیت، عدم استقلال قوه قضائیه، سیاسی برخورد کردن با صاحبان سرمایه از عوامل چالش برانگیز در حوزه رشد اقتصادی محسوب میشود. وقتی یک آقایی یک حرفی میزند و ما میرویم رستوران او را میبندیم، این اتفاق به او سیگنال میدهد که اینجا جای پول درآوردن نیست.
وی در مورد عوامل فنی رشد اقتصادی گفت: سرمایهگذاری و بهرهوری دو عامل رشد اقتصادی است. وقتی تشکیل سرمایه به قیمت ثابت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ حدود ۲۸% تولید ناخالص داخلی بوده و متاسفانه در سالهای اخیر به ۱۷% رسیده خوب مشخص است که مسیر اقتصاد تغییر کرده است. البته خوشبختانه در سال ۱۴۰۱ اندکی بهبود یافته است. این اتفاقات بخشی بخاطر سیاستهای توزیعی، بخشی بدلیل تحریمها و بخشی بدلیل فرار سرمایه بوده است.
لیلاز افزود: ما در نیمه دوم دهه ۸۰، سرمایهگذاری کافی در اقتصاد نکردیم. ما در ایران هم دخالت در اقتصاد داریم هم تصدیگری در اقتصاد. مثلا هر خودروسازی غیردولتی در ایران مجبور است با دخالت دولت خودروی خود را با یک قیمت خاص بفروشد. شواهد نشان میدهد هرگاه درآمد نفت در ایران بالا رفته، تصدیگری دولت در اقتصاد بالا رفته و هرگاه درآمد نفت پایین آمده، دخالت دولت در اقتصاد افزایش پیدا کرده است. در هر دو حالت یک بیثباتی رخ میدهد که جلوی سرمایهگذاری در اقتصاد را میگیرد. دولت وقتی پول نفت دارد، از مالیات و رای مردم بینیاز میشود. رشد اقتصادی هم برونزا میشود و این خوب نیست. همچنین وقتی درآمد نفت بالا میرود فساد افزایش پیدا میکند. وقتی درآمد نفت در دوره محمدرضا پهلوی هم بالا میرود، اسدالله اعلم به شاه میگوید قیمتها ۳ برابر شده است، شاه میگوید اشکالی ندارد، ما در دروازههای تمدن هستیم. همین شاه وقتی درآمد کافی نداشته، بجای اینکه ۵ نفر را به یک نشست بینالمللی بفرستد سه نفر را میفرستد و میگوید ملت ایران پول ندارد ۵ نفر را بفرستد.
در ادامه این مناظره، موسوی نژاد در مورد ارتباط تناتنگ سیاست و اقتصاد گفت: تصمیمات سیاسی قطعا بر اقتصاد کشور بشدت اثر میگذارد. یا برخی اتفاقات سیاسی خارجی مثل تحریمها ناگهان اقتصاد یک کشور را متلاطم میکند. یکی از نقدهایی که به آقای احمدی نژاد داریم همین است که وقتی درآمد نفتی بالایی داشتید، باید آن را خرج ساختارهای مقابله با تحریم میکردید. البته در همان دولت آقای احمدی نژاد نمونههای موفقی نظیر مقابله با تحریم بنزین صورت پذیرفت و تحریم قبل از اینکه وضع شود، خنثی گردید. اما میتوانست در سایر حوزهها هم چنین تصمیماتی گرفته شود. در دولت آقای روحانی هم اگر ما همه تخممرغهایمان را در سبد سیاست خارجه و مذاکره نمیگذاشتیم، آن اتفاقات برای جیب مردم در سالهای بعد از ۹۷ رخ نمیداد.
در ادامه لیلاز با طرح موضوع لزوم اتکا به علم اقتصاد گفت: الان با وجود اینکه در رسانهها افغانستان را مسخره میکنند، در این کشور نرخ ارز رو به بهبود است و طالبان شروع به اصلاح امور اقتصادی خود کرده است و مسخره کردن این حکومت بسیار اشتباه است. در ایران هم در حال سپری کردن دوره گذار هستیم و من آینده را بسیار روشن میبینم.
