انتشار تصاویری از افراد بی حجاب در راپیمایی ۲۲ بهمن سوژه رسانهها و فضای مجازی شده است.
روزنامه همشهری در این باره نوشته است: سوپرانقلابیهای پشیمان و ضدانقلاب و برانداز برای آنکه اصل راهپیمایی پرشکوه ۲۲ بهمن و حضور خیرهکننده مردم در آن به حاشیه برود، باز هم به حاشیهسازی پرداختند و حضور تنی چند از دختران و زنان شلحجاب یا بدحجاب را بهانه کردند تا ادعا کنند نظام در حوزه حجاب دچار «استاندارد دوگانه» است. در این یادداشت توضیح میدهیم که اتفاقا موضع نظام در این موضوع مشخص و معین و کاملا براساس «استانداردیگانه» است.
همه ما نمونههای زیادی دیده یا شنیدهایم که طرف خلافکار است، اما در آستانه ماه محرم دهانش را آب میکشد و به هیئت حسینی پا میگذارد. ممکن است -خدای ناکرده- باز به خلاف خود برگردد، اما ما از خود شخص اعراض نمیکنیم و به اعمال خطایش اعتراض داریم تا معلوم شود که خطایش بههیچوجه مجاز یا مباح نیست، اما خود او آدم حقمحور و متدینی است با مقادیری گناه و اشتباه. ممکن است خانمی اهل روضه، مسجد و مستحبات - باز هم خدای ناکرده - اهل غیبت هم باشد که گناهی کبیره و از زنا هم بدتر است، اما هیچگاه به این زن مؤمنه به چشم یک زن ناسالم نگاه نمیکنیم؛ او هم یک فرد متدین و متشرع است با مقادیری اشتباه و خطا. در اینجا هم ما معاذالله مجوز گناه کبیره غیبت را صادر نکردهایم!
به همین ترتیب، باید به دختران و زنانی که به انقلاب اسلامی، امام خمینی، رهبر انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و جبهه حق عشق و ارادت دارند، اما به دلایل مختلف (از جمله ناآگاهی، سبک زندگی غلط شخصی یا خانوادگی، دوستان، محیط آموزشی، هیجانات دوران نوجوانی یا جوانی و حتی ابراز وجود از طریق مخالفت با برخی هنجارهای اجتماعی) در موضوع حجاب اهل رعایت نیستند، به همین گونه نگاه کرد.
در اینجا هم مشکل شرعی و قانونی بدحجابی و شلحجابی به قوت خود باقی است و حتی امر به معروف و نهی از منکر هم ساقط نیست، اما ما این افراد را متدین، انقلابی و در مسیر حق میبینیم باز هم با مقادیری اشتباه و خطا.
آیا اگر مریم رجوی و دیگر زنان تروریست سازمان مجاهدین خلق، همگی با «حجاب کامل» اند، دلیلی بر متدین و متشرع بودن آنها میشود؟! از آنطرف جولیا پطرس، یک زن مسیحی و قاعدتا بیحجاب لبنانی که سالهاست با ترانههایی برای مجاهدین حزبالله و مقاومت لبنان و فلسطین مشهور شده است، با اینکه مسلمان نیست، حتما در جبهه حق و آزادگی جای دارد و برای او احترام فوقالعاده قائلیم.
سؤال: آیا این حرف به معنای این است که ما امام خمینی، رهبر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و شرکت در راهپیمایی روزهای ۲۲ بهمن و قدس را «حق» میدانیم؟ حتما بله! اینها، هم حق هستند و هم معیار حق و باید دیگران را براساس دوری و نزدیکی با چارچوبهای اصلی دینداری و نیز آرمانهای امام خمینی و انقلاب اسلامی بسنجیم و در این نظر با کسی تعارف نداریم.
برای جاافتادن بهتر مطلب به حدیث شریفی از امام موسی کاظم (ع) استناد میکنیم که به حضرت عرض کردند: بعضی از دوستان شناختهشده شما شراب مینوشند و مرتکب گناهان هلاکتبار میشوند، آیا از آنها بیزاری جوییم؟ حضرت فرمود: از کار او بیزاری جویید، نه از خودش؛ او را دوست داشته باشید و کارش را دشمن بدارید. عرض کردند: میتوانیم او را «فاسق» و «فاجر» بنامیم؟ فرمود نه! فاسق و فاجر آن کافری است که ما را انکار میکند و دشمن دوستان ماست؛ خداوند نخواسته دوست ما -گرچه گناهانی هم داشته باشد- فاسق و هرزه باشد، ولی شما او را فاسقالعمل بگویید، اما مؤمنالنفس و پلیدکردار، پاکجان و پاکبدن بدانید. او دم مرگ جانش بهسختی گرفته میشود، اما پس از آن خدا را ملاقات میکند؛ درحالیکه از گناهان پاک است. اگر هم در ابتدای کار، مشمول رحمت پروردگار نشود، با شفاعت پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) مشمول رحمت واسعه خدای متعال خواهد شد.
