آفتابنیوز : آفتاب: دکتر احمد توکلی نماینده مجلس هشتم طی نامه سرگشادهای به دکتر احمدینژاد ضمن رد ادعاهای نامزدهای معترض، به برخی سختگیریها در حوره رسانهها انتقاد کرده است.
وی در این نامه به اصل نهم قانون اساسی استناد کرده و خواستار رعایت حقوق مردم شده است: «اصل نهم قانون اساسی مقرر میدارد که «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیکناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروهی یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند، و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب کند»
مورادی که وی به آن اشاره کرده و اعتراض دارد در دو بخش تنظیم شده است: تذکرات مکرر به رسانهها - منع هرگونه ارتباط با 60 مؤسسه فعال در جنگ نرم
خلاصهای از مواردی که توکلی در مورد رسانهها ذکر کرده است به این قرار است:
طی ماه گذشته هیات نظارت بر مطبوعات که به ریاست و مسئولیت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل میشود در دو نوبت ، به 21 روزنامه و یک هفته نامه تذکر داده و آنها را تهدید به برخورد کرده است که در اکثریت قریب به اتفاق موارد استنادات بسیار سست و به طرز باورنکردنی ناچسب است. در ادامه به نمونههایی اشاره میکنم:
1. به روزنامه جمهوری اسلامی و روزنامه دیگری تذکر داده شد که حق نداشته است خبری از متن بیانیه شماره 17 آقای میر حسین موسوی درج کند.
این که اعضا و هوادار گروههای ضد انقلاب محکوم شده حق فعالیت مطبوعاتی و داشتن سمت در نشریات را ندارند، چه ربطی به درج خبر گزیدهای از بیانیه میر حسین موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی دارد؟
2- به روزنامه تهران امروز و 4 روزنامه دیگر به دلیل درج پاسخ آقای دکتر علی مطهری نماینده شجاع و محترم تهران به رئیس دفتر جنابعالی، تذکر داده اند. علت تذکر «تعریض و توهین به ریاست محترم جمهور» در پاسخ آقای مطهری و مستند آن، بند 11 ماده 6 و بند ج ماده 2 قانون مطبوعات ذکر شده است.
این که آقای مطهری مانند کثیری از اصحاب سیاست معتقد باشد که آقای رئیس جمهور یکی از عوامل زمینه ساز فتنه بوده است و باید به خاطر نقش خویش عذرخواهی کند یا حتی ممکن است تحت تعقیب قضایی هم قرار گیرد چه اهانتی است؟
ملاحظه میفرمایید، آنچه 5 روزنامه کشور بهدلیل درج آن تذکر گرفتهاند، به تعریف قانونی، متضمن هیچ اهانتی به جنابعالی نبوده است. عجیبتر آنکه هیئت نظارت به بند «11» ماده (6) استناد کرده است که درباره «پخش شایعات و مطالب خلاف واقع یا تخریب مطالب دیگران» است، در حالی که اگر توهینی در کار بود، که نبود، باید به بند «8» ماده (6) قانون مطبوعات تکیه میکرد.
3. تذکر به 11 روزنامه به دلیل انتشار حرفهای آقای دکتر حسن روحانی. اگر انتشار سخنرانی نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی، نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری و یکی از منصوبین رهبری در مجمع تشخیص مصلحت، در یک همایش رسمی تخلف است واویلا. یعنی انتظار این است که روزنامهها پیش از انتشار مواضع مقامات رسمی کشور ممیزی راه بیندازند؟ این مقبول است؟ لااقل مقدور است؟
ـ آقای روحانی در این سخنرانی به نقد جنبههایی از وضع موجود در عرصه اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی که به نظر ایشان مانع تحقق چشمانداز است، پرداخته است و در مجموع، 7 ماه پس از انتخابات هنوز فضای کشور را مطلوب نمیداند. ممکن است در مقام استدلال و استناد، بر سخن آقای روحانی نقد داشته باشیم و حق هم با ما باشد، ولی کجای این سخنان مصداق بند «11» ماده (6) قانون مطبوعات است که «پخش شایعه و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران» را تخلف میداند؟ تبصره ماده (3) انتقاد سازنده را «مشروط به دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین، تحقیر و تخریب» میشمارد، وقتی یک مقام رسمی نقدی با ساختار منطقی و استدلال بدون هیچ توهین و تحقیر و تخریبی ارائه میکند، اعضای هیئت نظارت نمیتوانند به سلیقه خود آن را غیرسازنده و ناشرش را مستحق بازخواست بخواند. البته بنده برخی از همین مواضع بیان شده آقای روحانی را در عرصه اقتصادی و سیاست خارجی قبول ندارم، ولی هیچکس حق ندارد عقیده خودش را وحی منزل بداند و علاوهبر آن، اظهارنظر مخالف را هم برنتابد.
- آخرین نمونه از این دست تذکرات، تذکر به روزنامه اعتماد است. علت تذکر، درج تحلیلی در نقد جامعه محترم مدرسین به جهت اعلان فقدان شرایط مرجعیت در آیتا... صانعی است. بنده با روزنامه اعتماد اختلاف مبنایی دارم و سالهاست به آیتا... صانعی نیز ارادتی ندارم. این را نیز باید تصریح کنم که برخلاف نظر تحلیلگر اعتماد، این اولینبار نیست که جامعه محترم مدرسین مواضع راهگشایی در معرفی علمای واجد شرایط مرجعیت یا اعلان از دست دادن شرایط یا فقدان آن در عالمی اظهارنظر میکند. اما این شأن و سابقه مانع نمیشود که روزنامهای نسبت به این کار انتقاد کند و مدعی شود که مرجعیت سلب کردنی نیست و این امر به تشخیص مقلدین بستگی دارد. گرچه استدلالشان ناتمام و از نظر تاریخی، استنادشان نادرست باشد، ولی مقاله اعتماد نه «اختلافافکنی بین اقشار جامعه» بود، نه «...تحریص به اعمالی علیه امنیت» صورت گرفته و نه «پخش شایعات» واقع شده که هیئت نظارت بتواند به بندهای 4، 5 و 11 ماده (6) قانون مطبوعات استناد کند.
جنابعالی پس از توقیف دو نشریه همت و موج اندیشه که معروف است رئیس دفترتان از آنها پشتیبانی میکند، قوه قضائیه را به باد انتقاد گرفتید؛ و در قسمتی، به درستی فرمودید: «کسی که در کار فکری است باید فراغ بال داشته باشد. حال ممکن است چهار نفر سوءاستفاده کنند یا قدر این فضای آزاد را ندانند و اشتباه کنند؛ ولی نباید طوری عمل کنیم که کسی جرئت نکند یک نقد را در کشور منتشر کند» (سهشنبه 6/11/1388).