این روزها فیلم هتل به مرحله اکران آنلاین رسیده. فیلمی که به واسطه بازی پژمان جمشیدی پس از فسیل به دومین فیلم پرفروش سینمای ایران تبدیل شد. البته مسعود اطیابی (کارگردان فیلم) تقریبا فرمول ساخت فیلمهای پرفروش را پس از ساخت چند اثر مشابه تا حدودی زیادی پیدا کرده. پرفروشهایی که البته از حیث فنی و تکنیکی شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشند و صرفا در دسته فیلمهای پاپکرنی قرار میگیرند.
اگر چه همانند فسیل و بسیاری از فیلمهای کمدی پرفروش سالهای اخیر، کیفیت هنری چندانی نداشته و گاه از شوخیهای کلیشهای (اگر نگوییم سخیف) برای خنداندن مخاطب استفاده میکند، اما فروش رکوردشکن این فیلم نشان میدهد که مردم از تماشای این فیلم لذت بردهاند، موضوعی که البته جای تحلیل فراوان دارد، به ویژه در این روزها و با درگیریهای اجتماعی و معضلات اقتصادی. اما چه چیزی فیلم هتل را از دیگر فیلمهای کمدی پرفروش سالهای اخیر متمایز کرده و شباهت آن با فیلمهای هم مسلک خود در این ژانر چیست؟
از همان ۵ دقیقه آغازین فیلم، اما میتوان داستان فیلم را تا پایان حدس زد؛ زمانی که مسعود اطیابی، کارگردان اثر، از کلیشه همیشگی مردان دو زنه استفاده میکند. همه مخاطبان فیلم می دانند در کشاکش داستانی فیلم، زمانی که شخصیتها موش و گربه بازی درمیآورند، در نقطهای درست در ۵ دقیقه پایانی فیلم، با هم روبهرو خواهند شد و دستشان برای هم رو میشود.
رامین (پژمان جمشیدی) بعد از یک ازدواج ناموفق، با مهتاب (مریم وحیدزاده) آشنا شده و با او ازدواج میکند. او به مهتاب گفته که به بهانه ماموریت به کیش رفته در حالی که اصلا مساله چیز دیگریست. به دقیقه ۱۷ و سکانس تماس مهتاب با رامین میرویم که صدای سیاوش قمیشی به ناگهان پخش میشود. در واقع زنگ تلفن رامین، قمیشیست و او در وان حمام خوابش برده. برای اینکه خوابآلودی را طبیعی بازی کند به سراغ صابون میرود و بعد متوجه گوشی خود میشود و با گافهای پی در پی در پی، مهتاب را قانع میکند که در حمام حضور دارد. هتل شاید همینقدر بیمزه باشد!
از طرف دیگر مسعود (محسن کیایی)، رئیسِ رامین، با منشی شرکت، خانم دائمی، در همان هتلی است که رامین اقامت دارد و قصد دارد به همسرش خیانت کرده و با منشیاش ازدواج کند. ناگهان هنگام صرف نهار در رستوران کشتی، صحبت از ازدواج میشود که همسر اول کیایی (مهلقا باقری) تماس گرفته و نویسنده در این سکانس به بدویترین شکل ممکن تلاش کرده تا خیانت را در همه ابعادبه نمایش بگذارد.
سکانس مواجهه سهیلا و عمهاش با بازی ریما رامینفر و صحبت از میراث گذشته هم از آنهاییست که تا حدود زیادی قابل هضم نیست. تا فکتهای مربوط به میراث پدری سهیلا توسط عمه رو میشود او به ناگاه سرفه میکند و به دورغ وانمود میکند که جنین خیالیاش لگد زده و بیقراری میکند. به هر حال خاصیت چنین فیلمهاییست که با چنین شوخیهایی آمیخته شود.
رامین که باید سهیلا را از مهتاب مخفی نگه دارد با آمدن ستاره (مهلقا باقری)، همسر مسعود، خودش را همسر خانم دائمیمعرفی میکند و اوضاع پیچیدهتر میشود. سکانس نهار مشترک این چهار نفر شاید در سراسر این اثر تنها نقطهای باشد که مخاطب را کمی به تماشای داستان ترغیب میکند. اما حیف که اساس "هتل" که با ایدهای نه چندان جدید، اما کمی جذاب خیلی دیر تصمیم به آغاز میکند!