نحوه هزینه کرد آن و اولویت بخشی در مواردی که باید مالیات صرف آنها شود نیز خود عاملی برای رویش و یا ریزش رایها و طرفداران دولتها و یا شکست نامزدهای ریاست جمهوری است. اما در ایران متاسفانه به دلیل اقتصاد به اصطلاح تک محصولی (نفت و فراوردههایی آن) رابطه مردم و دولت و مالیات از زمانی جدیتر شده که مالیات به عنوان منبع درآمدی جانشین کاهش درآمدهای نفتی شده، اما کمتر در سیاستگذاریها بهآان اشاره میشود آنچنان که در مناظرهها و مباحث انتخاباتی هم در انتخابات اخیر کمتر شاهد سخن گفتن درباره آن بودیم.
نحوه استفاده از درآمدهای مالیاتی در پروژههای عمرانی و خدمات عمومی، محافظت از توزیع عادلانهی درآمد در جامعه، تنظیم بازار و هدایت نقدینگی به بخشهای مولد تامین منابع بخشهایی مانند امنیت، بهداشت و درمان که برای بخش خصوصی جذاب نیست و حتی کنترل تورم از جمله مواردی است که میتوان با سیاست گذاری درست مالیاتی آنها را دنبال کرد و مردم را در مسیر سیاستگذاری درست توسعه همراه کرد.
اما سئوال اساسی و کلیدیی این است که اگر این همه اثر مفید برای مالیات متصور هستیم پس چرا مالیات برای فعالان اقتصادی و مردم جذاب نیست؟ برای بررسی این موضوع خبرنگار عصر اقتصاد سری به ادارات مالیاتی زده است.
یک فعال صنفی در تهران در این باره میگوید: هر سال مالیاتها را بیشتر میکنند و به اصطلاح اول قیمت را میزنند و ما باید روزها به دنبال کاهش قیمت آن باشیم.
این فعال صنفی میگوید: در حالی که میدانند که میزان هزینه های ما هر سال افزایش یافته، هزینههای خدمات دولتی هم به سرعت در سالهای اخیر افزایش یافته و در زمستان گاز نداریم و در تابستان برقمان را قطع میکنند، باز هم مالیات را بیشتر از گذشته میکنند.
وی میافزاید: آنچه باعث نارضایتی ما فعالان صنفی است تعیین نرخ مالیات بدون ضابطه و قوانین است!
این فعال صنفی میگوید: کارخانه تولیدی ما در اطراف تهران و دفتر ما در تهران، بد نیست بدانید که، چون دو کد اقتصادی داریم برای هر دو کد اقتصادی مجبور به پرداخت مالیات هستیم و دو اداره هم حاضر به درک این موضوع و گذشتن از حق خود نیستند.
کل گردش مالی سال گذشته رسانه ما حدود ۳ میلیارد تومان بوده و در حالی که قانون، فعالیت فرهنگی و رسانهای را معاف از مالیات کرده برای رسانه ما ۷۰۰ میلیون تومان مالیات بریده اند. بعد از رفتن به پیش رییس اداره، خیلی راحت میگوید:اعتراض بزنید، درست میشود!
یک فعال رسانهای نیز در این باره به خبرنگار عصر اقتصاد میگوید: کل گردش مالی سال گذشته رسانه ما حدود ۳ میلیارد تومان بوده و در حالی که قانون، فعالیت فرهنگی و رسانهای را معاف از مالیات کرده برای رسانه ما ۷۰۰ میلیون تومان مالیات بریده اند.
وی گوید: بعد از رفتن به پیش رییس اداره، خیلی راحت میگوید: قانون را میدانم. اعتراض بزنید، درست میشود! در حالی که تمامی مالیات بر حقوق و درآمدهای تبلیغاتی در سامانه مودیان نیز ثبت شده است.
این فعال رسانهای میگوید: وقتی تعیین مالیات بر اساس قانون و ضابطه باشد شاکی هم نباید داشته باشیم و مراجعات هم به اداره مالیات کمتر خواهد شد. اما انگار مودیان مالیاتی تیری در تاریکی میزنند تا پول بیشتری را به حساب خزانه دولت بریزند و گویا پاداش هم برایشان بیشتر در نظر گرفته میشود اگر بیشتر از مردم پول مالیات بگیرند!
منطق دریافت مالیات برای عموم فعالان اقتصادی قابل فهم نیست و ادامه این روند حتی میتواند باعث شود که مالیاتها بیشتری در سالهای بعد اخذ شود بی آن که مدیریت مالی دولت ساماندهی شود.
مهدی فتحی مقدم کارشناس اقتصادی نیز در پاسخ به این سوال که چرا مالیات برای جبران کسری بودجه روش درستی نیست و اعتراض اغلب فعالان اقتصادی و مردم را به همراه دارد؟ میگوید: کمبود منابع مالی دولت را مجبور به استفاده از درآمدهای مالیاتی برای تأمین هزینههای عمومی کرده است که اتفاقا در دراز مدت خوب بوده و دولت را جوابگو میکند.
