تیم ملی یک پیروزی فوق العاده ارزشمند مقابل قطر در خارج از خانه کسب کرد و حالا همچنان امید اول صعود از گروه خود به جام جهانی ۲۰۲۶ تلقی میشود. در رابطه با وضعیت مسابقه سهشنبه شب گذشته و البته شرایط استقلال و پرسپولیس با محمد مایلی کهن به گفتگو نشستیم. مردی که خودش سابقه هدایت تیم ملی ایران در پیکارهای انتخابی جام جهانی را دارد.
از بازی تیم ملی مقابل قطر شروع کنیم.
اگر یادتان باشد قبلاً هم در گفتگو با خبرورزشی گفته بودم هر مسابقه شرایط خاص خود را دارد و اگر تیم ملی در یک دیدار نتوانست آنطور که باید انتظارات را برآورده کند، این اصلاً به آن معنا نیست که در سایر دیدارها نیز ضعیف ظاهر شود. اساساً ماهیت فوتبال همین است. ژاپن در روز اول این مرحله ۷ گل به چین زد، ولی سهشنبه دیدیم که در خاک خود با استرالیا مساوی کرد. عربستان هم همین طور. بعد از بازی با ازبکستان قاطعانه تاکید داشتم که ما توانایی پیروزی بر قطر را داریم و اصلاً اینطوری نیست که نتوانیم آنها را ببریم. انصافاً تیم ملی ایران در نیمه دوم بازی با ازبکستان هم به رغم ۱۰ نفره شدن، نمایش خوبی داشت و شایسته پیروزی بود. حالا اگر بخواهیم روی جدال با قطر به طور ویژه فوکوس کنیم، باید این را گفت که در نیمه اول خیلی چنگی به دل نزدیم، اما در نیمه دوم شرایط کاملاً متفاوت شد و همه بچهها خوب بودند. همه خوب بودند به ویژه سردار آزمون. سردار واقعاً همه جوره خیلی خوب بود. او گاهی اوقات استارتهایی میزد که فوق العاده بود. سردار استارت میزد و کورس را از مدافع روبروی خود میبرد. این نشان دهنده آمادگی بدنی بالای او بود. در جدال با مقابل قطر به معنای واقعی کلمه مستحق پیروزی بودیم و خیلی خوشحالم که به آن دست یافتیم.
مهدی قایدی که شما بارها در مصاحبههای خود از او تعریف کردهاید هم سه شنبه شب مقابل قطر فیکس بود و خوب بازی کرد.
بله. مهدی قایدی هر زمان اراده کرد، مدافع مستقیم خود را از پیش رو برداشت و یکی از بهترین بازیکنان ایران بود.
حالا که بحث سردار مطرح شد میخواهیم برگردیم به ۹ سال قبل. زمانی که شما مدیر تیم امید بودید و سردار آزمون بازیکن این تیم محسوب میشد، ولی برای تیم امید بازی نکرد و این شایعه مطرح بود که کارلوس کیروش اجازه نداده او در جمع المپیکیها به میدان برود.
فقط سردار آزمون نبود بلکه در مورد علیرضا جهانبخش هم همین اتفاق افتاد. البته کارلوس کیروش به صورت مستقیم هیچ وقت این حرف را نزد، اما غیر مستقیم کاری کرد که این دو بازیکن نتوانند برای تیم ملی امید بازی کنند. کیروش در آن مقطع همه کاره بود و هر کاری که میخواست، در ایران انجام میداد. متاسفانه او از فوتبال ما خیلی خوب سواری گرفت. البته حالا دیگر بهتر است زیاد در موردش صحبت نکرده و دوباره او را در فوتبال خودمان بزرگ نکنیم.
برانکو ایوانکوویچ هم که جزو سرمربیان خارجی موفق فوتبال ایران در ۲۰ سال اخیر تلقی میشود، این روزها شرایط مطلوبی در چین ندارد.
انصافاً برانکو برای فوتبال ما زحماتی هم کشید. فراموش نکنیم که با او به جام جهانی ۲۰۰۶ صعود کردیم و در جام ملتهای ۲۰۰۴ عنوان سومی را به دست آوردیم، ولی همیشه بحث من این بود که همه چیز را به پایه برانکو ننویسیم. برانکو تابستان سال ۱۳۹۸ از پرسپولیس رفت و یحیی گل محمدی زمستان همان سال سرمربی این تیم شد، ولی حتی تا ۴ سال بعد هم هر وقت آقا یحیی نتیجه خوبی در پرسپولیس میگرفت، یک عده از دوستان میگفتند او با استخوان بندی که برانکو برایش ساخته موفق شده است! خب اگر اینطوری باشد آیا کسی آمد و گفت پرسپولیس فصل قبل با تیمی که یحیی گل محمدی ساخته بود، قهرمان شد؟ همان حکایت قدیمی و همیشگی که میگوید مرغ همسایه غاز است. الان شما به ماجرای استراماچونی نگاه کنید. این آقا ۶ ماه در استقلال بود و پس از آن از ایران رفت تا جایی که من به خاطر دارم، بعد از استقلال هم کارنامه موفقی نداشت و الان هم که دیگر اصلاً تیم ندارد، ولی هنوز هم یک عده هر وقت صحبت استقلال میشود، اسم استراماچونی را به وسط میکشند!
