کد خبر: ۹۲۰۸۵۳
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۱

چگونه گرگ جنگجوی پکن از نفس افتاد؟

ظهور و سقوط دیپلماسی گرگ مبارز، تابعی از درک رهبران چین از فضای بین المللی و تهدید آن فضا نسبت به حکومتشان بود.
چگونه گرگ جنگجوی پکن از نفس افتاد؟
آفتاب‌‌نیوز :

کم‌تر از یک دهه پیش از این، به نظر می‌رسید ظهور نسلی از دیپلمات‌های چینی که با گفتار تند خود در برابر منتقدین به گرگ‌های جنگنجو معروف شده بودند، بشارت سیاست خارجی جدید پکن را می‌داد. با این حال این روز‌ها این گونه به نظر می‌رسد که دیپلمات‌های چینی رویه متعادل‌تری را در پیش گرفته و به رتوریک سنتی خود باز گشته‌اند. 

تایلر جاست، تحلیل‌گر مسائل چین با انتشار یادداشتی با عنوان «آیا گرگ‌های جنگجوی چین منقرض شده‌اند؟» در مجله فارن افیرز، این تحول و دگردیسی را مورد بررسی خود قرار داده است. اکوایران این یاددشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این با عنوان «با دوستان شراب، با دشمنان شات‌گان/ چزا شی مجبور به مهار گرگ‌های جنگجویش شد؟» منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی آن ارائه می‌شود:

منشأ‌های خارجی

در سرتاسر دوره‌های شور و رکود ناسیونالیستی در حکومت جمعی و شخصی، یک روند در عالم سیاست چین توجه‌ها را به خود جلب می‌کند: حزب کمونیست چین به انتقادی که حق حکمرانی رژیم را زیر سؤال می‌برد حساسیت دارد. انتقاد به ندرت منجر به شکل‌گیری مناظره‌ای در دالان‌های قدرت در پکن می‌شود. در عوض، رهبران چین را به این وا می‌دارد تا دیالوگ را تمام کنند و به تندی با انتقادات برخورد کنند. در نتیجه، وقتی نقد‌های بین المللیِ متوجه چین در اواخر دهۀ ۲۰۱۰ افزایش یافتند، دولت چین با بسیج کردن دیپلمات‌هایش واکنش داد.

طی این مدت، چین با رسواییِ اردوگاه‌های کار اجباری در سین‌کیانگ و سرکوب اعتراضات در هنگ کنگ مواجه بود. در حالی که روابط ایالات متحده و چین در دوران رئیس‌جمهور ترامپ بدتر می‌شد، مسئولان ایالات متحده روز به روز بیشتر منتقد پکن شدند. در آغاز دورۀ ترامپ هم نقد‌هایی مطرح می‌شد؛ استراتژی امنیتی ملی دولت که در دسامبر ۲۰۱۷ منتشر شد، چین را قدرتی تجدیدنظرطلب نامید. اما انتقادش از سیستم نظامی چین پس از اکتبر ۲۰۱۸ افزایش یافت، زمانی که معاون رئیس‌جمهور، مایک پنس، در انستیتو هادسن سخنرانی کرد و در آن چین را بابت «مداخله در دموکراسی آمریکا» محکوم کرد.

انتقادات بین المللی در دوران پاندمی کووید ۱۹ به اوج خود رسید. اگرچه بعضی سرزنش‌ها را می‌شود به‌عنوان واکنش خارجی‌ستیزانه نسبت به منشأ ویروس در چین رد کرد، واکنش‌های رهبران خارجی و رسانه‌ها نهاد‌های داخل چین را زیر سؤال برد. پرسیدند چرا دولت چین در مهار ویروس کند عمل کرده؟ شی نتوانست اطلاعات مناسبی را از بوروکراسی به دست بیاورد؟ آیا دانشمندان چینی را ساکت کرده بودند؟ آیا مقامات محلی قوانین و مقررات دولت مرکزی را نادیده گرفتند؟ در سرتاسر پاندمی هم تحلیلگران غربی دربارۀ نظام بالا به پایین چین بهتر یا بدتر از مدل‌های دموکراتیک، تردید‌هایی را نسبت به توانایی تولید واکسن‌های کارآمد و جلوگیری از گسترش بیماری مطرح کردند.

