آفتابنیوز : آفتاب: در پایگاه اطلاعرسانی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پرسش و پاسخی دربارهی مرجعیت آیتالله صانعی منتشر شده است و در پاسخ به این پرسش ایشان فاید ملاکهای لازم برای مرجعیت تشخیص داده شدهاند. در این سایت مراجع جایزالتقلید شش تن معرفی شدهاند: آیات عظام خامنهای - وحید خراسانی - شبیری زنجانی - مکارم شیرازی - صافی گلپایگانی - سیستانی
شرح پرسش و پاسخ درباره مرجعیت آیتالله صانعی به شرح زیر است:
سوال:
بسمه تعالی
جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
سلام علیکم
مرجعیت شیعه خورشید پر فروغی است که در قرون متمادی همواره پشتیبان اسلام و خط راستین اهل بیت(علیهم السلام) بوده است. این مسئولیت خطیر همواره شایستهی مردانی بوده است که واجد شرائط شرعی مذکور در روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) باشند نظر به اهمیت این موضوع و با توجه به پرسشهای مکرّر هموطنان دربارهی مرجعیت آقای حاج شیخ یوسف صانعی خواهشمند است آن جامعه محترم که همواره مرجع تشخیص این موضوع بوده نظر خود را دربارهی مرجعیت ایشان اعلام فرمایند.
با سپاس جمعی از استادان و فضلای حوزه های علمیه
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به پرسشهای مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزهی علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت میباشد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
درود خدا بر او
1- در اینکه از زمان خود امام راحل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم لیست مراجع مورد تایید را صادر میکرده شکی نیست
2- اون بنده خدایی که میگه مرتجع تقلید را باید مراجع تقلید تایید کنن!!!! یکی نیست بگه که اولین مرجع تقلید کی بوده که بقیه رو تایید کنه؟! خوب یک گروه از علمای ماهر در امر دین دارن نظر میدن و این یه ملاکه.
3- افراد جامعه مدرسین یکی دوتا نیستن و اینکه خود سیستم حوزه بر دارای ملاک بودن این اعضا نظارت دارد و اگر بخواهیم جامعه مدرسین را زیر سوال ببریم باید یه جورایی منکر دین بشیم(اگه کسی خواست نامه بفرسته مفصل براش توضیه بدم)
4- ایت الله صانعی هیچوقت در لیست جامعه مدرسین نبوده که میگین قبل از آیت الله خامنه ای مرجع بوده
5- هرکی رساله چاپ کرد که مرجع نیست وگرنه آیت الله خامنه ای هنوز زساله چاپ نکردن(جهت اطلاع ایشون فقط استفتاءات دارن)
6- اگه یکی بر خلاف اسلام نظر بده و یه گروهی ردش کنن ..... اون موقع کار اون گروه میشه جیره خوار دولت!!!! (بازم جهت اطلاع افراد حوزوی به هیچ عنوان از دولت مواجب نمی گیرن و بخاطر همین وابسته به دولت نیستن)
7- شما هم که می خواهین از این به بعد از آقای صانعی تقلید کنین! شما آزادین ولی بریت تو رساله بحث عدول از مرجع رو مطالعه کنید. یعنی اگه بخواهین مرجع عوض کنین از لحاظ اسلام شرایط داره
اگر غلطی داشت ببخشین
(چون طولانی شد با عجله نوشتم، معذرت خواهم)
کسانی که اطلاعیه دادند که حضرت آیت االه صانعی فاقد صلاحیت لازم برای مرجعیت می باشدباید بدانند که خودشان فاقد صلاحیت لازم برای اعلام چنین نظری هستند
اتفاقا من برخلاف اون دوست عزیز همینجا اعلام میکنم که امروز دیگه حوزه مستقل از حکومت عمل نمیکنه و خودش را قاطی حکومت کرده و هر نظری که میده یه جورایی نظر حکومت را بیان میکند
حتما هتاکی های آقای شیخ محمد یزدی را به آیت الله رفسنجانی به یاد داریم
به نظر شما چنین آدم هتاکی صلاحیت تعیین مرجعیت را دارد؟
واقعا امروز باید بر اسلام عزیز گریست،چرا که مبلغان آن در دست حکومت هستند و هر گونه انحطاط و کج روی در حکومت در منظر خیلی ها به پای اسلام نوشته شده،کما که ما می بینیم فاصله گرفتن جوانانمان از دین و اسلام و.....
من با سیاست هیچ کاری ندارم و بعد از فوت اقای بهجت از صانعی تقلید میکنم بعد از مخالقت جامعه مدرسین مطمئن شدم :
1-ایت الله صانعی واقعا یک مرجع تقلید کامل است.
2-جامعه مدرسین حوزه علمیه زیر نظر دولت اداره میشود.
من با سیاست هیچ کاری ندارم و بعد از فوت اقای بهجت از صانعی تقلید میکنم بعد از مخالقت جامعه مدرسین مطمئن شدم :
1-ایت الله صانعی واقعا یک مرجع تقلید کامل است.
2-جامعه مدرسین حوزه علمیه زیر نظر دولت اداره میشود.
برخی از دوستان از روی بی اطلاعی چنان نظر می دهند که انگار چندین سال است که اجتهاد دارند و صاحب فتوا هستند. چه از زمان امام راحل چه از زمان های دیگر، این بساط که شاگردان ، مرجع انتخاب کنند از عجایب و بدایع روزگار است. چه جامعه مدرسین که لیست هفت نفره را پس از مرحوم آیت الله العظمی اراکی اعلام کردند و چه جامعه روحانیت که لیست سه نفره دادند. از قدیم راه شناخت مرجعیت معمولاً تایید مرجع قبلی بوده. البته اینطور نبوده که در هر زمان فقط یک مرجع باشد و به عبارتی علی الاطلاق محسوب شود. معمولاً 2 یا 3 نحله فکری وجود داشته که زعامت هر نحله با یک مرجع بوده که به لحاظ علمی قابل قبول عامه بوده. مثلاً در زمان مرحوم امام ، آیت الله خویی نیز مرجعیت داشتند و بخشی از جامعه را که اعتقاد به دخالت حداقلی روحانیت در سیاست داشتند، رهبری می کرده. معمولاً انتقال مرجعیت بصورت تایید ضمنی مرجع قبلی بوده. مثلاً مرجع تقلید پاسخ به مسایل و دریافت وجوهات و اعمالی از این قبیل را به کسی می سپارد که جانشین خود می داند. یا وصیت می کند که فلان عالم بر جنازه من نماز بخواند. به هیچوجه اتفاقی نیست که معمولاً نماز میت بر یک مرجع را ، عالمی می خواند که نزدیکترین فرد به مرجع فوت شده بلحاظ علمی است یا دارای اعلمیت است. مثل نماز آیت الله گلپایگانی بر حضرت امام یا نماز مرحوم اراکی بر مرحوم گلپایگانی. یا نماز آقای شبیری بر مرحوم منتظری که همه قبول دارند به لحاظ فقهی نزدیکترین فرد به این مرجع بوده. حالا مقایسه کنید این روش پویا را با روش دستوری و مکتوب که جامعه مدرسین پیش گرفته. اصلاً چه معنی دارد که پس از یک مرجع (آیت الله اراکی) ، هفت نفر اعلام شوند. این افراد یا نظراتشات به آیت الله اراکی نزدیک نیست که در این صورت مقلدین آن مرحوم به این افراد مراجعه نمی کنند یا نظراتشان به مرحوم اراکی نزدیک است که 7 نفر بودنشان قابل توجیه نیست. آن هم در حضور آیت الله منتظری و آیت الله سیستانی. آقایان وحید و شبیری که نزدیک به آیت الله منتظری بودند. آیات عظام خامنه ای، مکارم، فاضل و تبریزی هم (اگر در این مورد آخر اشتباه نکرده باشم)، نزدیک به هم هستند. من دلیل این تشتت و تعدد را نفهمیدم. مگر اینکه مقاصد سیاسی پشت آن باشد. قبول می کنم که علوم جدید و ارتباطات، نظرات مراجع را از هم دور می کند اما نه در این حد که به 10 الی 15 مرجع برسیم. ضمن اینکه تالی مراجع نجف ، آقایان سیستانی، شیرازی، اصفهانی و ... بودند. به این لیست اضافه کنید مراجع سیاسی و طیفی مثل حضرات آیات منتظری، خامنه ای، مکارم، نوری همدانی، صانعی، ... و و و ... هر کدام از این آیات هم که فوت کرده با این شیوه ی تشتت آرا، چند نفر دیگر مرجع می شوند. با این حساب ما برای قرن بعدی بیش از 100 مرجع خواهیم داشت که همگی هم اعلم! محسوب می شوند. به گمانم انتخاب هفت گانه ی جامعه ی مدرسین پس از آیت الله اراکی، حتی اگر سیاسی نبود، نتایج بدی به همراه داشت که حداقل آن شکستن ابهت مرجعیت بود. چگونه می شود به این حزب! که اینگونه غیر عاقلانه عمل می کند، دوباره اعتماد کرد. و اما در رابطه با آقای صانعی ... مومنینی که اعتقاد به مرام امام راحل دارند و از طرفی منتقد هم هستند و نیز تابع فهم مشترک دین و علوم جدید ( مثلاً در موضوع بلوغ ) هستند، به چه کسی غیر از ایشان می توانند مراجعه کنند؟ بعید می دانم کسی رد کند که این نحله در حوزه وجود دارد و طرفداران زیادی هم دارد. البته آیت الله موسوی اردبیلی هم در این زمینه ، مرجعیت دارند. ( این هم از نتایج فله ای اعلام کردن است که برای هر نحله ی فکری و هر قرائتی الاماشاءالله مرجع وجود دارد ) ...
به دلیلی عدم احاطه بر موضوعات فقهی و تاریخ مرجعیت، اشتباهاتی حداقل در مصادیق احتمالآً داشته ام. دوستان تذکر دهند و بحث ها را کامل تر کنند.
معذرت مي خواهم بدون تحقيق نوشتم بله قبل از خامنه اي مرجع بوده آقاي خامنه اي بعد از رهبر شدن آيت الله شد و مرجع شد تازه رساله اش هم چاپ شده اشتباه كردم مرجع بدون رساله نمي شود بعد هم خلاف شرع را بايد مراجع تشخيص بدهند نه جامعه مدرسيني كه صاحب نامها نيز اعلام برائت كردند در شرايط فعلي اعلم سيستاني است اما تقليد به شيوه قبل شرعا مجاز است و جامعه مدرسين صلاحيت اين راي را ندارند
من نمیخوام آیت الله خامنه ای رو تضعیف کنم یا آیت الله صافی رو یا آیت الله مکارم رو، واقعا دست همشونم میبوسم و دوسشون دارم،من مقلد آیت الله صانعی هم نیستم و نخواهم شد، من مقلد امامم تو مستحدثات هم جمع نظرات آیت الله سیستانی و آیت الله منتظری رو ترجیح میدادم که الان یکیشون به رحمت خدا رفت، به ایشون هم ارادت قلبی نداشتم و ندارم اما امام فقه شونو تایید کرده بودند، آیت الله خامنه ای هم اگه بگند برید جنگ حتما میرم، مثل دوره امام، اما واقعیتو نباید انکار کرد، همون وقت که امام به الله خامنه ای به خاطر نظرشون راجع به ولایت فقیه تشر زدند، همون موقع که آیت الله صافی با اعتراض به قانون تعزیرات از شورای نگهبان (در واقع یه جورایی از امام)جدا شدند همون وقتایی که می گفتند که آیت الله مکارم نظراتی متفاوت دارند، همون زمان امام راجع به آیت الله صانعی فرمودند ایشان را آدم ملایی میدانم، و به عنوان مجتهد عادل دادستان کل انقلابشون کردند، حالا چون یه نظری مخالف نظر راست فرسوده دادند از مرجعیت ساقط میشند؟مگه با حکم این آقایون ایشون مرجع شدند تا با حکمشون عزل بشند؟
من یه پیشنهادبه آقای یزدی میکنم؛ خوب ایشون بعد از گندی که تو قوه قضاییه زدند حالا در سر در جامعه مدرسین چند تا دستمال یزدی آویزون کنند تا طلبه هایی که در مظنه اجتهادند بیاند هر روز این آقایونو دستمال بزنند تا یه روزی روزگاری که مرجع شدند از جانب حضرات رد صلاحیت نشند،
ضمنا یکی پا نشه بگه فلانی که اینو نوشت خودش مگه کیه؟ اگه فضا مسموم نبود میگفتم کی ام، اما همینقدر بگم اینقدر مرجع دیدمو و پیششون درس خوندم که این چیزا رو بفهمم و اینقدر تو اجتماع بودم که زود به پشتم پالان نندازند.
مرجع کشی مثل خلیفه کشی دامن همه رو میگیره، آقایون بفهمید اینو و برا رضای خدا هم که شده فقط خودتونو عقل کل ندانید
به امید فردایی بهتر
ایا یک مرجع فحاشی میکند؟ آیا ایشان می تواند حرامزاده بودن کسی را اثبات نماید!
در این که آقای صانعی فردی باسواد است.از قبل مرجعیت خود را اعلام کرده بوده اند. مذکر است. و و و و و و شکی نیست.
اما مگر شرایط مرجعیت فقط همینهاست.
شریح قاضی نیز در زمان خودش مرجع یک جماعتی بود که حکم بر کشتن آقا امام حسین ع داد.
حال خود دانید اگر انتخاب مرجع با لجبازی است ادامه دهید.
سبز فقط سبز علی لعنت به سبز اموی
خوب است که مطالعه کنندگان محترم بدانند ،ملکه اجتهاد قابل زائل شدن است ، یکی از شرائط اجتهاد عدالت است که از مجتهد عادل باید تقلید کرد ، و در همان رساله های عملیه عدالت را تفسیر میکنند به اجرای واجبات و ترک محرمات، و اتهام حرام زادگی زدن به اشخاص از گناهان کبیره و انجام محرمات است . اگر واقعیت داشته باشد که صانعی به احمدی نژاد نسبت حرامزادگی داده قطعاً صانعی گناه کبیره انجام داده و از عدالت ساقط شده ، و اگر عدالت نداشته باشد شرط مرجعیت را ندارد بلکه باید حدّ قذف بر او جاری کنند.
هر آدم عاقلي كه به بعضي از فتواهاي آقاي صانعي (ازجمله: محرم بودن پسرخوانده،تساوي ارثيه و ديه زن ومردو...)مراجعه كند خودش مي فهمد كه ايشان فاقد صلاحيت مرجعيت است و حتي نيازي به بيانيه جامعه مدرسين هم نيست.
در جواب اون کسی که تو همین نظرات نوشته که من بعد از آیت الله بهجت از آقای صانعی تقلید می کنم باید بگم که :
1- بعد از آیت الله بهجت مقلدین ایشان یا بر تقلید باقی بودند یا اینکه به آیت الله حاج علی آقای صافی مراجعه می کردند
2- شما باید بعد از ایشان به اعلم رجوع می کردید که اگر کمی تحقیقات داشتید 3 نفر از مراجع را به عنوان قطبهای علمی حوزه پیدا می کردید که اسم آقای صانعی در میان آنها نیست