داشتن خانواده سالم و شاد باعث میشود تا فرد سلامت روانی بهتری را تجربه کند و در آینده فرد موفقتری باشد. درواقع خانوادههای سالم با تربیت فرزندانی سالمتر، سلامت جامعه را تامین میکنند. با این تفاسیر جوامع نیازمند شکلگیری خانوادههای شاد هستند و در این زمینه باید تلاش و برنامهریزی مستمر داشته باشند.
محمدرضا ایمانی، روانشناس، با اشاره به اینکه یک هدف بنیادین، متعالی و ارزشمند در تشکیل خانواده وجود دارد، به «شهروند» میگوید: «در گام نخست باید بدانیم چرا خانواده تشکیل میدهیم و در این زمینه چه مسئولیتها و وظایفی داریم. هدف بنیادین تشکیل خانواده، احساس امنیت، آرامش و خوشبختی است.» این روانشناس با تاکید بر اینکه در خانوادههای شاد، زوجین میدانند چه رفتاری باید در قبال هم داشته باشند و متعاقبا فرزندان هم با علم به رفتار والدین و خواهر و برادرهایشان عکسالعمل نشان میدهد، ادامه میدهد: «در چنین خانوادههایی همه اعضای خانواده در کنار هم احساس آرامش، امنیت و خوشبختی را خواهند داشت.»
او معتقد است شادی یک مفهوم عمیق است، چون در خانوادههای شاد، اعضای خانواده در بزنگاههای بحرانی و سختیها تحتتاثیر شرایط قرار نمیگیرند و در کنار هم، همچنان حس شادی را تجربه میکنند. به عبارت سادهتر چنین خانوادههایی در فرایندهای مختلف که هر خانوادهای را تحتتاثیر قرار میدهند، کانوان خانواده را حفظ کرده و تابآوریشان را بالا میبرند.
محمدرضا ایمانی، روانشناس با اشاره به اینکه شاید پرسیده شود شادی به معنای عمیق آن در خانواده چگونه پدیدار میشود، میگوید: «مساله اصلی در این زمینه میزان شناخت و آگاهی اعضای خانواده از یکدیگر است. درواقع هر میزان اعضای خانواده از خصوصیات شخصی و رفتاری یکدیگر شناخت داشته باشند، در بروز رفتارها و در شرایط مختلف، واکنش متناسب با آن ارائه میدهند. اعضای چنین خانوادههایی در هر شرایطی به این مساله واقف هستند که چه مسئولیتی در قبال یکدیگر دارند.»
ایمانی تحسین کردن از یکدیگر را یکی از مشخصههای خانواده شاد و سالم عنوان میکند. او با اشاره به اینکه تحسین کردن اعضای خانواده، حس ارزشمند بودن را به فرد القا میکند، میگوید: «اعضای خانواده؛ مرد و زن و حتی فرزندان باید قدردان کارهای کوچک هم باشند. خانوادههای شاد کوچکترین موفقیتها و مناسبتها را بهانهای میکنند برای جشن گرفتن. مناسبتهایی مثل روز پدر، روز زن، روز دختر، تولدها، موفقیتهای کوچک شغلی و مالی و ... درواقع این خانوادهها هر موضوع کوچکی را محور قرار میدهند برای در کنار هم و شاد بودن.»
ایمانی ادامه میدهد: «درک متقابل از یکدیگر باعث ایجاد شادی عمیق میشود. خانوادههای شاد میدانند چه زمانی، چه چیزی را به چه کسی بگویند یا چه چیزهایی را بر زبان نیاورند. این رفتارها باعث تحکم روابط در خانواده میشوند.» این روانشناس داشتن برنامه برای زندگی و حتی مسائل خرد را یکی دیگر از مشخصههای خانواده شاد و سالم میداند و میگوید: «در این خانوادهها حتی با کوچکترین عضو خانواده هم مشورت میشود تا اعضای خانواده احساس ارزشمند بودن را تجربه کنند.»
او با تاکید بر این مساله که ملاقات بزرگترهای فامیل و رفت و آمدهای خانوادگی و به جا آوردن فرهنگ شبنشینی همگی باعث پیوند نسلی میشوند که میتواند بر شادی عمیق خانواده اثرگذار باشد، ادامه میدهد: «خانوادههای سالم و شاد بازیهای گروهی ترتیب میدهند. والدین با فرزندان وقت میگذرانند. در این خانوادههای طی روز تماسها و پیامها به شکل متعارف آن برقرار است. ابراز علاقه کردن هم یکی دیگر از فاکتورهای خانواده شاد است. همه این رفتارها سبب میشود اعضای خانواده زندگی بهتری داشته و در سختیها کنار هم باشند.»