روزنامه جوان، وابسته به سپاه نیز نوشت:
هم صداوسیمای ما و خبرگزاریهای ما از ملت حاضر در صحنه، تصاویر و فیلمهای فراوانی منتشر کردند که باز هم در بسیاری از آنها خانمها و دخترانی با حجاب شل و ضعیف حاضر بودند و البته قوی و قاطع از انقلاب و اسلام و جمهوری اسلامی و ایران حمایت میکردند و باز هم سوپرانقلابیهای پشیمان و ضدانقلاب و براندازان، این موضوع را سوژه استهزا و تمسخر کردند و به تصور و ادعای خودشان به این «استاندارد دوگانه» تاختند.
احساس میکنم کسانی که وظیفه دارند درباره این موضوع روشنگری کنند، به وظیفه خودشان عمل نمیکنند یا رودربایستی دارند و خجالت میکشند که موضع حق را در این باره تبیین کنند. ممکن است این نظر نامحبوب باشد، اما اجازه بدهید یکبار برای همیشه به عنوان «نگاه» و «دیدگاه» هم که شده، خوانده و دیده شود.
بله درست است؛ نظام و دستگاههای تبلیغاتی طی این سالها در این موضوع همیشه به همین صورت عمل کردهاند که ذکر شد و کار درستی هم کردهاند. بر اساس آموزههای اهل بیت علیهمالسلام نوع ارزیابی ما از رفتارها به دو شکل تقسیم میشود: یا طرف جزو دینداران و حقمداران است یا نیست. اگر نیست ما هم از خودش و هم رفتارهای ناشایستش باید برائت کنیم، اما اگر طرف ما دیندار و حقمدار است از کارش، رفتارش و اعمال خلاف شرعش اعراض میکنیم، اما از خودش نه. گاهی حتی همین اعراض را هم کمرنگ یا حذف میکنیم، به دلیل اینکه او را در یک بزرگراه مهم حقمحوری میبینیم.
همه ما نمونههای زیادی دیده یا شنیدهایم که طرف شرابخوار، چاقوکش و خلافکار بوده، یا هست، اما در آخرین روز ماه ذیحجه دهانش را آب میکشیده یا میکشد و به هیئت حسینی پا میگذارد و در این دهه یا دو ماه دست از پا خطا نمیکند. ممکن است – خدای نکرده- باز به راه خلاف خود برگردد، اما در اینجا از خود شخص اعراض نمیکنیم و به اعمال خطایش اعتراض میکنیم. آیا این به این معنی است که شرابخواری و چاقوکشی و نگاه به ناموس مردم مجاز یا مباح است؟ به هیچوجه! اما او آدم حقمحور و متدینی است با مقادیری گناه و اشتباه. ممکن است خانمی که اهل روضه و مسجد و مستحبات است - باز هم خدای نکرده- اهل غیبت هم باشد؛ همان غیبتی که از زنا هم بدتر شمرده شده است، اما هیچگاه به این زن مؤمنه به چشم یک زن خراب نگاه نمیکنیم و نخواهیم کرد؛ او هم یک فرد متدین و حقمدار است با مقادیری اشتباه و خطا. این به معنی این است که ما مجوز گناه کبیرۀ غیبت را صادر کردهایم؟ معاذالله!
به همین ترتیب، میتوان به دختران و زنانی که به انقلاب اسلامی، به امام خمینی، به رهبر انقلاب، به نظام جمهوری اسلامی و به جبهه حق عشق و ارادت دارند، اما در موضوع حجاب به دلایل مختلف (از جمله ناآگاهی و جهل، سبک زندگی غلط شخصی یا خانوادگی، دوستان، محیط آموزشی، هیجانات دوران نوجوانی یا جوانی و حتی ابراز وجود از طریق مخالفت با برخی هنجارهای اجتماعی) اهل رعایت نباشند، به همین گونه نگاه کرد و به ارزیابی نشست. آیا این هم به معنای مجاز بودن یا شرعی بودن یا بیاشکال بودن بدحجابی، شلحجابی یا حتی بیحجابی است؟ مسلماً نه! آیا امر به معروف و نهی از منکر در این شرایط ساقط است؟ حتماً نه. اما ما این افراد را متدین، انقلابی و در مسیر حق میبینیم باز هم با مقادیری اشتباه و خطا.