وی افزود:، اما در مورد نکاتی که آقای موسوی نژاد گفت من لازم است اینجا از آقای روحانی دفاع بکنم. تحریمی که در سال ۱۳۹۷ به ایران تحمیل شد، در تاریخ بیسابقه است. تحریمهای روسیه در مقابل ایران شوخی است. تعداد تحریمهای روسیه بیشتر است، اما تحریمهای ما بسیار سختتر است. در اوج تحریمها، بدترین نوع کرونا هم به ایران اصابت کرد. هیچ کشوری در دنیا چنین شرایطی را تحمل نکرده بود. این بدترین حملهای بود که از دوران مغول به ایران رسیده بود. بله، آقای روحانی میتوانست یک میلیون بار بهتر کار کند، چنان که آقای رئیسی هم چنین است. اما از ابتدای تحریمها در سال ۱۳۹۷ تا رسیدن ایران به رشد اقتصادی مثبت فقط ۲۰ ماه طول کشید. یکی از عیوبی که ما داریم این است که ما میآییم دورهها را تقطیع میکنیم. میآییم زمان را هم تقسیم میکنیم به دورههای احمدینژاد، روحانی، خاتمی و ... درحالیکه این ملت ایران است که پدرش درآمده است. از بهمن ۱۳۹۸ رشد اقتصادی ایران از سر گرفته شد و تا شهریور سال ۱۴۰۰ حجم تولید ناخالص داخلی ایران به رکورد سال ۱۳۹۶ برگشته بود؛ لذا اگر بخواهیم این بازی را سیاسی و جناحی نبینیم، اثر تحریم دوم که یک میلیون بار سختتر از تحریم اول بود، کرونا هم اضافه شده بود، به مراتب کمتر از تحریم اول بود چرا که اولا آمادگی تحریم را داشتیم، ثانیا دولت پاسخگوتری داشتیم. برگشت ایران به حجم تولید ناخالص داخلی قبل تحریم، کمتر از دو سال طول کشید، در حالیکه بریتانیا بدون تحریم، بعد از کرونا ۴ سال طول کشید تا به جای قبلی برگردد. آقای رئیسی در حال پیگیری موفقیتهای دو سال آخر آقای روحانی هستند و ما از آن سال بیوقفه با رشد اقتصادی ۴ درصد همراه بودیم.
در نهایت موسوی نژاد در پاسخ به پازوکی گفت: من متوجه نمیشوم اگر تحریمها در یک دوره بر اثر مودب بودن رئیس جمهور و تیم سیاست خارجه وضع نمیشود، همان تیم مودب مجددا بر سر کار میآید و تحریمهایی وضع میشود که به قول آقای لیلاز یک میلیون بار از تحریمهای دوره قبل سنگینتر است. تحریمهای دوره احمدی نژاد تقصیر احمدی نژاد است و تحریمهای دوره روحانی تقصیر ترامپ است؟ اینها دوگانگی است. کسی که آمد تحریمها را بردارد در نتیحه عملکرد او تحریمهای سنگینتری علیه ایران وضع شد. نکته دیگر این است که همانطور که آقای لیلاز گفتند مقایسه دولتها باید با در نظر گرفتن شرایط آن دولتها باشد. اگر در دوره خاتمی در برخی متغیرهای اقتصادی ثبات بیشتری وجود داشت، علت آن این بود که تحریمهای دورههای بعد در آن دوره وجود نداشت. علت نبودن این تحریمها هم این است که تحریمها کمکم هوشمندانهتر و پیشرفتهتر شد و اگر به مودبی تیم سیاست خارجه بود، خوب همان تیم در دوره روحانی هم سر کار بودند، چرا پس تحریمهای فوقالعاده سنگینتری وضع شد؟ از سوی دیگر متغیر رشد اقتصادی یک متغیر بلند مدت است و نمیتوان آن را در کوتاه مدت بررسی کرد. وقتی میخواهم عملکرد یک دولت را ببینم میتوانم متوسط ۸ ساله آن دولت را ببینم، نه یکی دو سال اول یا آخر آن دولت را. پاسخگو بودن یک دولت هم میتواند در عملکرد دولتها اثر بگذارد. یک نمونه از پاسخگویی دولت رئیسی هم همین نشست فعلی دولت با سران احزاب سیاسی بود. همچنین آقای رئیسی خود را در معرض شنیدن هرگونه نقدی میگذارد.