هادی اعلمی فریمان در یادداشتی نوشت: رفتار سیاسی دکتر پزشکیان در کمپینهای انتخاباتی او، نوعی از اخلاق سیاسی را به ذهن میآورد که اگر بخواهیم بهدقت آن را بررسی کنیم، دو جنبه از سیاست را شامل میشود. نخست، رفتار سیاسی او با استناد به نهجالبلاغه و قرآن کریم، رفتاری اخلاقی و منطبق بر رفتار اهل بیت است. اهل بیت هیچگاه به خاطر منافع دنیوی، قدرت، یا ثروت در امور سیاسی به حیله و نیرنگ متوسل نمیشدند. از بهترین نمونههای این رویکرد میتوان به امام علی (ع) در نهجالبلاغه اشاره کرد؛ جایی که ایشان نه بهخاطر مصالح دنیوی و نه اغراض سیاسی، قانون و حکم الهی را زیر پا نمیگذاشتند. برای ایشان، محور اصلی همیشه عدالت بوده است.
از این نظر، رفتار دکتر پزشکیان نیز تا حد زیادی متأثر از آموزههای نهجالبلاغه و تاریخ سیاسی پیامبر اسلام است؛ رفتاری که بر مبنای صداقت و اخلاق شکل گرفته است. در حال حاضر نیز، در نظام سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی شیعه که داریم، این امر اصولاً یک ارزش شناخته شده است. اما در برخی مواقع، مشاهده میکنیم که واقعگرایی و عدالت، صداقت و راستگویی در مقابل برخی مصلحتها قربانی میشوند. این انحراف جایی رخ میدهد که مصالح سیاسی بهخاطر تعارض منافع یا دلایلی که ارتباطی با عدالت ندارند، غالب میشود. از منظر عدالت، اگر در یک جامعه عدالت عمومی برقرار نباشد، به تدریج استثنائات کوچک آغاز میشوند و این استثنائات باعث میشود که فساد کل آن جامعه را فراگیرد. این مسئله محدود به نظام سیاسی خاصی نیست و در هر نظام سیاسی چنین نتیجهای قابل پیشبینی است. بخصوص در نظام شیعی که بر پایه اسلام و عدالت بنا شده، صداقت و راستگویی باید اولین شرط حضور یک زمامدار در جامعه باشد.
دومین مسئلهای که در این باره میتوان مطرح کرد، به سیاست عمومی بازمیگردد. اگر بخواهیم تعریف جامعی از سیاست ارائه دهیم، سیاست را میتوان در چهار دسته تعریف کرد: بهمثابه هنر حکومت کردن، امور عمومی، سازش و اجماع، یا قدرت و توزیع منابع. اگر بخواهیم این چهار دسته را مبنای بررسی قرار دهیم، به گفته بیسمارک، صدر اعظم آلمان، “سیاست علم نیست، بلکه هنر است. ” هنر حکومت کردن نیازمند اعتمادسازی است، اعتمادی که بین ملت و زمامدار شکل گیرد و اولین رکن این هنر نیز همان بحث عدالت است که باید در هر چهار دسته تعریف سیاست لحاظ شود.