فرونشست زمین یکی از مخاطرات جدی سرزمین ما در عصر حاضر است؛ این پدیده شوم تقریبا مناطق زیادی از ایران را فراگرفته است؛ در برخی مناطق بیشتر و در مناطقی هم کمتر.
در استانی مثل اصفهان، پدیده فرونشست شاید در صدر جدول استانهای آسیبدیده از این پدیده (به لحاظ کمی؛ زیادی متراژ یا عمق) نباشد، اما به گفته کارشناسان زمینشناسی و برخی مسئولان استانی، فرونشستی که در این استان در حال گسترش است، میتواند پیامدهای بسیار خطرناکتری نسبت به سایر مناطق کشور داشته باشد. علت آن است که این فرونشست در حال ریشه دواندن در مناطق مسکونی و پرجمعیت است، نه در دشت و بیابان، از سوی دیگر اصفهان شهری تاریخی است که ترکهای زمین میتواند آثار تاریخی و هویتی این شهر را هم تهدید و در صورت بیتوجهی تخریب کند.
این پدیده شوم که حاصل عملکرد نادرست ما انسانها روی زمین خداست، و بیش از هر چیزی به برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی مربوط میشود، آرام آرام به سمت سازههای آجر و خشتی بناشده روی زایندهرود زیبا هم خیز برداشته است؛ به پلهای تاریخی و باشکوه دوران صفویه.
اگر تا دیروز نگران بیآبی و خشکی زایندهرود بودیم، امروز باید نگران نابودی میراث باشکوه اجداد هنرمندمان در گوشه و کنار آن هم باشیم. حال در روزی که به نام زاینده رود در تقویم ایران ثبت شده؛ در ۱۸ مهرماه، در گفتگو با نماینده اصفهان در مجلس جویای آن شدهایم که امروز باید نگران چه چیزی و در چه سطحی باشیم؟ نگران یک مساله قابل برطرف شدن یا یک بحران غیرقابل جبران؟ پرسشی که با این پاسخ حامد یزدیان همراه بود که شاید بهتر باشد اول از هر چیز متولی پدیده بسیار خطرناک فرونشست در کشور مشخص شود!
آیا به فرونشست زمین در اصفهان باید به عنوان یک مسئله نگاه کرد یا یک بحران؟
فرونشست در اصفهان در حال حاضر از حد یک مسئله فراتر رفته و به یک بحران تبدیل شده و اگر زود به داد آن نرسیم به یک ابربحران تبدیل خواهد شد.
میتوانید بیشتر درباره شرایط این بحرانی که به آن اشاره کردید، توضیح بدهید؟
ببینید فرونشست وقتی رخ میدهد که آب موجود در لایههای زیرین زمین کشیده میشود و لایههای خشک خاک روی هم فرو میریزد. گفته میشود که این فرونشست خاک و زمین دیگر قابل جبران نیست و حتی اگر آبی به دشتهای فرونشسته وارد شود، دیگر مانند گذشته جذب نمیشود.
حال راه حل چیست؟ پاسخ این است که باید از این فرسایش خاک که غیرقابل جبران است، جلوگیری کرد، پیش از آنکه کار از کار بگذرد. به طور مثال میتوان با تزریق آب به خاک (پیش از فرونشست کامل) خللهای ایجاد شده را پر کرد تا جلوی افزایش فرونشست گرفته شود. به عبارتی وقتی ما طرحهایی را برای احیای زایندهرود مطرح میکنیم، همه این طرحها باید نرخ افزایش فرونشست را کاهش دهد و کم کم به عقب برگردیم، البته باید اتفاقات علمی و عملی زیادی صورت بپذیرد که این مهم رخ بدهد.
یکی از عواملی که در قسمتهای مختلف میتواند بحران ایجاد کند، نشست نامتقارن است، به این معنا که در دو لایه زمین نسبت به هم نشستهای نامتقارنی ایجاد و شکست در لایههای خاک ایجاد شود، در این صورت پدیدههای مختلفی، هم در بحثهای زیرزمینی و هم اخلال در تاسیسات شهری، شبکههای گازرسانی و بحران در مناطق مسکونی ایجاد خواهد شد که میتواند خطر ریزش را به همراه داشته باشد و اگر این پدیده جدیتر شود، به واژگونی و به نوعی ایجاد فروچالهها تبدیل میشود.
تقریبا از دهه ۸۰ بسیاری از کارشناسهای حوزه زمین شناسی در مورد موضوع فرونشست زمین در اصفهان هشدار داده بودند، ولی متاسفانه در سالهای گذشته بویژه ششـ هفت سال پیش تاکنون، شاهد تصمیمگیریهای مقطعی یا نادرست در مورد حوزه آبخیز زایندهرود بودیم که آثار و تبعات خود را نشان داد و در بخش فرونشست در دشتها یا در مناطق مسکونی شهر اصفهان ظهور و بروز پیدا کرد. فکر میکنید اکنون همتی در مسئولان هست که تصمیمگیری توام با آیندهنگری داشته باشند و نتیجه تصمیماتشان بتواند بحران فرونشست را بهدرستی مدیریت و برطرف کند؟
خوشبختانه در دو سه سال گذشته تلاشهای بسیاری صورت گرفت شد تا مساله فرونشست زمین در اصفهان، روی میز دولت قرار بگیرد؛ به نظرم اکنون نیز باید از این موضوع به طور جدی محافظت کرد که این دغدغه برای مسئولان در دوره جدید دولت هم حفظ و درک واقعیت پدیده فرونشست ایجاد شود.
متأسفانه در پایتخت و برخی از وزارتخانهها که وارد میشویم، هنوز به این مساله مهم که فرونشست در شهر اصفهان به مناطق مسکونی رسیده، باور ندارند و خود این ناباوری خطرناک است، زیرا باعث میشود همتی هم برای رفع این بحران نباشد.
