آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله امروز یکم مرداد 88 آورده است:
در نهایت پس از کشوقوس فراوان میان شرکت بورس و سازمان خصوصیسازی، روز گذشته سهام شرکت حفاری شمال به عنوان اولین و تنها شرکت بالادستی صنعت نفت بر تابلوی بورس تهران قرار گرفت. یکی از موارد مورد تاکید بورس پیش از عرضه «حفاری»، اصرار مدیران اجرایی بازار سرمایه به ورود شرکت پیش از برگزاری مجمع سالانه بود.
به بیان دیگر به دلیل اینکه شرکتهای بورسی ملزم به برگزاری مجمع سالانه خود حداکثر 4 ماه پس از پایان سال مالی هستند، اصرار به عرضه سهام «حفاری» از سوی شرکت بورس در روزهای پایانی تیر ماه، در عمل فرصت برگزاری مجمع در مهلت قانونی را از شرکت سلب میکرد. اما در نهایت مدیران بورس با هدف تعبیه سیاست انگیزشی برای خریداران «حفاری» (هر چند به گفته مدیران «حفاری» پیشنهاد هیات مدیره برای تقسیم سود در مجمع آتی، 10ریال برای هر سهم، معادل 7/0درصد قیمت عرضه اولیه است) به بهای اعلام تنفس و تعویق مجمع سالانه، اقدام به عرضه سهام شرکت کردند.
به هر روی فارغ از این موارد، نکته قابل توجه درخصوص عرضه اولیه «حفاری» به خریداری سهام شرکت ظرف کمتر از یک دقیقه باز میگردد. اما در بررسی علل استقبال فعالان بورس از حفاری شمال، مهمترین عامل به عرضه اولیه بودن این شرکت باز میگردد. به لحاظ روانی و تاریخی، فعالان بازار، عرضههای اولیه را فرصت مناسبی برای کسب سود (به ویژه در کوتاه مدت) ارزیابی میکنند و در نتیجه با خرید سهام شرکتها در عرضه اولیه، در پی کسب بازدهی هر چند اندک هستند. اما بررسی پیشینه عرضه سهام از سوی سازمان خصوصیسازی طی 5/2سال گذشته نشان میدهد که تنها عرضه سهام شرکتهای تولیدکننده مواد خام و به نوعی مرتبط با قیمتهای جهانی (به دلیل رشد قیمتهای جهانی پس از عرضه شرکتها) منتج به کسب سود برای سرمایهگذاران شده است و سایر شرکتها در عمل سود چندانی برای خریداران اولیه به ارمغان نیاوردهاند.
در کنار دلیل فوقالذکر، به نظر میرسد اصلیترین عامل در استقبال از «حفاری» به جدید بودن صنعت این شرکت و در نتیجه ناشناخته بودن آن باز میگردد. تجربه عرضههای قبلی سازمان خصوصیسازی نشان میدهد شرکتها و صنایعی که برای اولین بار در بورس تهران عرضه شدهاند، به دلیل ناشناخته بودن و ضعف تحلیلگری فعالان بازار با رفتارهای هیجانی و قیمتهای بالا در بورس عرضه شدهاند که نمونه این گونه شرکتها و صنایع، مخابرات ایران است. این در حالی است که سازمان و شرکت بورس، پیش از عرضه حفاری، کلیه اطلاعات از جمله پیشبینی سود شرکت برای چهار سال آینده را ارائه کردهاند.
همچنین از دیگر دلایل هجوم خریداران برای «حفاری»، میتوان به محدود بودن حجم عرضه اولیه و عرضههای آتی اشاره کرد که باعث شده فعالان بازار با استدلال وجود خریدار بالقوه و نبود فروشنده بالقوه در طرف مقابل، اقدام به خرید سهام «حفاری» کنند. فارغ از اینکه خریداران عرضه اولیه به فاصله زمانی کوتاه (در صورت تحلیل ارزنده نبودن قیمت سهام) حتی حاضر به فروش سهام خریداری شده در روز نخست به قیمتی پایینتر از قیمت خریداری شده و حتی تقبل زیان هستند. لازم به ذکر است که قیمت عرضه شده «حفاری» از سوی سازمان خصوصیسازی به دلیل هیجان و رقابت کارگزاران برای خرید، میتوانست بیش از قیمت کشف شده رقم بخورد که سازمان خصوصیسازی در حرکتی درست، اقدام به عرضه سهام حفاری و جلوگیری از رشد جهشی قیمت سهم کرد.
در مجموع به نظر میرسد ارزشگذاری سهام حفاری از سوی فعالان بورس با کمترین تکیه بر اصول مالی و اقتصادی انجام شده است و بیشتر بر مبنای سایر عوامل از جمله درصد پایین سهام عرضه شده، پایین بودن ارزش سهام فروخته شده و احتمال حضور خریداران بالقوه حقوقی صورت گرفته است. در این میان مناسب بود خریداران با احتساب درصد پایین سود تقسیمی در مجامع امسال و سالهای آتی (که به واسطه نیاز شرکت به نقدینگی و عدم تخصیص حفاری به سهام عدالت نیز توجیهپذیر است) اقدام به ارزشگذاری سهام شرکت میکردند. هر چند تجربه عرضههای گذشته شرکتهای دولتی، به خصوص شرکتهای فعال در صنعت پیمانکاری از جمله مپنا که از یک سو شرکتهای با نرخ رشد بالای سودآوری هستند و از سوی دیگر سود تقسیمی پایین دارند، نشان داده است که بازار سهام ایران در تحلیل این گونه شرکتها هنوز تبحر چندانی ندارد.
به هر حال کلیه ذینفعان در عرضههای اولیه دولتی از جمله سازمان و شرکت بورس، سازمان خصوصیسازی، فعالان بازار و شرکت در شرف عرضه، میتوانند با ارتقای کیفیت فعالیت خود از یک سو و استفاده از تجربههای گذشته از سوی دیگر، زمینه عرضه موفق شرکتهای دولتی را فراهم سازند.
علیرضا کدیور