ایمانی با اشاره به اینکه چنین خانوادههایی از امنیت روانی و آرامش برخوردارند، میگوید: «خانوادههای شاد با حفظ برخی شئونات، هوشمندانه رفتار میکنند. درواقع خانوادههای بسامان اغلب موفقیتهای بیشتری کسب میکنند. البته بقای این خانوادهها هم بیشتر است، چون با برخوردها و رفتارهایشان بقای خانواده را در قبال مشکلات بیمه کردهاند.»
سلامت روانی و سلامتی، یکی از بسترهای اساسی خانواده شاد هستند. به گفته مسعود غفاری، روانشناس به «شهروند» سلامت روانی بر توانایی مشارکت در کارهای مولد تاثیر میگذارد، البته نمیتوان اثرگذاری سلامت روان بر کاهش و مقابله با استرس، مشکلات و انتخابهای عاقلانه را نادیده گرفت. به عبارت دیگر، تعامل با دیگران و رفتار شخصی افراد، تحتتأثیر کیفیت سلامت و سلامت روانیشان است.
بنابرنظر غفاری، خانوادهای که از سلامت روانی برخوردار است، میتواند سبک زندگی مثبتی انتخاب کند. او با اشاره به اینکه یک خانواده شاد در وهله اول باید رواندرست باشد، میگوید: «خصوصیات شخصی و رفتاری همچون افسردگی، وسواس، بدبینی، ذهن نازیبا، ضداجتماعی بودن و... سبب میشوند، فرد نتواند شاد باشد، بنابراین چنین دیدگاههایی موجب واکنش اعضای دیگر خانواده هم میشود.»
این مشاور خانواده با اشاره به اینکه افراد نه بیدلیل شاد میشوند و نه بیدلیل افسرده، میگوید: «در داشتن خانواده شاد باید فاکتورهایی همچون ذهنیت افراد، ارزشها، باورها و ... را مدنظر قرار داد، چون هرکدام از این فاکتورها بر شاد بودن یا نبودن افراد افاقه میکنند.»
غفاری با تاکید بر این مساله که برخی عوامل کلان در کنترل آدمها نیستند، ادامه میدهد: «فاصله طبقاتی، بیکاری و ... تحتکنترل افراد نیستند، اما هریک به فراخور اهمیتشان بر خلقوخو، نحوه نگرش افراد به زندگی و تعیین سبک زندگیشان اثرگذاری دارند.»
عوامل درونی را هم نمیتوان نادیده گرفت، چون هر فردی یکسری خصوصیات فردی دارد، بنابراین عوامل بیرونی و کلان و خصوصیات فردی همگی در شاد یا افسرده بودن شهروندان یک جامعه و در اشل کوچکتر اعضای یک خانواده تاثیرگذار هستند.»
او ادامه میدهد: «فردی که افسردگی دارد، نمیتواند در خانواده اسباب شاد بودن را مهیا کند، درواقع همه عوامل بهم پیوسته هستند و روی یکدیگر اثربخشی دارند. هرکدام از ما مادام در حال ارزیابی زندگی خانوادگی، محیط پیرامونمان، شرایط اجتماعی و اقتصادیمان و ... هستیم، اگر نتیجه این ارزیابیها حس رضایت را به دنبال داشته باشد، بیشک روی شاد بودنمان هم بیتاثیر نخواهد بود.»
برای تربیت فرزندانی سالم، شاد و با عزت نفس بالا، باید محیط خانواده کاملا سالم باشد. فرزندان بیشترین اهمیت را دارند، بنابراین باید بیاموزیم در خانواده شاد چطور با فرزندانمان برخورد کنیم. در این میان معاشرت میان پدر و مادر و فرزندان شاید گام اول باشد. معاشرت میتواند روحیه افراد را مثبت کند. حال تصور کنید که این تاثیر در روحیه فرزندان که تازه در محیطهای اجتماعی قرار میگیرند، چه اثر مثبتی خواهد گذاشت. معاشرت با فرزندان نه تنها آنها را اجتماعیتر میکند، بلکه فضایی را برای شکلگیری روحیهای مثبت در آنها فراهم خواهد کرد. والدین میتوانند قبل از هر کاری از کودکانشان نظرخواهی کنند، این مساله هم اعتماد بهنفس و عزت نفس فرزندان را بالا میبرد.
خانوادههای شاد، کودکانشان را تشویق میکنند. برای اینکه فضای خانواده را شاد کنید و کودکان موفقی داشته باشید، آنها را در فعالیتهایشان تشویق کنید. خانوادهها باید به این نکته توجه داشته باشند که میزان زمانی که به فرزندانشان اختصاص میدهند، میتواند نشاندهنده اهمیت دادن به آنها باشد. نکته قابل تامل این است که فرزندان به خوبی این موضوع را تشخیص میدهند.
برای شکلگیری خانواده شاد به تلاش و همکاری تمامی اعضا نیاز است. این امر به تدریج با همدلی، صمیمیت، بخشش، اعتماد، تقویت دید مثبت، درک کردن همدیگر و … اتفاق میافتد.