اکثر انتقادات مربوط به تصمیمات پکن ممکن است کاملاً موجه باشند. نکتۀ مرتبط، اما نه فضیلت نقد، اما زمان‌بندی‌اش است: قوی‌ترین انتقاد بین المللی با اوج گرگ‌های مبارز چین هم‌زمان شد.

گرگ جنگجوی چین

فرستادگان چینی ارتباط بین ظلم خارجی و شیوه‌های دیپلماتیک خودشان را به صراحت نشان دادند. در اواخر سال ۲۰۱۹، ژائو لیجان -یک گرگ مبارز عملگرا که در آن زمان در وزارت امور خارجۀ پکن خدمت می‌کرد- به بازفید گفت «وقتش {بود} دیپلمات‌های چینی تصویر درست را نشان دهند» در واکنش به مسئولان ایالات متحده‌ای که «به چین بددهنی» و «توهین می‌کردند.» در دسامبر ۲۰۲۰، معاون وزیر چین، له یوچِنگ اظهارات مشابهی داشت و اعلام کرد «حالا {منتقدان خارجی} پشت در خانۀ ما آمده‌اند و در امور خانوادگی‌مان دخالت می‌کنند و مدام به ما غر می‌زنند و به ما توهین می‌کنند و ما را بی‌اعتبار می‌کنند، چاره‌ای نداریم مگر اینکه قدرتمندانه از منافع و کرامت‌مان دفاع کنیم.»

بعضی تحلیلگران ادعا کرده‌اند که عامل اصلی گرگ مبارزگرایی، سازوکار داخلی بود. آنان معمولاً این مسئله را یا به درخواست‌های میل عموم چینی‌ها یا مسئولان سطح پایین برای راضی کردن رهبر معظم کشور نسبت می‌دهند. در روایت اول، دیپلمات‌های چینی با آگاهی از سطوح بالای احساسات ناسیونالیستی در داخل، تصمیم گرفتند به درخواست‌های پایین به بالا برای نشان دادن ژست قاطع‌تر نسبت به کشور‌های خارجی پاسخ دهند؛ و در روایت دوم، به دنبال کارزار ضدفساد شی و تثبیت قدرتش، دیپلمات‌ها نگران بودند که شی و افراد سطح بالای درون وزارت امور خارجه، حسن نیت سیاسی‌شان را زیر سؤال ببرند و این نگرانی به صورت مستقل مجبورشان کرد پیام‌هایشان را با هدفی تطبیق دهند که باور داشتند شی، که به بلندپروازی‌های سیاست خارجی شهره است، آن‌ها را تأیید می‌کند.

هر دو روایت چیز‌های زیادی را بدون توضیح می‌گذارد. شواهد اندکی وجود دارد که طی اواخر دهۀ ۲۰۱۰ افکار عمومی چین آنچنان تغییر کرده باشد که باعث به اوج رسیدن شیوه‌های گرگ مبارز باشد. از دهۀ ۱۹۹۰، ناسیونالیسم برجسته بوده است، به ویژه از زمان المپیک ۲۰۰۸ پکن -مدت‌ها پیش از تغییر تند رویکرد دیپلماتیک چین. نسبت دادن مسئله به نقش شی در ایجاد جو ترس هم بر این واقعیت سرپوش می‌گذارد که او مستقیماً در فعالیت دیپلماتیک مداخله کرد. هنگامی که در سال ۲۰۱۹ موج اخیر دیپلماسی گرگ مبارز شکل می‌گرفت، گزارش شد که شی به دیپلمات‌ها دستور داده هنگام انجام وظایفشان «روحیۀ جنگی» نشان دهند. منابع درون چین می‌گویند مسیر شی شاید نتیجۀ خستگی‌اش از وضعیت رابطۀ چین و ایالات متحده باشد. ظاهراً شی باور دارد که چین هیچ گزینه‌ای ندارد مگر مواجهه با رگبار انتقادات بین المللی که با آن‌ها مواجه است -و به فرستندگانش دستور داد چنین کنند.