سؤال دیگر: آیا این حرف به معنای این است که ما امام خمینی، رهبر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و شرکت در راهپیماییهای روز ۲۲ بهمن و روز قدس را «حق» میدانیم؟ حتماً بله! در این موضوع با کسی تعارف نداریم. اینها، هم حق هستند و هم معیار حق و باید دیگران را بر اساس دوری و نزدیکی با چارچوبهای اصلی دینداری و نیز آرمانهای امام خمینی، انقلاب اسلامی بسنجیم و در این نظر با کسی تعارف نداریم.
اگر «مریم رجوی» تا دیگر زنان تروریست سازمان مجاهدین خلق، همگی با «حجاب کامل» هستند، این مطلقاً دلیلی بر متدین و متشرع بودن آنها نیست، از آنطرف «جولیا پطرس» یک زن مسیحی بیحجاب لبنانی که سالهاست با ترانههای ضدصهیونیستی و ترانههایش برای مجاهدین حزبالله و مقاومت مشهور شده است، با اینکه مسلمان نیست، حتماً در جبهه حق و آزادگی جای دارد و برای او احترام فوقالعاده قائل هستیم.
دخترانی که با وضع فجیع در پارتی شبانه دستگیر میشوند، همه آنها خطاکارند و باید به مجازات برسند، اما فرق میکنند با دخترانی که در مسیر راهپیمایی اربعین و در مسیر راهپیمایی جشن پیروزی انقلاب اسلامی هستند و ممکن است حجاب کامل شرعی هم نداشته باشند. آنها هم البته خطاکارند، اما نوع برخورد و نگاه ما به این دو حتماً با هم تفاوت دارد.
این متن را با حدیث قابل تأملی در همین باره از مولایمان امام موسی کاظم علیهالسلام که در چندین کتاب معتبر روایی آمده، به پایان میبرم که به حضرت عرض کردند: بعضی از دوستان شناختهشده شما شراب مینوشند و مرتکب گناهان هلاکتبار میشوند، آیا از آنها بیزارى جوییم؟ حضرت فرمود: از کار او بیزارى جویید نه از خودش؛ او را دوست داشته باشید و کارش را دشمن بدارید. عرض کردند: میتوانیم او را «فاسق» و «فاجر» بنامیم؟ فرمود نه! فاسق و فاجر آن کافری است که ما را انکار میکند و دشمن دوستان ماست؛ خداوند نخواسته دوست ما - گرچه گناهانی هم داشته باشد- فاسق و هرزه باشد، ولى شما او را فاسقالعمل بگویید؛ مؤمنالنفس و پلیدکردار، پاکجان و پاکبدن بدانید... با اینکه دم مرگ جانش بهسختى گرفته میشود، اما پس از آن خدا را ملاقات میکند، در حالیکه از گناهان پاک است... اگر هم که در ابتدای کار، مشمول رحمت پروردگار نشود، شفاعت پیامبر و امیرالمؤمنین او را دریابد و آنگاه مشمول رحمت واسعه خدای متعال خواهد شد.
با استناد به این فرمایش امام کاظم باید گفت که این کار و این شیوه برخورد، «استاندارد دوگانه» نیست و دقیقاً «استاندارد یگانه» و منطبق بر سیره و نگاه اهل بیت علیهمالسلام است و نظام و دستگاههای تبلیغی و رسانهای نظام هم دقیقاً بر اساس همین معیار و فرمان عمل میکنند و درست هم عمل میکنند و باید هم به همین شیوه ادامه بدهند. بله؛ تریبون دادن به کسانی که میخواهند هم از توبره بخورند و هم از آخور، هم در سیمای جمهوری اسلامی و مطبوعات انقلابی منافقانه چهره مثبت و همراهی از خود نشان بدهند و در صفحات شخصی و رسانههای غیرانقلابی و روشنفکری با ۱۸۰ درجه تفاوت به نظام و انقلاب و شهیدان بزرگ آن فحاشی میکنند از این زمره جدا هستند و روی خوش نشان دادن به این افراد، دلسرد کردن همراهان نظام و انقلاب و دینداران و حقمداران است. حساب منافق و دو رو را باید کاملاً جدا کرد و حداقل ما نباید تحویلش بگیریم.
یک نکته دیگر هم اینکه گاهی جریان نفاق و نفوذ با فرستادن برخی از افراد که وضع ظاهری کاملاً مغایری دارند، میکوشند این موضوع را به کل خیل راهپیمایان و دلدادگان اسلام و انقلاب نسبت دهند و بکوشند کل اجتماع را زیر سؤال ببرند. در اینجا هم باید حواس دستگاههای تبلیغی و رسانهها جمع باشد و به دام این افراد که یک تصویر و نمای آنها در همه کانالها و گروهها توزیع میشود! نیفتند.