میخواهیم در مورد داستان علیرضا بیرانوند و ادعای او مبنی بر شیرینی ۵ میلیاردی با شما صحبت کنیم.
واقعا نمیدانم در این رابطه چه باید بگویم من فقط میتوانم از این ماجرا تعجب کنم! البته علیرضا بیرانوند دروازهبان فیکس تیم ملی ایران است و نباید کاری کنیم که به لحاظ روانی دچار مشکل شود. در مجموع فقط این را بگویم که ما یک جاهایی پای خودمان را روی قانون میگذاریم.
قبل از پایان امسال انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار میشود و زمزمههای زیادی مطرح است که از همین حالا گروههای مختلف برای پیروزی در آن لابی خود را آغاز کردهاند.
کاملاً بدیهی است که هر کس تلاش میکند انتخابات را به نفع خود به پایان برساند به ویژه افرادی که سر کار هستند، نهایت تلاش خود را انجام میدهند تا همچنان باقی بمانند. شک نکنید این لابیها آغاز شده است. البته واقعیت امر این است که الان اکثریت فدراسیونهای ما همین طوری هستند.
پرسپولیس لیگ نخبگان را اصلاً خوب شروع نکرده و بازی هفته آینده این تیم مقابل السد اهمیت حیاتی پیدا کرده است. به نظرتان سرخپوشان میتوانند حریف قطری را در دوحه ببرند؟
چرا نتوانند ببرند؟ همانطور که گفتم فوتبال غیر قابل پیشبینی است و شرایط پرسپولیس هم بد نیست. البته این تیم در این فصل خوب یارگیری نکرد و یکی از مشکلات اصلی پرسپولیس در حال حاضر خط میانی این تیم است که به نظرم از خطوط دفاعی و حمله ضعیفتر است، اما با همه این حرفها من معتقدم که میتواند السد را در قطر ببرد و همچنان امید به صعود داشته باشد.
سهراب بختیاری زاده که اواسط دهه ۷۰ برای اولین بار توسط شما به تیم ملی ایران دعوت شد حالا سرمربی موقت استقلال شده و قطعاً طی دو دیدار آینده نیز این سمت را بر عهده خواهد داشت. به نظرتان سهراب در استقلال موفق میشود؟
متاسفانه ما در ایران عادت به سوزاندن استعدادهای خودمان داریم. ما جواد نکونام را سوزاندیم و حالا سهراب بختیاری زاده بالای سر استقلال آمده است. وقتی آقا سهراب را در دهه ۷۰ به تیم ملی دعوت کردم، بازیکن جوانی بود و سرمربیان بعدی تیم ملی هم بعد از من همین کار را انجام دادند. او در نهایت حتی برای ایران در جام جهانی موفق به گلزنی هم شد و در عرصه مربیگری نیز چند جای دیگر قبل از استقلال کار کرده است. به اعتقاد من یکی از مهمترین بحثها در مربیگری این است که سرمربی بتواند در دل بچهها جا بگیرد و به نظرم سهراب بختیاریزاده الان در دل بازیکنان استقلال جا گرفته است. معتقدم سهراب میتواند سرمربی استقلال هم باشد البته به شرطی که دستیاران خوبی انتخاب کند و تیمش را در مسیر درستی قرار بدهد، چون در غیر این صورت اگر یکی دو مسابقه لغزش داشته باشد، قطعاً وی سکوها اتفاقات خاصی رخ میدهد.
قبول دارید بخش قابل ملاحظهای از اتفاقاتی که در فوتبال ما روی سکوها رخ میدهد در واقع به خاطر خط دادن و شانتاژهایی است که برخی افراد میکنند؟
اصلاً شک نداشته باشید که چنین اتفاقاتی رخ میدهد. در همین استقلال مرحوم منصور پورحیدری و مرحوم ناصر حجازی روی سکوها مورد کم لطفی قرار گرفتند و برخی افراد چنین کارهایی میکنند، ولی سهراب بختیاری زاده باید پوست کلفتتر از این حرفها باشد و با نتایج خوبی که در استقلال میگیرد اجازه عرض اندام به باجگیرها را ندهد؛ و حرف آخر؟
جدا از بحث فوتبال و ورزش، از همه مسوولان کشور میخواهم عزیزان از دست رفته در سانحه معدن را فراموش نکنند. البته خیلی خوشحالم که رسول خادم و پرویز پرستویی دو چهره عزیز دنیای ورزش و هنر پیگیر کار این بزرگواران شدهاند، ولی قطعاً کمک به خانواده این کارگران یک عزم ویژه را میطلبد.ای کاش شرایطی فراهم شود تا برای خانواده تک تک این عزیزان از دست رفته سرپناه فراهم شود و آنها حداقل از بابت در اختیار داشتن خانه مسکونی دیگر مشکلی نداشته باشند.