جهان به سوی گرم شدن پیش میرود. ایران نیز از گرمای جهانی، بی نصیب نمانده است. شهرهای ایران در ثبت دمای هوا رکورد میزنند. این روزها گرمای هوا موجب تعطیلی و افزایش مصرف حاملهای انرژی مانند آب و برق، اخلال در کار نیروگاه ها، گرما زدگی و خشک شدن آبهای روان و دریاچهها شده است. کارشناسان سوزاندن سوختهای فسیلی مانند نفت، گاز و زغال سنگ و انتشار گازهای گلخانهای در جو زمین را عامل افزایش دما میدانند. ستاره صبح در گفتگو با حسین آخانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر محیط زیست به بررسی پدیده گرمایش زمین و راههای مقابله با آن پرداخته که در ادامه میخوانید:
اگر بخواهیم به صورت علمی به ماجرای گرمایش زمین نگاه کنیم، این پدیده تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا میتوان پیش بینی کرد که در آینده روند زندگی بشر در کشورهایی مثل ایران که در مناطق گرم و خشک جهان واقع شدهاند مختل خواهد شد یا خیر؟
مدت هاست که دانشمندان درباره گرمایش زمین و خطراتش صحبت میکنند. پیش بینیها میگوید، میزان افزایش دما در خاورمیانه دو برابر میانگین خواهد بود. این پیش بینی به وضوح در ایران احساس میشود. سال هاست اخطار میدهیم و کسی توجهی نمیکند.
خاورمیانه و ایران به دلیل وجود منابع نفتی، استخراج و پالایش نفت سهم مهمی در تولید گازهای گلخانهای دارد. ایران جزو کشورهایی است که با وجود نداشتن سهم بالا در اقتصاد جهانی در تولید گازهای گلخانهای رتبه ششم دارد.
این روند تأثیر جهانی و منطقهای دارد. ایران نیز قربانی افزایش گازهای گلخانهای و افزایش دمای هوا است. نمیتوان تمام کشورهای دنیا را مجبور به تغییر کرد مگر با اعمال سیاستهای سختگیرانه، ایران میتواند در اصلاح رفتارهای محیط زیستی اش پیش قدم شود و تا جاییکه میتواند تولید گازهای گلخانهای را کاهش دهد. ایران در حوزه محیط زیست خطاهای بزرگی مرتکب شده و شرایطی که گرفتارش هستیم ایجاب میکند اشتباهاتمان را هر چه سریعتر جبران کنیم. انجام این کارها سخت و حتی بعضا نشدنی است، چون دولتها مجری آن هستند و اولویت دولتهای ایران همواره درآمد زایی بود نه بهبود محیط زیست. به عنوان یک کارشناس محیط زیست به همت دولت در حوزه اصلاحات محیط زیستی خوشبین نیستم.
اقتصاد ما به نفت وابسته است و تکنولوژی استخراج و مصرف نفت در کشورمان قدیمی و فرسوده است. با این سیستم نمیتوانیم کاهش تولید گازهای گلخانهای را رقم بزنیم.
قدم اول این است که دولت بپذیرد ایران جزوی از بحران گرمایش زمین است و ما در این بحران سهم داریم، زیرا بحران در اینده نزدیک قواعد اش را به ما تحمیل خواهد کرد.
در شرایط پیش آمده، به جز دولتها افراد جامعه چه وظیفهای دارند؟ آیا غلبه بر بحران گرم شدن هوا با کمک مردم جامعه ممکن میشود یا خیر؟
بشر چارهای جز تغییر رفتار ندارد. باید سبک زندگیمان را تغییر بدهیم. اگرچه تنظیم قوانین حتی در این حوزه هم به دولت اشاره دارد، ولی مردم باید برای نجات سلامتی و حفظ حق حیات خود و فرزندانشان در سبک زندگی خود تغییراتی ایجاد کنند و زندگی را بر محور محیط زیست تنظیم کنند.
