علیاکبر رائفیپور، سخنران جنجالی اصولگرا – معروف به استاد- که معمولاً با اظهارنظرهای عجیبش شناخته میشود، میداندار بخشی از این جنگ بود. رائفیپور مؤسسهای تحت عنوان مصاف را مدیریت میکند که صاحب لشکری از اکانتهای مجازی بهخصوص فعال در توئیتر هستند. آنها که تحت عنوان جبهه صبح ایران وارد انتخابات شدند، بهصورت آشکار و پنهان جنگی را علیه دیگر اصولگرایان به خصوص طیف قالیباف راه انداختند.
به گزارش هم میهن، چند روز قبل، یکی از اکانتهای ناشناس توئیتر اطلاعات گستردهای درباره یکی از فرزندان رئیس مجلس که مدتی پیش نیز تقاضای او برای اخذ اقامت کانادا خبرساز شده بود، منتشر کرد. این اکانت برای ادعاهای خود اسناد مختلفی را نیز ارائه داد که اگر صحیح باشند، دسترسی پیدا کردن به آنان برای افراد عادی غیرممکن است.
پنجشنبه که آخرین شب پیش از برگزاری انتخابات بود، این حملات مداوم از سوی قالیبافیها پاسخ گرفت. جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و کارمند مرکز پژوهشهای مجلس از چهرههای نزدیک به قالیباف که حضور فعالی در شبکههای اجتماعی دارد، اسنادی از گردش مالی صد میلیارد تومانی مؤسسه متعلق به رائفیپور را منتشر کرد.
این اسناد نام طیف وسیعی از کاربران شناختهشده فضای مجازی و برخی مؤسسات و شرکتها را در خود داشت. انتشار این اسناد از آن جهت اهمیت زیادی داشت که صحبتهای زیادی درباره منابع مالی مؤسسه رائفیپور وجود دارد؛ مؤسسهای که واحدهای مختلفی داشته و از طراحی سلاح تا ونتیلانتور (تجهیزات پزشکی) را در کارنامه خود دارد.
این اسناد به عنوان «پولشویی» در مؤسسه مصاف منتشر شد. جلیل محبی در توضیح منبع دریافت این اسناد، در گفتوگو با یک فعال مجازی ساکن لندن اعلام کرد که اسناد را از نمایندگان مجلس مخالف قالیباف دریافت کرده است.
علیاکبر رائفیپور نیز با انتشار یک ویدئو، به ارائه توضیحات درباره این گردش مالی ۱۰۰ میلیاردی و اتهام پولشویی پرداخت. اطلاعات منتشرشده از سوی محبی، شامل نام و نام خانوادگی، اطلاعات بانکی افراد و مبالغ جابهجا شده است.
هنوز مشخص نیست که نتیجه این دعوا به کجا میرسد و بر نتیجه دور دوم انتخابات تاثیری میگذارد یا نه. از سوی دیگر هدف این جنگ فراتر از انتخابات بوده و عدهای از ناظران معتقدند که مربوط به کرسی ریاست قوه مقننه است.
محمدباقر قالیباف خود را در قامت رئیس مجلس دوازدهم میبیند و این بخش از اصولگرایان جدید، قصد شکست او را دارند. خالصسازی، در عین کاهش سطح سیاستورزی، رقابت سابق میان دوجناح را به یک دعوای درونگروهی تبدیل کرد.