آفتابنیوز : آفتاب: نیروها، چهرهها و جنبشهای ملی مذهبی مانند جنبش مسلمانان مبارز نه با هدف تغییر که با هدف بسترسازی برای شکلگیری و اصلاح فرهنگها و روابط اجتماعی در صحنه انتخابات حاضر میشوند. هدف اصلی برخی گروههای ملی مذهبی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری و حمایت از مهندس موسوی ایجاد تحول از طریق تغییر دولت نیست بلکه آنان به انتخابات به عنوان پلی برای عبور از انسداد سیاسی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی وایجاد بسترهای لازم جهت شکلگیری و اصلاح فرهنگها و روابط اجتماعی و تحول جامعه مینگرند.
خبرنگار آفتاب گفتگویی با دکتر حبیبا... پیمان دبیر کل جنبش مسلمانان مبارز انجام داده است که در پی میخوانید:
دکتر حبیبا... پیمان با بیان اینکه در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری به مهندس میرحسین موسوی رای خواهد داد میگوید: «من در انتخابات شرکت میکنم و به موسوی رای میدهم و معتقدم که مردم نیز باید از این فرصت رای انتخاب رئیسجمهوری استفاده کنند و رای خود را به صندوقها بیاندازند».
او به عنوان دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز از میرحسین موسوی حمایت میکند و میگوید: «جنبش مسلمانان مبارز طی بیانیهای رسماً حمایت خود از مهندس میرحسین موسوی را اعلام و به بیان دلایل این حمایت پرداخته است».
دکتر پیمان تصریح میکند: «در شرایط کنونی کشور، راهی بهجز شرکت در انتخابات به منظور اصلاح امور و تاثیرگذاری بر تصمیمات و سیاستهای دولت وجود ندارد. البته این بخشی از راه است و در اینجا ما مسئولیت دوگانهای را در برابر همه قائل هستیم. کار اصلی در عرصه عمومی جامعه باید انجام شود. به گونهای که در سطح جامعه روشنگری و خودآگاهی نسبت به امور مختلف صورت گیرد. در سایه این خودآگاهی امکان گفتگو و در نهایت تعامل مشترک میان مردم در مورد خواستهها و آنچه که باید تغییر پیدا کند ایجاد میشود. مردم در این شرایط میتوانند ارزشهایی را که تصور میکنند باید وجود داشته باشد اما وجود ندارد را در روابط خود عملاً تجربه کنند و همزمان بتوانند با نیروی اجتماعی که از همکاری و همبستگی میان هم بهوجود آمده تاثیرگذار باشند تا ساختارهای حقوقی و غیرحقوقی با مطالبات مردم هماهنگ شود».
او توضیح میدهد: «اصلاحات در وهله اول متکی به تغییر است که درجامعه اتفاق میافتد و مردم این مسئولیت را به دوش میگیرند و خود وارد عمل میشوند و میان خودشان اصلاح و ارتقاء سطح مناسبات را انجام میدهند. این اصلاحی نیست که صرفاً با تغییر در حکومت و ساختار دولت صورت گیرد. تغییرات در بالا اگر همزمان از پیش با تغییرات در تفکر و کنشهای اجتماعی مردم همراه نباشد بدون اثر باقی میماند و حتی در بهترین حالت هم در سطح جامعه اجرا نمیشود، چرا که زیست سیاسی و اجتماعی و سیاستورزی در اشکال مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همه به وسیله مردمی صورت میگیرد که در جامعه به کار، تولید و ارتباط با هم مسئول هستند. هستی اجتماعی در همه کنشها و روابط درونی جامعه مرتب باز تولید میشود و تدام مییابد و هر فرد و یا جمعی از انسانها که به تولید ارزشهای مختلف مادی، معنوی و فرهنگی و مبادله و مصرف آنها میپردازد در واقع در حال سیاستورزی و زندگی است. بنابراین در درجه اول مبنا تغییر یا اصلاح جامعه است و ما معتقدیم که هر روشنفکری و نیروی پیشرویی که به تغییر و اصلاح احساس نیاز میکند باید در جامعه کار فرهنگی و روشنگری همراه با ایجاد همبستگی در میان مردم به گونهای که ارزشهایی را تجربه کنند انجام دهند».
دبیرکل جنبش مسلمانان مبرز تصریح میکند: «در حال حاضر حتی تغییر ذهنیت جامعه کافی نیست و نمیتواند در کنش واقعی افراد انعکاس پیدا کند. افراد میتوانند سالها با یک ذهنیت مشخص زندگی کنند اما کنش آنها تحت تاثیر عوامل دیگری که با ذهنیت آنها سازگاری ندارد قرار گیرد. چنین وضعیتی در جامعه ایران چه در سطح تودهها و چه در سطح روشنفکران بسیار دیده میشود».
