حسن بهشتیپور تحلیلگر روابط بینالملل در گفتگو با اعتماد، ابعاد مختلف شرایط اخیر پس از واکنش ایران به اسراییل را تحلیل کرد.
بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
این حرف درست است که نتانیاهو به دنبال تداوم بحران است و ادامه بحران را ادامه بقای دولتش میداند، در واقع نتانیاهو به خوبی میداند بلافاصله پس از اعمال آتشبس، سرنوشت اولمرت پس از جنگ ۳۳ روزه برای او تکرار میشود و رقبای نتانیاهو به دلیل اشتباهات مکرر اجازه نمیدهند دولت نتانیاهو تداوم یابد. اما واقعیتها به این معنا نیست که اگر ایران در برابر تجاوزگریهای اسراییل از خود دفاع مشروع کند، کمک کرده به بقای نتانیاهو! اگر ایران اقدامی نمیکرد، هیچ تضمینی وجود نداشت که اسراییل دوباره دست به حملات تازه علیه ایران نزند.
اینکه اسراییلیها میگویند موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری کردهاند، اذعان به این واقعیت است که اگر حمایتهای انگلیس، امریکا، فرانسه و اردن نبود، حتی قادر نبودند بخشی از موشکهای ایران را هم کنترل کنند.
نباید اینگونه تصور شود که ایران، چون نمیخواهد کمکی به تثبیت دولت نتانیاهو کند، پس نباید هیچ اقدامی در برابر تجاوزات اسراییل صورت دهد. اگر اقدام تجاوزکارانهای علیه ایران صورت گیرد، ایران مجبور است برای تامین امنیت و دفاع از سرزمین خود، حمله متقابل انجام دهد.
اینجا دیگر مذاکره به معنای ضعف نیست. برخی افراد و گروهها هر نوع مذاکرهای را التماس میدانند. اسمش را هم دیپلماسی التماسی گذاشتهاند. در حالی که وقتی از موضع قدرت عملیاتی انجام گرفته برای تثبیت موقعیت باید سراغ مذاکره و گفتگو در عالیترین سطح رفت. باید طرف مقابل را متقاعد کرد که این طرف اسراییلی است که سیاست تنشزایی را دنبال میکند نه ایران. این اسراییل است که بقای خود را در تداوم بحران میبیند.
ایران، اما مایل به گسترش صلح و ثبات در منطقه است، این خواسته را باید در عمل هم نشان دهد. یکی از مهمترین راههای این روند هم ادامه مذاکره با طرفهای اروپایی و امریکایی است که حامیان جدی اسراییل هستند.