این هم یکی دیگر از شواهد بیگانگی برخی دستگاههای حاکم با امر صحیح کشورداری و همینطور شرایط جامعه است.
چون اولاً کاندیدای ناآشنا به امور کشورداری در غیاب چهرههای علمی و متخصص، اگر کمی زرنگ باشد، با انتخاب زبانی گزنده و تهاجمی به راحتی میداندار صحنهٔ سیاست میشود و با دادن وعدههای محیرالعقول و عامهپسند، مخاطبان خود را بیش از پیش علیه وضع موجود و به نفع شخص خود بسیج میکند.
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت، چنین آدمی اگر به مجلس راه یابد، به مدت چهار سال، تریبون آن را به محملی برای یاوهگویی و باجگیری سیاسی تبدیل میکند تا جایی که دم و دستگاههای نظارتی برای مهارش به تهدید و حذف متوسل میشوند و اگر هم به مجلس راه نیابد، در مقام یک "چهرهٔ سیاسی معترض و محذوف و مردمی" برای سالیانی دراز در مرکز توجه عوام قرار میگیرد و با دامن زدن به انواع مطالبات محلی و ضدملی، برای خود موقعیتی به هم میزند و عملاٍ دردسری برای حکومت پدید میآورد که هیچ چهرهٔ علمی معترض و مخالفی یارای آن را ندارد.
کاندیدای ناآشنا به کشورداری اگر از این زرنگیها بیبهره باشد، در کشاندن فامیل خود به پای صندوق رای هم ناکام میماند، چون هیچ فامیلی به صرف قوم و خویشی به نفع آدمی که به نظرشان اصطلاحاً "پخمه"و "بیبخار" آید، بسیج نمیشوند.
بنابراین، افزودن بر "سیاهی لشکر" کاندیداها به قصد بالا بردن نرخ مشارکت، از یک سو بیاثر و از سوی دیگر برای حکومت دردسرساز است و این خود نشان میدهد که برخی دستگاهها همچنان هر راهی را حاضرند بروند به جز راه درست و اصولی و کارساز را!