بازگشت به وضعیت عادی

دیپلماسی گرگ مبارز چین در سال ۲۰۲۱ افت کرد. در ماه مه آن سال، شی جلسۀ مطالعۀ جمعی پولیتبورویی را تشکیل داد، جلسه‌ای برای رهبری ارشد حزب برای گوش دادن به گزارش‌ها و راهنمایی‌ها برای صحبت دربارۀ ارتباطات بین المللی چین. روند آن جلسات در دسترس عموم نیستند، اما ممکن است که شی با استفاده از آن به بوروکراسی دستور داده باشد دیپلماسی خصمانه نسبت به ایالات متحده و اروپای غربی را کاهش دهند. پژوهشگران، ساموئل برازیس، الکساندر دوکالسکیس و استفان مولر، تغییراتی را در پیام‌های صادر شده از حساب‌های کاربری توییتری مرتبط با وزارت امور خارجۀ چین و دیگر بخش‌های دولت چین در ماه‌های پس از جلسات مطالعه به کشور‌های سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی شناسایی کردند.

همانطور که می‌شود انتظار داشت، دیپلماسی کمتر خصمانۀ چین درست در زمانی اتفاق افتاد که فضضای بین المللی نسبت به پکن کمتر خصمانه شد. نقد خارجی، به ویژه از طرف دولت ایالات متحده، طی دولت بایدن کمتر شد. باید بگویم، مسئولان ایالات متحده نقض‌های حقوق بشر را محکوم کرده‌اند، برتری نهاد‌های دموکراتیک را تبلیغ کرد و به رهبران چین گفت با چه مسئله‌ای مخالف است. اما کاخ سفید و وزارت امور خارجه هم آماده‌تر بودند تا اطمینان خاطر بدهند واشنگتن به دنبال تغییر رژیم مستقر در پکن نیست. در مه ۲۰۲۲، بلینکن تأیید کرد که ایالات متحده و چین «باید برای آینده با هم معامله کنند.» و در ژوئن ۲۰۲۴، معاون وزیر امور خارجه، کرت کمپبل، به صراحت گفت دنبال کردن تغییر رژیم در چین «بی‌احتیاطی و احتمالاً نامولد» خواهد بود.

گرگ جنگجوی چین

در همین حال، رهبران چین شاید پنجره‌ای را برای تثبیت روابط با کشور‌های خارجی، به ویژه ایالات متحده و اروپای غربی، دیده باشند. تصمیم‌گیران چینی نمی‌خواهند به انزوای مداوم بیفتند، مسئله‌ای که چشم‌انداز رشد اقتصادی چین و جایگاه بین المللی‌اش را به خطر خواهد انداخت. اقتصاد ضعیف چین شاید باعث نرم شدن رویکرد دیپلماتیک پکن شده باشند.

علاوه بر این انگیزه برای ایجاد آرامش، شی شاید تصمیم گرفته باشد دیپلماسی گرگ مبارز را مهار کند چرا که به جای تقویت وجهۀ عمومی چین، آن را تضعیف می‌کرد. بهترین مدرک موجود می‌گوید ادبیات چین، افکار عمومی خارجی را نسبت به این کشور بهبود نبخشید. آزمایشات پیمایشی وِیفانگ شو نشان داد که پیام‌های تند در عوض باعث افزایش حمایت مردم آمریکا از سیاست‌های سخت‌گیرانه نسبت به چین شد. به همین ترتیب، پژوهش‌های دنیل متینگلی و جیمز ساندکوویست دریافته‌اند که پیام‌های منفی دربارۀ ایالات متحده باعث بهبود نگرش مردم کشور‌های جهان سوم، مانند هند، نسبت به چین نشده است -و وقتی طی رویارویی‌های نظامی با پکن مطرح شده‌اند شاید اثری منفی بر آن داشته باشند. بر اساس مصاحبه‌هایی که دیلان لوه انجام داد، دست کم بعضی دیپلمات‌ها و پژوهشگران چینی به این نتیجه رسیدند که گرگ مبارزگرایی بی‌اثر است. اما روشن نیست آیا مشاهداتشان به تصمیم‌گیران ارشد هم رسید، و اگر رسید، آیا این مسئله باعث تضعیف گرگ‌های مبارز شد یا خیر.