اما در سوی دیگر ناتوانی در برنامهریزی مالی موجب میشود که سیاستهای اخذ مالیات به ویژه در بخش بدنه اجرایی متمرکز بر اخذ درآمد مالیاتی بدون توجیه افراد شود. یعنی منطق دریافت مالیات برای عموم فعالان اقتصادی قابل فهم نیست و ادامه این روند حتی میتواند باعث شود که مالیاتها بیشتری در سالهای بعد اخذ شود بی آن که مدیریت مالی دولت ساماندهی شود.
وی در ادامه به فساد مالیاتی اشاره میکند و میگوید: وجود فساد در سیستم مالیاتی نیز باعث شده که مالیاتها به طور ناصحیح برای تأمین هزینههای دولت و کسری بودجه استفاده شود، بدون اینکه به زمینههای آموزش، امنیت و درمان تخصیص یابد.
وی میگوید: امروز اکثر شرکتهایی متوسط به بالا و حتی شرکتها کوچک مقیاس نیز مجبور به جذب مشاور مالیاتی شده اند، زیرا قوانین مالیاتی شفاف نبوده راههای در رو زیادی برای کاهش هزینههای مالیاتی وجود دارد. در حالی که وقتی قوانین مالیاتی شفاف باشد روابط میان افراد و کارکنان دستگاههای مالیاتی نمیتواند در تعیین و یا کاهش مبلغ مالیاتی نقش داشته باشد.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر نقصهای در سیاستگذاری مالیاتی میگوید: عدم وضوح در سیاستهای مالیاتی و عدم تعیین اولویتهای مناسب برای تخصیص منابع مالیاتی، میتواند باعث شود که هم نحوه اخذ این منابع و هم نحوه هزینه کرد آنها به طور ناصحیح باشد و از همین رو است که میزان نارضایتی مردم و فعالان اقتصادی از این مدل مالیات ستانی بیشتر از جوامع دیگر است.
وی با اشاره به نحوه اخذ مالیات در کشوری مانند امارات متحده عربی، گفت: در حال حاضر با توجه به استقرار دولت بدون کاغذ (الکترونیک) در دبی عموما تمامی اخذ مالیات مبتنی بر خود اظهاری است و به شکل رندوم اداره مالیات راستی آزمایی میکند که همین موضوع نشان میدهد تا چه اندازه در کاهش هزینههای قیمت تمام شده اخذ مالیات و آسایش روانی فعالان اقتصادی موفق عمل کرده اند.
این را مقایسه کنید با سیستم مالیات ستانی کشور ما که بعد از اعلام عدد مالیاتی، فعال اقتصادی دود از سرش بلند میشود و تازه کفش آهنی به پا میکند تا به بتواند حق خودش را بگیرد!
این کارشناس اقتصادی میگوید: از سوی دیگر اغلب مردم نمیفهمند که مالیاتهای آنها چگونه محاسبه میشود و چگونه صرف هزینههای عمومی میشود. عدم شفافیت در سیستم مالیاتی باعث استفاده نادرست و ناروا از این منابع مالیاتی میشود و اعتماد عمومی نسبت به این سیستم را مختل میکند.
وی ادامه داد: همچنین با کاهش قدرت خرید و کاهش خدمات درمانی، آموزشی و امنیتی در کشور امروز اغلب مردم احساس میکنند که مقداری از پولی که به صورت مالیات پرداخت میکنند به طور مناسب در بهبود خدمات عمومی و اجتماعی، مانند بهداشت، آموزش و حمایت از بخشهای ضعیف کشور، صرف نمیشود. این نا کفایی در ارائه خدمات دولتی نیز باعث نارضایتی مردم شده است.
وی در پاسخ به این سوال که برای رفع مشکلات موجود در اخذ مالیات در ایران و جلب رضایت مردم، چه باید کرد؟ گفت: اطلاعرسانی به مردم در مورد نحوه محاسبه مالیاتها و نحوه صرف آنها به بهبود خدمات عمومی، میتواند اعتماد مردم به سیستم مالیاتی را تقویت کند همچنین اقداماتی برای کاهش بار مالیاتی بر روی شهروندان میتواند منجر به افزایش رضایت مردم از سیستم مالیاتی شود.
وی ادامه داد:اصلاح ساختار مالیاتی و کاهش نرخهای مالیاتی برای افراد کم درآمد، یکی از اقدامات موثر در این زمینه است. علاوه بر این صرف منابع مالیاتی در بهبود خدمات عمومی، مانند بهداشت، آموزش، حمایت از بخشهای ضعیف و سایر خدمات اجتماعی میتواند از ارزش افزوده مالیاتها برای مردم حمایت کند. همچنین برچیدن بساط فساد مالیاتی از راه اصلاح قوانین مالیاتی و ایجاد سیستمهای نظارتی قوی، میتواند از وقوع فساد مالیاتی جلوگیری کند و به افزایش اعتماد مردم به سیستم مالیاتی کمک کند.
منبع: عصراقتصاد