دکتر پیمان میافزاید: «در واقع ارزشها بعد از اینکه درک و فهمیده شد باید در جامعه تبلور یابد و این تنها باتجربه و تعامل جمعی در عرصهها و بسترهایی که باید از طریق نهادها، سازمانها، تشکلها و انجمنهای مدنی ایجاد شود، قابل اجرا خواهد بود».
او به ارتباط میان انتخابات ریاستجمهوری و امکان ایجاد تحول و تغییر در جامعه اشاره میکند و میگوید: «ایجاد تحولات رفتاری، فرهنگی، خود آگاهی و گفتگو در جامعه بهطور طبیعی به حداقل شرایطی نیاز دارد. یعنی اگر شرایط جامعه به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی، صلح و خشونت به شدت ناامن باشد فرصت گفتگو و تغییر ذهنیت و به خودآگاهی رسیدن را پیدا نمیکند چرا که فشارهای مختلف از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، تبعیض و خشونتها امکان اندیشیدن و گفتگو را از افراد یک جامعه سلب میکند. پس ما در شرایط سخت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمیتوانیم به هدف اصلی که ارتقاء سطح فکری، فرهنگی و اخلاقی جامعه است دست پیدا کنیم. در اینجا است که ما معتقدیم 2 اقدام اساسی تلاش در عرصه عمومی و تلاش بر تاثیرگذاری بر سیاستها در عرصه حکومت تا جایی است که تغییر این سیاستها منجر به گشایش فضای جامعه و ایجاد امنیت شود لازم است».
پیمان گشایش بیشتر در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ، و همچنین پرهیز از خشونت و توجه به صلح و عدالت و گفتگو را از عوامل ایجاد فضا و بستر مناسب در راه رسیده به تحول جامعه میداند و میگوید: «در کشورهایی همچون ایران که دولت نقش بیشتری در زندگی و سرنوشت مردم دارد آسیبپذیری از سیاستگذاریها در عرصه عمومی افزایش مییابد. در اینجاست که روشنفکر علاوه بر توجه به جامعه باید نگاهی به تحولات درون حاکمیت داشته باشد و به انجام اصلاحات از راههایی چون انتخابات برای ایجاد بسترهای لازم در جهت تغییر جامعه بیاندیشد».
دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز با بیان اینکه ما به انتخابات نه به عنوان یک راهبرد اصلی اصلاح جامعه بلکه به عنوان یک امر ضروری در پیشبرد این راهبرد مینگریم تصریح میکند: «بر این اساس ما معتقدم که در جامعه متکثر ایران یک گروه و یک نیروی اجتماعی نمیتواند هژمونی خود را به شکل دموکراتیک و با رضایت همگان برقرار کند. بنابراین جناحبندیها و تکثر در جامعه ایران خود را در حاکمیت نشان میدهد. برخی از این جناحهای درون حاکمیت با مشکلات، نارضایتیها و مطالبات مردم به ضرورت انجام اصلاحات پی میبرند که فرصتی برای تغییر ایجاد میکند. اینجا است که آن نیروی اجتماعی که در حال رشد و ارتقاء است این نگاه بخشی از حاکمیت را مورد حمایت قرار میدهد و سعی میکند که دیدگاه آن به سیاستهای رسمی مصوب تبدیل شود. همین مسئله باعث شده است که سلایق و دیدگاههای متفاوت در حاکمیت نسبت به سالهای گذشته را بیشتر مشاهده و امکان ایجاد تحول و تغییر ایجاد شود».
دکتر پیمان میگوید: «در شرایط کنونی معتقدم که کاندیداهای اصلاحطلب رویکرد تغییر و تحول در جهت کاهش فشارها را دارند. در وضعیت جامعه ایران خواستههای حداکثری هرگز عملی نمیشود و مقاومتهای سختی ایجاد میکند که اجازه تغییرات حداقلی را نیز نمیدهد، آنگونه که در تجربه 8 سال ریاستجمهوری آقای خاتمی با آن مواجه بودیم».
او ادامه میدهد: «یک مزیت مهندس موسوی نسبت به کاندیداهای دیگر اصلاحطلب این است که خواستههایی را مطرح کرده که تحققپذیر است و سطح رفاه را آنچنان وسیع گرفته است که بخشی از نیروهای درون حاکمیت و جامعه در رسیدن به این خواستها اشتراک دارند. این رویکرد دور اندیشانه و عقلانی است که از طرف مهندس موسوی اتخاذ شده و در صورت پیروزی میتواند برنامههایی که شرایط اصلی اقدامات بلندمدت برای انجام اصلاحات و تحول در جامه را فراهم میکند به اجرا در بیاورد».
دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز درباره متهم شدن نیروهای ملی مذهبی در حمایت از کاندیداهای اصلاحطلب و مهندس موسوی از سوی برخی اصولگرایان به سهمخواهی از قدرت میگوید: «این یک گذاره کاملاً نادرست است و هیچ شواهد و مدارکی دال بر این ادعای آنان وجود ندارد».
