هر هفته ۱۹ جسد مجهولالهویه در تهران کشف میشود. به عبارتی دیگر در سال گذشته ۹۴۲ جسد در تهران پیدا شده که هویت آنها مشخص نیست و کسی نیز به دنبالشان نیامده است. گفته میشود که کمتر از ۱۰ درصد از این اجساد تابعیت خارجی داشتهاند. از تعداد ۹۴۲ جسد مجهولالهویه در تهران، ۸۳ جسد تابعیت افغانی، یک جسد تابعیت بنگلادشی و یک جسد نیز تابعیت پاکستانی داشته است. «علیرضا شریفی یزدی» آسیبشناس، نسبت به جمعیت تهران این آمار را طبیعی نمیداند.
اجساد مجهولالهویه متشکل از جسدهایی است که امکان شناسایی آنها وجود ندارد و یا متعلق به مفقودینی است که مدارک هویتی همراه خود نداشتهاند. «مرتضی نثاری»، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی در گفتگو با اعتماد گفتهاست: «بیشترین اجسادی که در سطح کشور کشف میشود مربوط به تهران است. همچنین از ۹۴۲ جسد مجهولالهویه کشف شده در تهران، ۶۴ درصد مرد و ۳۶ درصد زن بودند». همچنین گفته میشود که در سه سال گذشته حدود سه هزار جسد مجهولالهویه در تهران کشف شده است.
رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز میگوید: «بسیاری از اجساد مجهولالهویه جزو افراد مفقودی نیستند و اینطور نیست که حتما مُثله، سوخته یا تصادف کرده باشند. گاهی بعضی افراد با مرگ طبیعی میمیرند، ولی جزو اجساد مجهولالهویه به حساب میآیند؛ برخی از این اجساد، معتادان متجاهری هستند که کنار خیابان یا در حاشیه بزرگراهها و مکانهایی از این دست میمیرند و یا افراد بیخانمانی هستند که خانوادههای آنها چه در زنده بودن و چه مرگشان پیگیرشان نیستند. حتی در این مواقع خانوادهها مفقودی این افراد را اعلام هم نمیکنند، چراکه اکثر این بیخانمانها، معتاد هستند و گاهی خانوادههای آنها از نبودشان ناراحت نمیشوند یا اصلا این افراد بستگانی ندارند که پیگیرشان شوند».
علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی در این باره به روزنامه اینترنتی «فراز» گفت: «در خصوص چنین موضوعاتی نمیتوان دقیق اظهار نظر کرد. اما بر اساس تجربه سالها فعالیت در آگاهی تهران میتوانم بگویم عمده جسدهای مجهولالهویه در این گروهها دستهبندی میشوند. گروه اول مربوط به معتادین کارتن خواب میشود که معمولا خانوادههای آنها پیگیرشان نیستند. گروه دیگر مربوط به افغانیها است که در ایران به صورت غیرقانونی زندگی میکنند».
او ادامه داد: «مسلما این آمار به طبقه متوسط و بالای جامعه مرتبط نیست و عمدتا به لایههای زیرین جامعه مربوط میشود. بخشی از این آمار نشان دهنده افزایش خشونت در بالاترین حد در سطح جامعه ما است که میتواند مرتبط با قتل باشد. برخی از آنها مربوط به قتلهایی است که به دلایل مختلف ردپایی از قاتل پیدا نمیشود».
شریفی یزدی در آخر گفت: «بر اساس نُرم جهانی وضعیت برخی از آمارها مشخص است. برای مثال در دنیا یک الی دو درصد سارق وجود دارد که دستگیر میشوند و اینها جزو آمارهای نرمال است. اما آمار اجساد مجهولالهویه در کشور ما عادی نیست و بیش از نرم جهانی است. برای یک شهر ۱۰ میلیونی همچین آماری بسیارسنگین است. بخشی از این اجساد انسانهای بیخانمانیاند که الزاما اعتیاد ندارند، ولی خانه ندارند از خانواده رانده شدهاند، توان اقتصادی ندارند و یا مهاجرتهای اجباری را تجربه کردهاند. بسیاری از این کشفها در قسمتهای داخلی شهر صورت نمیگیرد و بیشتر در حاشیه شهرها این اجساد کشف میشوند».
در حوزه آسیبهای اجتماعی نهادهای مختلفی وظیفه دارند، زیرا به نظر میرسد گسترش این نوع از آسیبها مشکلات مختلفی را برای جامعه ایجاد میکند. شهرداریها در تمام شهرهای کشور نیز باید مقابله با آسیبهای اجتماعی را در اولویت برنامههای خود قرار دهند. همانطور که آمارها نشان میدهد بیشترین اجساد مجهولالهویه در تهران کشف میشود. وضعیت پناهگاهها در تهران، تعطیلی پنج مرکز حمایت از زنان آسیب دیده در ۳۲ ماه و وضعیت نابسامان گرمخانهها در زمستان گذشته نشان میدهد که حوزه آسیبهای اجتماعی از اولویتهای نهاد شهرداری تهران نیست. در چنین شرایطی نیز طبیعی است که تعداد بالای اجساد مجهولالهویه نیز برای این نهاد اهمیت زیادی نداشته باشد و حتی به نظر میرسد که باید منتظر افزایش آسیبهای اجتماعی با ادامه رویههای فعلی باشیم.
منبع: فراز