محمدرضا ورزی یکی از کارگردانانی است که در آثار تلویزیونی موفق بوده و همه کم و بیش او را به عنوان یک فیلمساز در مدیوم صدا و سیما میشناسند.
ورزی پس از تجربه اندوزی در سریالهای تاریخی این بار به سراغ سوژه پروین اعتصامی در سینما رفته و در فیلم پروین تلاش کرده بخشی از زندگی این شاعر بزرگ ایران زمین را به تصویر بکشد که تلاشی قابل قبول، اما ناکافی است. اگر بخواهیم فیلم پروین را از نگاه شاعرانه توصیف کنیم شبیه شعری است که قافیه ندارد و از یک شلختگی در پیوستگی ابیات رنج میبرد.
ورزی در شخصیتپردازی پروین دست به دامان اتفاقاتی شده که گاه باورپذیر نیست و فضای ایجاد شده در پناه دادن به زن کولی با این نگاه که پروین حامی زنان است از جمله موارد یادشده تلقی میشود.
همچنین نگاه یک سویه و به دور از پیچیدگی به شخصیت این شاعره موجب شده او را یک شخصیت کاملا مثبت ببینیم و مخاطب اغلب با چهرههای یکدست که گاه به ورطه شعارزدگی میافتند ارتباط برقرار نمیکند. در عین حال فیلم بیشتر معطوف به زندگی شخصی پروین در زمان ازدواجش است و فیلم جزئیات بیشتری درباره طبع شعرنویسی، تاثیر پذیری، نگاه اجتماعی و... به مخاطب نمیدهد.
از نکات دیگری که از ورزی توقع میرفت در این اثر بیشتر ببیند حساسیت حکومت روی شخصیت پروین و تقابل این شاعر و ساختار شاهنشاهی است.
در عین حال فیلم یک نکته مهم دارد و آن، تشریح نگاه زن ستیز و جلوگیری از حضور زنان در جامعه در عصر رضاشاه است و به عبارتی ورزی تلاش میکند پروین را به عنوان بانوی پیشرو در مقابله با نگاه سنتی به زن در جامعه مردسالار نشان دهد. تصویرگری علامه دهخدا در اثر با بازی بد حسین پاکدل، الصاق بازیگرانی همچون محمدرضا شریفینیا به دلیل تهیهکنندگی اثر موجب شده پروین به رغم تلاش تیم سازنده بیشتر شبیه یک اثر تلویزیونی باشد.
اثری که البته در طراحی صحنه مخاطب را راضی نگه میدارد و فضاسازی ایجاد شده چشم نواز و رنگارنگ است و رنگ و بوی ایرانی دارد.
البته که انتخاب بازیگر زن برای ایفای نقش پروین و همسرش از چهرههایی که شهره نیستند به فیلم کمک کرده و بازیها در این دو بخش قابل قبول است. فارغ از این نکته ورزی فراموش کرده باید برای مخاطب ورای آنچه در دسترس عموم از زندگی پروین اعتصامی است محتوایی ارائه دهد و شفاف و مبرهن فیلم پروین از مسئله فقدان پژوهش رنج میبرد.
در ساخت آثار پرتره، پژوهش امری اساسی است و همین فقدان پژوهش موجب شده ورزی در انتخاب برش دقیقی از زندگی پروین دچار سردرگمی شده و درنهایت تلاش کند به همه ابعاد زندگی او بپردازد و حاصل این تلاش، بیش از آنچه در جستوجوهای اینترنتی به دست مخاطب میرسد نیست.
آنچه پیش از ساخت آثار شخصیت محور لحاظ نمیشود پژوهش و جستوجوگری در زندگینامه است تا جایی که پروین هم همانند بسیاری از آثار دیگر شخصیت محوری که در سینمای یاران ساخته شده اثری خنثی، بدون فراز و فرود و نقطه عطف است.
این مهم تا جایی نمایان میشود که در پایانبندی و رسیدن به بخش مرگ این شاعر، تعجیل و شتابزدگی به وضوح دیده میشود. در عین حال دستمایه عشق یک سویه به پروین الکن مانده و از ظرفیت این بخش برای ایجاد درام نیز استفاده نمیشود تا پروین در نهایت در بهترین حالت اثری قابل قبول و نه ممتاز و قابل اعتنا در سینمای ایران و کارنامه نهادهای تولیدکننده این فیلم باشد.