آفتابنیوز : آفتاب - سرویس هنری: شب گذشته، سوم اسفند مراسم یاد بود بهمن جلالی، پیشکسوت عکاسی به بهانه چهلمین سالروز درگذشت او توسط مجله عکسنامه در خانه هنرمند برگزار شد.
لیلی گلستان، مدیر نگارخانه گلستان و یکی از دوستان جلالی در این مراسم با بغض گفت: فقط می توانم بگویم وای بر من. چند سال قبل برای کاوه (کاوه گلستان، عکاس و برادر لیلی گلستان) و حالا برای بهمن در اینجا سخن می گویم. نمی خواهم از سجایای بهمن بگویم چون همه می دانند چقدر مهربان بود و روی معیارهای اخلاقی خودش ایستاد. چقدر ساده، صمیمی و راحت بود. عکسهای او حکایت از نگاه پاک و شفاف داشت. او دوست خیلی خوبی بود. ما هنگام جوایز کاوه با یکدیگر آشنا شدیم. واقعا مفتخر هستم که او و رعنا (رعنا جوادی، همسر بهمن جوادی) را می شناسم.
او سپس به خاطره ای از جلالی اشاره کرد: برای برگزاری نمایشگاه بهمن در بارسلون بودیم. همه کارها شده بود و رعنا مشغول انجام کارهای پایانی بود اما بهمن یکجا نشسته بود. من به رعنا و بهمن گفتم که چقدر عکس روی پوستر قشنگ است و آنها نگاهی بهم کردند، خندیدند و گفتند که این عکس رعنا است. وقتی گفتم مگر این نمایشگاه بهمن نیست؟ بازهم خندیدند و گفتند که چه فرقی می کند. به نظرم این نهایت عشق بود.
محمد حسین خوشنویس، از اعضای دفتر پژوهش های فرهنگی نیز با بیان اینکه خرد و مهربانی بیشترین صفات ذکر شده جلالی از سوی اطرافیان و دوستانش بودهاند، عنوان کرد: اولین بار او را در سال 54 و در دانشکده صدا و سیما دیدم که فردی جدی و بداخلاق بنظرم آمد ولی بعد از سال 56 به واسطه یک همکاری مشترک با یکدیگر آشنا شدیم تاآنجا که من در بیمارستان چشم های او را بستم (گریه) و شما نمی دانید بستن چشم یک عکاس چه صحنه عجیبی است.
او در مورد تاثیر جلالی در عکاسی ابراز داشت: یک روز داشتیم بر سر پوستر تخت جمشید صحبت میکردیم. ایران در سال های بعد از انقلاب از سوی کشورهای دیگر متهم شده بود که تخت جمشید را تخریب کرده است. ما درحال انتخاب تصاویری از تخت جمشید برای یک پوستر بودیم که در نهایت تصویر زیبایی را انتخاب کردیم که در کنار یکی از بناهای این اثر داربست بود. آن را چاپ کردیم و به یکی از نمایشگاه های مطرح گردشگری فرستادیم.
خوشنویس افزود: جلالی با این کار به جهانیان پیام داد که ایرانیان نه تنها تخت جمشید را خراب نکردند بلکه آن را درست می کنند. این خردمندی یک هنرمند را نشان می دهد.
او همچنین در مورد همکاری خود با جلالی در تاسیس عکسخانه شهر توضیح داد: او می گفت تاریخ عکاسی ایران در جهان شناخته شده نیست برای همین اعتقاد داشت باید موزه ای در زمینه عکاسی تاسیس کنیم که بتواند نشاندهنده عمر عکاسی در ایران باشد. شهرداری یک ساختمان آتش گرفته در ابتدای خیابان بهار را در اختیار ما قرار داد و ما توانستیم عکسخانه شهر را تاسیس کنیم.
او با اشاره به اینکه جلالی بعد از این کار، اولین موزه سیار کشور در زمینه عکاسی را هم تاسیس کرد، گفت: نتیجه این فعالیتهای جلالی باعث شد تا او را به عنوان پدر عکاسی ایران بشناسیم. او همیشه نگران وضعیت زندگی عکاسان بود. او برای این کار، عکس را وارد مطبوعات و یک چرخه اقتصادی برای عکاسان ایجاد کرد.
آناهیتا قبائیان، مدیر نگارخانه راه ابریشم هم در ادامه در مورد شخصیت جلالی اظهار داشت: من هشت سال قبل با تکیه بر احساس قوی در عکاسی نگارخانه تخصصی عکس را تاسیس کردم. امروز که به عقب نگاه می کنم، می بینم دانش کافی را در این زمینه نداشتم ولی آقای جلالی قدم به قدم همراه من بود. بیشتر صبحهای من در نگارخانه با حرف زدن تلفنی با او آغاز میشد، اگر نکته مثبتی بنظرم می آمد با هم حرف می زدیم و اگر گله و شکایتی داشتم، او دلجویی می کرد و وقتی تلفن را زمین میگذاشتم، اضطراب من تمام شده بود.
حمید سوری، منتقد هنری هم مجموعه تصویر خیال را به عنوان یکی از کارهای عکاسی جلالی مورد تحلیل قرار داد و نگاه این عکاس در این مجموعه را تیزبین، آگاه و پردغدغه نسبت به جامعه توصیف کرد.
همچنین محمد چرم شیر، نمایشنامه نویس در مورد تاثیر جلالی در عکاسی تئاتر گفت: من خیلی از نزدیک جلالی را نمی شناختم اما در جایی با او آشنا شدم که شاید خیلی از دوستان و نزدیکانش کمتر بدانند که جلالی در این حیطه هم فعالیتهایی را انجام داده است. امیدوارم خانم جوادی این بخش را به همه نشان دهند که شامل کارهای تئاتر جلالی است.
او در توضیح عکس های تئاتر جلالی عنوان کرد: او سالها در کارگاه نمایش به عکاسی پرداخت. جلالی راهی را در تئاتر باز کرد که امروزه عکاسان تئاتر به همان مسیر میروند. جلالی دگرگونی اساسی را در عکس برداری از تئاتر بوجورد آورد. تا پیش از او عکس های تئاتر به این صورت بود که هنرپیشگان در مقابل دوربین ژستهای ثابتی می گرفتند ولی جلالی درحین اجرا عکس می گرفت و سعی کرد فضا، محتوا و رابطه موجود در نمایش را ثبت کند. برای همین عکس های او از تئاتر بسیار غریب هستند.
چرم شیر درباره جزئیات این موضوع گفت: جلالی ما را به داخل صحنه نمایش می برد و ما را به نزدیک ترین نقطهای که میتوانیم یک حادثه را ببینیم، رهنمون میکرد.
او به سخنانش اینگونه خاتمه داد: او به من درس های بزرگی داد و امروز سعی می کنم همانگونه با شاگردانم برخورد کنم که او با من رفتار کرد.
در خاتمه هم مهران مهاجر، از دیگر شاگردان جلالی به ذکر خاطراتی در مورد این عکاس پرداخت.