آفتابنیوز : آفتاب: دبیرکل خانه کارگر درباره افزایش حدوداً 50 درصدی حجم بودجه عمرانی در لایحه بودجه 89 نسبت به بودجه 88 گفت: اصولاً اشتباهی که طراحان این تفکر میکنند آن است که نمیدانند پل، جاده، ساختمان و ابنیههای متعدد که بخش اعظم این بودجه عمرانی را تشکیل میدهد و یا سدهایی که فقط برای مصرف آب شرب بسته میشوند، باید جزو هزینههای مصرفی محسوب شوند نه جزو اقدامات سرمایهای.
علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس افزود: اصولاً در این مسیر تولدی واقع نخواهد شد، بلکه قدرت بازدارندهای ظهور میکند که به آن انحراف تقاضا میگوییم؛ یعنی دولت مالیاتهای اخذ شده از مردم را با درآمدهای نفتی در اختیار پیمانکاران دست اول میگذارد که بیش از 2 هزار میلیارد تومان آن، در همان زمان تصویب به جیب پیمانکاران دست اول در عرصه نقل و انتقال پیمان دست اول به دست دوم واریز میشود و قاعدتاً هیچ یک از این مسیر خرج نمیتواند به رکودشکنی بینجامد.
وی افزود: درست است که ریزش پول میتواند به افزایش تقاضا یا متحرک کردن آن بیانجامد، اما در شرایط رکودی این حرکت مانند دست و پا زدن غریق در باتلاق است که به خفگی و غرق شدن سریعتر و فوری آن میانجامد تا نجاتش.
محجوب افزود: اقتصاد جهان بعد از سالها آزمون و خطا این را به عنوان یک باور مطلق میشناسد که افزایش حجم بودجه، به هر عنوان به رکود و تورم میانجامد و جزو بیماریهایی است که باید آسیبشناسی و از اقتصاد ملی کشور دور شود.
دبیرکل خانه کارگر ادامه داد: باید باور کنیم که کسری بودجه به انضمام ریزش پول در بودجه که به سیاست انبساطی مالوف برای دولتهای ما تبدیل شده، به توسعه و انبساط اشتغال، تولید صنعتی و کشاورزی نمیانجامد، بلکه سرعت شتابان این عملیات تنها به فلج کردن این بخشها کمک میکند.
وی گفت: یادمان باشد که با افزایش حجم بودجه عمرانی، دست و پای خودمان را میبندیم نه دست و پای حریفمان را.
محجوب در پاسخ به این سوال که در سالهای گذشته بخش عمدهای از بودجههای عمرانی صرف هزینههای جاری دولت شده و آیا افزایش 50 درصدی حجم بودجه عمرانی در سال 89 برای هزینه در بودجه جاری دولت نیست؟ گفت: امکان دارد که بخشی از این افزایش بودجه عمرانی برای تشویق رای برخی از نمایندگان ارائه شده باشد. این که گفته میشود دولت بودجه عمرانی را افزایش داده تا نهایتاً آن را به بودجه جاری منتقل کند، چندان درست نیست، هر چند امکان دارد در ماههای پایانی سال و به دلیل کسری بودجه دولت، بخشی از بودجه عمرانی به جاری منتقل شود که به نظر من این جابجایی از دیگر راهها مثل استقراض یا فروش اوراق مشارکت یا راههای دیگر برای کمک به حل کسری بودجه منتطقیتر و کمضررتر است.
وی افزود: به نظر من یکی از بهترین راهها برای متوقف کردن افزایش حجم دولت و کوچک کردن آن، حذف بودجههای عمرانی است.
نماینده مردم تهران در مجلس درباره ادامه حیات بسیاری از مشاغل به طرحهای عمرانی گفت: این که گفته میشود حیات مشاغل زیادی به بودجههای عمرانی وابسته است، قبول ندارم، چون سیاستهای دولت در چند ساله گذشته و همچنین سیاستهای دولتهای گذشته نشان داده است که بودجه عمرانی در بخش عمران صنعت به کار گرفته نشده است و بیشتر معطوف طرحهای عمرانی با مزیتهای رفاهی بوده است و عموماً به کاهش اشتغال منجر شده است نه اشتغالزایی. بسیاری از این طرحها اشتغال محدود و کوتاهمدتی را به وجود میآورند که بسیاری از این فرصتهای اشتغال نیز نصیب خارجیها میشود و تاثیری در کاهش نرخ بیکاری کشور ندارند.
محجوب افزود: هزینههای عمرانی در عرصه اشتغالزایی تاثیرات اندک و مقطعی دارند. همان قدر که توسعه مصرف و افزایش هزینههای جاری دولت مذموم است هزینههای این چنینی عمرانی نیز مذموم است و اگر کسی قصد کوچک کردن دولت را دارد، باید بودجه عمرانی دولت را بسیار کوچک کند. کسانی که در راههای اصلاحی اقتصادی گام برداشتهاند و کوشیدهاند سهم دولت در تولید ناخالص داخلی را کاهش دهند، در نخستین گام تمام تصدیگریها و فعالیتهای عمرانی دولت را با فروش پروژهها یا BOT کردن آنها یعنی واگذاری 20 ساله یا 30 ساله پروژهها دولت را کوچک کردهاند.
دبیرکل خانه کارگر افزود: آنچه که ما اکنون شاهد هستیم این است که دولت از هشتاد و چند پروژه عمرانی به سیصد و چند پروژه عمرانی در خال حاضر رسیده است که کماکان این پروژهها بر دوش دولت است. بنابراین این تعداد زیاد پروژه پول بیشتری میطلبد و در حقیقت دوره و هزینه و تعهدات بیشتری را به خود معطوف میکند. اگر دولت قصد داشت در این باره گامی به نفع خود و مردم بردارد، حداقل میتوانست تعهدات جدیدی را نپذیرد و بر دوش نگیرد و کلنگ جدیدی بر زمین نمیزد.
نماینده کارگران در مجلس هشتم در پایان گفت: سنت مالوف دولتها در این زمینه هم انتقاد از دولت قبلی است مبنی بر اینکه این حجم کلنگ بر زمین زده شده است، ولی بعد از مدتی که از عمر دولت گذشته است خود آنها سنت پیشینیان را بهتر از قبل دنبال کرده و مشکل هزینهای جدیدی برای کشور ایجاد کردهاند. اصولاً اقتصاددانان معتقدند که دیوار و گچ حرف نمیزند، یعنی تولید ثروت نمیکند. فقط منظرهای است که مصرفکنندگان میتوانند به آن نگاه کنند.