شاید این باور غلط در ذهن ما جا افتاده که داشتن خانواده شاد به منزله داشتن رفاه بالا و پیشرفتهای مالی زیاد در زندگی است و اعضای خانوادههای متمول افرادی شاد و خوشحال هستند. اما واقعیت خلاف این باور است. رفاه و وضع مالی خوب، نمیتواند تضمینکننده شادی و رضایت افراد شود و چه بسا افراد پولدار زیادی که از بیماری افسردگی رنج میبرند.
با پول نمیتوان شادی و خوشحالی را خرید. شاد بودن یک حس درونی و واقعی در وجود هر انسانی است. صمیمیت، وقت گذاشتن برای یکدیگر، عشق، زمان و صرف انرژی و... مواردی هستند که با پول قابل خریداری نیستند. درواقع پول نمیتواند صمیمیت، عشق و ... میان اعضای خانواده را تضمین کند. نکته مهم این است که پرورش در یک خانواده موفق، شاد و سالم باعث رشد کمال و تعالی در همه افراد خانواده خواهد شد.
سبک زندگی مدرن، خانوادهها را با مشغلههای متعددی روبهرو کرده است، واقعیت امر این است که در جوامع امروزی، دغدغههای شهروندان نسبت به گذشته تغییرات محسوسی یافته است، بنابراین رُکن خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی با چالشهایی روبهرو شده است. در چنین شرایطی به نظر میرسد ایجاد خانوادهای شاد و سالم میتواند به تحکم خانوادهها و حفظ آن در مقابل چنین چالشهایی کمک کند. سوالی که در این میان مطرح میشود، این است که چطور میتوان خانوادهای شاد ساخت؟ شاید گام اول برای ایجاد خانوادهای شاد این باشد که اعضای خانواده در سختیها کنار هم باشند. واقعیت امر این است که اعضای خانوادههای شاد نه تنها در خوشیها بلکه در سختیها هم کنار هم هستند. درواقع اعضای خانواده شاد دست از حمایت یکدیگر برنمیدارند.
خانوادههای شاد به علایق یکدیگر احترام میگذارند و همیشه زمانی را برای در کنار هم بودن اختصاص میدهند. فداکاری یکی دیگر از ویژگیهای خانوادههای شاد است. آنها گاهی برای پیشرفت اعضای خانواده از علایق خود میگذرند و ایثار میکنند.
یکپارچه و هماهنگ بودن یکی دیگر از شاخصههای خانواده شاد است. در این خانوادهها، هریک از اعضا نقش خود را به خوبی ایفا میکند و نسبت به بقیه خانواده بیتفاوت نیست. اعضای خانوادههای شاد برای خوشحالیشان به هیچکس دیگری تکیه نمیکنند. واقعیت امر این است که اگر همه اعضای خانواده روی شادیشان تمرکز کنند، یک خانواده شاد خواهند داشت. یکی دیگر از ویژگیهای خانوادههای شاد روابطاجتماعی قوی است. این خانوادهها در مجالس و ... شرکت کرده و دوستان خوبی مییابند و با آنها رفت و آمد میکنند. یکی دیگر از خصوصیات خانوادههای شاد، قابل اعتماد بودن است. هر یک از اعضای این خانوادهها به وعدههایشان عمل میکنند، بنابراین به یکدیگر اعتماد دارند.
صبور بودن یکی دیگر از ویژگیهای خانوادههای شاد است. خانوادههای شاد و موفق انتظار تغییر همهچیز را به یکباره ندارند. آنها میدانند که تغییر، زمان میبرد و اعضای خانواده باید این موضوع را درک کنند و صبور باشند. این خانوادهها بخشنده هستند. خانوادههای شاد، کینهای نیستند و میدانند انسان جایزالخطاست و هر کسی ممکن است، اشتباه کند، بنابراین در صورت اشتباه یکی از اعضا، او را میبخشند.
در خانوادههای شاد میان اعضا عشق و احترام وجود دارد، بنابراین از کلمات تند در قبال هم استفاده نمیکنند. خانوادههای شاد، احساسات خوبشان را به اشتراک میگذارند، زیرا این کار به ایجاد یک خانه شاد کمک میکند. در این خانوادهها، از خبرهای خوب بیشتر صحبت میشود تا موجب خوشحالی خانواده فراهم شود. اعضای خانوادههای شاد، مشوق یکدیگرند. در خانوادههای شاد و سالم، اعضا یکدیگر را حمایت میکنند و زمانی که در کاری نیاز به کمک داشته باشند، خانواده از هر لحاظ آنها را حمایت کرده و مشوق اصلی آنهاست. قدردانی و تشکر جزء مهمی در زندگی یک خانواده سالم و شاد به حساب میآید، این خانوادهها هیچگاه زحمات دیگران و اعضای خانواده را نادیده نمیگیرند.