ببینید موضوع مهمی که باید به آن توجه شود این است که احتمالا هماکنون دشتهایی در کشور هستند که میزان و ابعاد فرونشست آنها بیش از فرونشست در استان اصفهان باشد، یعنی ما در بحث فرونشست اصفهان رتبه اول نیستیم، ولی فرق اصفهان با بقیه جاها در این است که فرونشست در استان ما وارد مناطق مسکونی شده است؛ درحالی که در هیچ کجای کشور به این شکل و با این شدت فرونشست وارد مناطق شهری نشده است. این را بگذارید کنار این واقعیت که شهر اصفهان یک شهر تاریخی و تمدنی است و هر نوع آسیب به آن، میتواند به هویت تاریخی و تمدنی آن آسیب غیرقابل جبرانی وارد کند؛ این فرق فرونشست در اصفهان با فرونشست در سایر مناطق کشور است.
شاید یکی از دلایلی که پدیده فرونشست در برخی مناطق جدی گرفته نمیشود، این است که درک درستی از این پدیده وجود ندارد، به عبارتی با سایر پدیدههای مشابه و کمترخطرناک اشتباه گرفته میشود؟ بنابراین باید این پدیده دوباره و به طور صحیح بازتعریف شود؟
بله، این دلیل هم میتواند درست باشد؛ بنابراین ما باید فرونشست را تبیین کنیم و بدانیم اگر این کلمه فرونشست را اشتباه به کار ببریم، مشکل ایجاد میکند. بعضی از مواقع بعضی از رسانهها یا برخی از افراد هر نوع ریزش زمین که میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد، مانند ترکیدگی خط لوله و ... را هم به فرونشست تعبیر میکنند، در صورتی که تعبیرها و تفسیرها معنی خاص خود را دارد؛ باید از ادبیات درست فرونشست محافظت کرد، زیرا اگر این کلمه را اشتباه بهکار ببریم و توسط کارشناسان مورد نقد قرار بگیرد، عملاً اهمیت موضوع هم زیر سوال میرود. نکته دیگر اینکه در بحثهایی که اصطلاحات علمی وجود دارد، نباید اجازه بدهیم در فرهنگ عمومی و عامیانه مردم تعبیر و تفسیر نادرست بشود.
نکته دیگر ابعاد مختلف مسئله فرونشست زمین در اصفهان است، یکی از این ابعاد بحث زیستپذیری شهر و مهاجرت بیرویهای که به اصفهان میشود از بعد اجتماعی و دوم مخاطرات زیست محیطی است. از دیدگاه شما چطور میتوان ابعاد متعدد این موضوع را به درستی مدیریت کرد؟
این موضوع خیلی مهمی است، به نظر من مهمترین چالش بحث فرونشست در اصفهان و کشور، این است که متولی بحث فرونشست مشخص نیست. آیا شهرداری است؟ آیا سازمان تامین مسکن یا وزارت راه و شهرسازی یا وزارت نیرو است؟!
اصلا آیا در قوانین مشخص شده است که وقتی خانه یا مدرسهای به دلیل فرونشست تخریب یا تخلیه میشود، چه کسی باید خسارت آن را بپردازد؟ دستگاه متولی این امر کیست؟ در این زمینه ابهاماتی وجود دارد که باید مشخص شود.
امروز بیش از ۱۰۰ مدرسه در اصفهان در معرض خطر فرونشست قرار دارد و نشست زمین در منازل مسکونی هم قابل مشاهده است که ساکنان آنها مجبور به تخلیه شدهاند. خب چه نهادی باید خسارت اینها را پرداخت کند؟
به نظرم تا دستگاه متولی فرونشست مشخص نشود و وحدت رویهای ایجاد نشود، وضعیت بهبود پیدا نمیکند. در این سالهای اخیر سازمان زمینشناسی بیشتر پیگیر مباحث فرونشست بوده، اما باید یک وحدت رویهای بین دستگاههای مختلف اجرایی داشته باشیم. اکنون شهرداری، سازمان زمین شناسی، وزارت نیرو و دیگر دستگاههای دولتی مطالعات متعددی انجام دادهاند که عدد و رقم آنها با هم متفاوت است که البته دلایل فنی خود را هم دارد و مبانی در سنجش و روشهای مبنای آنها با هم فرق میکند، اما به هر حال باید مسئله مطالعات در این زمینه ساماندهی شود. بخشی از شناخت مشکل و پیگری موضوع از طریق علمی و ارائه راهکار مشخص خواهد شد و تصمیمگیریهای آتی اثرگذار خواهد بود. البته همه اینها به نظرم به بحث نداشتن قانون و نداشتن متولی مشخص و پراکندهکاریها در بحث فرونشست مربوط است که یک مبحث جدی و مهم است و اگر به آن نپردازیم عواقب فرونشست، سنگین و شاید غیرقابل جبران خواهد بود.
آیا شما به عنوان نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی به دنبال طرح این مساله یعنی مشخص شدن متولی پدیده فرونشست هستید، چراکه به گفته خودتان تا متولی این پدیده مشخص نباشد، نمیشود کار چندانی برای رفع آن انجام داد؟
اکنون کمیسیونهای تخصصی تازه در مجلس شکل گرفته است؛ فکر میکنم که ما در وهله اول باید پیگیری کنیم که موضوع فرونشست در کدام کمیسیونهای مجلس باید مطرح شود. به نظر میرسد احتمالا کمیسیون عمران یا آب باشد، تلاش میکنیم پس از مشخص شدن کمیسیون مربوط، مبحث متولی فرونشست و سایر مباحث مربوط به آن به صورت جدی پیگیری شود.