خوشبختانه افزایش جمعیت در ایران کنترل شده است. با جمعیت کم میتوان از بحرانهای محیط زیستی به سلامت و با خسارت کم عبور کرد. با کاهش جمعیت فشار بر روی منابع کاهش پیدا خواهد کرد.
اروپا و بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان با کاهش جمعیت به اهداف خود رسیدهاند. کاهش جمعیت و تغییر سبک زندگی دو مؤلفه مهم است. استفاده از انرژیهای نو و رفتارهای محیط زیستی تا حدودی در بهبود کیفیت زندگی افراد تأثیر خواهد داشت.
گرم شدن درجه حرارت هوا در ایران چه نسبتی با بحران آب پیدا میکند؟
بالا رفتن دما باعث تبخیر شدید میشود. ایران از جمله کشورهایی است که پتانسیل تبخیر بالایی دارد. طبیعی است که منابع آبی بیشتر تهدید میشود و پوشش گیاهی آسیب میبیند. با گرم شدن هوا مشکل آب مضاعف خواهد شد. در دهههای اخیر کارشناسان داخلی و خارجی نسبت به بحران گرمایش زمین و کمبود آب اخطار دادند، اما هیچ سیاست مشخصی در مصرف آب نداشتیم و منابع آبی را به طور بی رویه نابود کردیم. امروز که با افزایش دمای زمین روبهرو شدهایم با تشدید تهدید آب روبهرو خواهیم شد.
وقتی متخصصین مرتبا در مورد این مسئله صحبت میکردند، چرا دولت توجهی نمیکرد؟! حاکمیت باید بپذیرد که کشور در شرایط بحرانی است. دمای هوا و آب یک مسئله از مسائل کشور است. وقتی قرار گرفتن در شرایط بحرانی پذیرفته شد باید برای حل بحران اقدام کرد. وقتی به عقیده تصمیم گیران اوضاع گل و بلبل است و ما از همه قوی تریم و در مسیر پیشرفت قرار داریم، چگونه میتوان انتظار داشت که برای حل بحران راه حل ارائه شود؟!
مرحله اول پذیرش واقعیت است و مرحله بعد همدلی بین مردم، مسئولین و متخصصان است. حاکمیت مسئله را بپذیرد، با مردم در میان بگذارد و از آنها کمک بخواهد و با هم راه حل متخصصین را اجرا کنند. سؤال این است که آیا حاکمیت با مردم رابطه مطلوبی دارد و میتواند از آنها کمک بخواهد و مسئلهای را با کمک جامعه حل کند؟! آیا مردم نسخه حاکمیت برای حل بحرانهای محیط زیستی را پذیرفته و اجرا خواهند کرد؟! مردم ما میخواهند زندگی سالمی داشته باشند، ولی به توصیههای حاکمیت اعتماد ندارند. اگر حاکمیت از مردم بخواهد خودرو شخصی به خیابانها نیاورند، مردم گوش میکنند؟
اگر از مردم خواسته شود کمتر برق مصرف کنند؟ آیا مردم اعتنا خواهند کرد؟ در مصرف آب و گاز هم به همین صورت است آیا مردم به حرف حاکمیت اعتماد دارند؟! به عنوان یک کارشناس محیط زیست نمیخواهم وارد بحثهای سیاسی بشوم، ولی لازمه هر تغییر کلانی این است که حاکمیت مردم را در کنار خود داشته باشد. چرا در انتخابات اخیر اکثریت به مسعود پزشکیان رأی داد؟ زیرا این نامزد را در فاصلهای با دولت قبل میدید. مردم احساس میکردند آقای پزشکیان تغییری ایجاد خواهد کرد.
چون رئیسجمهور منتخب از استفاده از متخصصین حرف میزند. اما این روزها میبینیم حاکمیت متخصصین منتخب رئیسجمهور و همکارانش را کنار میگذارد و میگوید لیستی بده که من میخواهم! در چنین وضعیتی نمیتوان انتظار داشت مردم در تغییر سبک زندگی به حرف حاکمیت گوش کنند.