مبادلات دیپلماتیک

ظهور و سقوط دیپلماسی گرگ مبارز، نهایتاً، تابعی از درک رهبران چین از فضای بین المللی و تهدید آن فضا نسبت به رژیم‌شان بود. این مسئلۀ کلیدی به دو نتیجۀ مهم را پیش روی سیاستگذاران ایالات متحده می‌گذارد. برای یکی، افت ادبیات آتشین چینی‌ها شاید دائمی نباشد. نیرو‌های دیپلماتیک چین ثابت کرده‌اند که می‌توانند به سرعت خودشان را با شرایط متغیر وفق دهند و ممکن است رهبران حزب اگر احساس کنند که آزاد کردن گرگ‌ها به سودشان است، بار دیگر آن‌ها را آزاد کنند.

به علاوه، واشنگتن باید به این مسئله فکر کند که صحبت‌هایش دربارۀ شیوۀ حکومت دولت چین ممکن است فرصت‌های حفظ خطوط ارتباطی را تضعیف کند. سیاستگذاران آمریکایی معمولاً، و معمولاً به درستی، احساس می‌کنند وقتی اعمال دولت‌های خارجی، ارزش‌های آمریکایی را تضعیف می‌کنند، باید با آن‌ها مخالفت کنند. در زمینۀ مسائلی مانند سرکوب اقلیت‌های قومی، ایالات متحده می‌تواند و باید آنچه را باور دارد با صدای بلند اعلام کند.

گرگ جنگجوی چین

با این همه، هر چقدر انتقادش منصفانه باشد، چنین سرزنش‌هایی بدون هزینه نیستند. ایالات متحده از ارتباط دیپلماتیک با چین سود می‌برد و این مسئله به هر دو طرف اجازه می‌دهد مواضع‌شان را روشن کنند، با خطوط قرمز مرزبندی کنند و تنش‌ها را خنثی کند. همانطور که گفتگو‌های سال ۲۰۲۱ در آلاسکا نشان داد اما، دیپلمات‌های پکن در عوض از چنین فرصت‌هایی استفاده می‌کند تا از حق حکمرانی این رژیم دفاع کند. تلاش برای دفاع علنی از غرور ملی چین از طریق حمله به منتقدان خارجی و همینطور افزودن پارازیت به کانال‌های ارتباطی، می‌تواند فهم موضع واقعی چین را حتی دشوارتر کند. حتی اگر ایالات متحده به این نتیجه رسیده که رابطه‌ای بر پایۀ رقابت با چین داشته باشد، تشویق فرستادگان چین برای استفاده از پهنای باند دیپلماتیک محدودشان برای نمایش تقابل، به سود منافع ملی ایالات متحده نیست.

وقتی سیاستگذاران ایالات متحده بیانیه‌ای صادر می‌کنند که رهبران چین آن را تضعیف مشروعیت داخلی‌شان تفسیر می‌کنند، باید این مبادلات را در ذهن داشته باشند. دامی کع واشنگتن معمولاً در آن می‌افتد این است که نقد دولتی خارجی را صرفاً تأیید ارزش‌های ایالات متحده ببینند -و نادیده گرفتن این امکان که رهبران آن دولت این نقد را تهدیدی نسبت به بقای سیاسی‌شان می‌بینند. مواقعی وجود دارد که شاید به نظر ایالات متحده مخالفت با چین مناسب، یا حتی خواستنی، باشد. اما اگر نوع و فراوانی محکومیت‌هایش به حدی برسد که حزب کمونیست چین تصور کند امنیتش تهدید می‌شود، واشنگتن باید انتظار واکنش یک گرگ مبارز را داشته باشد. سیاستگذاران ایالات متحده باید تصمیم بگیرند آیا این هزینه‌ها برای کانال‌های دیپلماتیک ارزشش را دارند یا خیر.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین