هرچه جامعه به سمت سالمندی گام برمیدارد، بیماریهای ناشی از دوران سالمندی هم در جامعه بیشتر میشود. یکی از این بیماریها، زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر است؛ وضعیتی متأثر از اختلال در عملکرد روانی فرد بیمار که عملکرد روزانه او و خانواده را با مشکلاتی روبهرو میکند. به گفته دکتر مصطفی الماسی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، درخصوص آلزایمر، این بیماری نوعی اختلال عملکرد مغزی است که در اثر آن، اندازه مغز کوچکتر شده و عملکردهای مغزی بیمار بهتدریج تحلیل میرود. این بیماری، شایعترین نوع زوال عقل یا دمانس است.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به اینکه هر پنجونیم سال، احتمال شروع آلزایمر در افراد دو برابر بیشتر میشود، تأکید میکند: عوامل متعددی در ابتلا و بروز آلزایمر مؤثر هستند که اولین و مهمترین عامل، افزایش سن است. وی با تأکید بر اینکه تا ۳۰ سال آینده شیوع بیماری دمانس به حدود ۱۳۰ میلیون نفر در جهان میرسد درخصوص آمارهای کشورمان در این زمینه میگوید: «در ایران آمار دقیقی در دسترس نیست، اما تخمین زده میشود که ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر در ایران مبتلا به بیماری دمانس باشند.» به گفته دکتر الماسی، «هرچه سن رو به فزونی میرود، شروع بیماری آلزایمر نیز افزایش پیدا میکند و هر پنجونیم سال، احتمال شروع آلزایمر در افراد دو برابر بیشتر میشود. این میزان در دهه ششم زندگی دو درصد جامعه و تا ۸۵ سالگی به ۳۰ تا ۴۰ درصد جامعه میرسد.»
با این همه، به اعتقاد کارشناسان چنین به نظر میرسد که فرهنگسازی در مورد این بیماری میتواند تا حدود زیادی از مشکلات مربوط به آن کم کند. این تصور که فرد دچار دمانس را مردهای متحرک بدانیم و در جنبههای گوناگون زندگی استقلال عمل را از او سلب نماییم، میتواند تأثیرات منفی برای افراد مبتلا به دمانس در پی داشته باشد.
این در حالی است که با رویکرد توانمندسازی و توانبخشی میتوان استقلال این افراد را حفظ و از تحمیل هزینههای سنگین ازکارافتادگی و بستری بر مراکز نگهداری جلوگیری کرد. به گفته متخصصان مغز و اعصاب، براساس مطالعاتی که انجام شده، علت دمانس نوع آلزایمر بهطور دقیق مشخص نیست، اما عوامل متعددی در ابتلا و بروز آن مؤثر هستند که اولین و مهمترین عامل، افزایش سن است؛ بنابراین سالمندی مهمترین ریسک فاکتور بیماری آلزایمر است.
دکتر الماسی در تشریح عوامل بروز آلزایمر میگوید: «عامل دیگری که در بروز این بیماری نقش دارد و در طول حیات قابل دستیابی و تغییر است، عملکردها و ذخایر شناختی افراد است. میزان تحصیلات، مهارتها، یادگیری زبانهای دیگر، مطالعه، پژوهش، تعاملات اجتماعی، بازیهای فکری، نوشتن، نقاشی کردن و سایر اقدامات، از جمله ذخایر شناختی افراد محسوب میشوند.»
داشتن سبک زندگی سالم، دوری از مصرف چربیهای ترانس یا اشباع نشده، داشتن رژیم غذایی مدیترانهای که حاوی سبزیجات و میوهجات بیشتر است، داشتن فعالیت فیزیکی مناسب و توانمندسازی شناختی از جمله عواملی است که بر عملکرد مغز، تأثیر مثبتی میگذارد. ورزش و تحرک بدنی مانع از ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی و به همان اندازه مانع از بروز زودرس بیماری آلزایمر میشود.