وی میافزاید: «ما درک واقعبینانه از شرایط و محدودیتها و اختیارات یک رئیسجمهور در شرایط فعلی کشور داریم. اما بر این نکته نیز باید تاکید کرد که نیروها و چهرههای ملی و مذهبی به عنوان یک شهروند باید حق و حقوقی داشته باشند که در حال حاضر از آن محروم شدهاند. بنابراین اگر روزی هر یک از ما حقوق خود را از دولت طلب کنند سهمخواهی از قدرت تلقی نمیشود».
دکتر پیمان میگوید: «اینکه ما بتوانیم آزادی بیان و اندیشه داشته باشیم و بخواهیم همچون دیگران روزنامه، تشکل و حزبی راه بیاندازیم از حقوق اولیه افراد یک جامعه است. گرچه ما مشکلات یک رئیسجمهوری را با توجه به موانع ساختاری امروز و نهادهای پرقدرت سیاسی و اقتصادی که سد راه حقوق تضییع شده مردم هستند را درک میکنیم و محدودیتهای او را میشناسیم. بنابراین اگر یک رئیسجمهوری نتواند بلافاصله همه حقوق تضییع شده را به مردم بازگرداند ما او را به دلیل شناخت محدودیتهای امروز سرزنش نمیکنیم».
او ادامه میدهد: «شرکت ما در انتخابات و حمایت از مهندس موسوی برای این نیست که در صورت پیروزی به هر یک از ما پست یا مقامی داده شود. اما طبیعتاً اجرای انتظاراتی که از او در برابر جامعه داریم ما را نیز بهرهمند میکند. امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و آزادی بیان و اندیشه به ما نیز کمک میکند تا زندگی بهتری را تجربه کنیم. بسی انتظار ما از کاندیدای مورد حمایتمان انتظارات عامی است که اجرای آن را نیز به عنوان بخشی از جامعه بهرهمند میکند نه انتظارات خاص».
دکتر پیمان همچنین در پاسخ به اینکه تا چه اندازه دیدگاه شما در مورد مسائل مختلف با مهندس موسوی همسان است میگوید: «ما با تمام برنامههایی که مهندس موسوی اعلام کرده است موافقیم به خصوص برنامههاییکه در بخش اقتصادی به حمایت و صیانت از تولید در برابر واردات بدون کنترل تاکید دارد. همچنین حمایت او از تولید در برابر بخش دلالی و تجاری غارتگری که به منظور انباشت بیشتر سود تولید را نابود کرده است کاملاً مورد تایید جنبش مسلمانان مبارز قرار دارد. حمایت از تولید در برابر رانت، فساد مالی گسترده شده نیز بسیار پر ارزش است و معتقدیم که هر رئیسجمهوری باید آن را انجام دهد. از طرف دیگر در بخش اجتماعی برنامههای مهندس موسوی برای کاهش شدید شکاف طبقاتی، جلوگیری از انباشت ناروای ثروت از یک سو و محرومیتها از سوی دیگر. همچنین سیاستهایی که در خصوص اصلاح ویرانیهای بخش اقتصاد و درآمدهای نفتی مطرح شده است نیز مورد حمایت کامل ما قرار دارد».
او ادامه میدهد: «صیانت از حقوق اجتماعی و سیاسی و حیثیت افراد، رفع خشونت و برقراری عدالت در بین اقلیتها، اقوام مختلف و مخالفان و موافقان مورد قبول ما است».
دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز معتقد است: «دموکراسی بدون عدالت دموکراسی نخواهد شد. عدالت نیز بدون دموکراسی عدالت نیست بنابراین آزادی و برابری و عدالت و دموکراسی دو روی یک حقیقت است. البته همانگونه که از سوی مهندس موسوی نیز مطرح شد، عدالت، آزادی، توسعه پایدار و صلح بدون پایه و اساس اخلاقی ناممکن است. موضوعی که برای اولینبار مرحوم نخشب نیز مثلث آزادی و برابری بر پایه ایمان به اخلاق و ارزشهای اخلاقی توحیدی را مطرح کرد. اکنون نیز ثابت شده است که اگر یک پایه اخلاقی محکم در جامعه، سیاست و زندگی وجود نداشته باشد دستیابی به توسعه پایدار ممکن نخواهد بود پایه اخلاقی که از نظر ما باید ریشه در توحید و خداپرستی داشته باشد».
دکتر پیمان تصریح میکند: «مهندس موسوی تلازم میان عدالت اجتماعی و آزادی و دموکراسی را متوجه است و در عین حال بر اخلاقیات تاکید دارد از این منظر دیدگاه نزدیکی با جنبش ما دارد ولی این به آن معنا نیست که در تمام مسائل فکری رای مساوی داشته باشیم بلکه اختلاف دیدگاه به طور طبیعی در برخی مسائل وجود دارد که اگر وجود نداشت ما نیز امروز میتوانستیم و اجازه داشتیم در کنار او در انتخابات حضور پیدا کنیم و یا او با ما ارتباط بیشتری برقرار کند».
*گفتگو از محمد رادنیا