آفتابنیوز : آفتاب - سرویس سیاسی: یك عضو شورای عالی بنیاد باران گفت: هویت سیاسی جریانات موجود در كشور با همان تقسیمبندی مادر و اساسی پس از انقلاب همچنان برقرار است با توجه به شرایط اخیر روز به روز هم بیشتر به این نتیجه میرسیم كه آن ساختار تاریخی همچنان به قوت خود باقی است.
عبدالله ناصری با اشاره به اینكه " حوادث پس از انتخابات تایید كرد كه تقسیمبندی دو جریان تاریخی راست و چپ درست بوده است" افزود: جریان چپ هویت اصلی خود را در نگاه به رویكردهای سیاسی اجتماعی امام(ره) میدید و خود را جریان خط امام(ره) معرفی میكرد و كماكان بر سر آن آرمانهای ایستاده است و با توجه به هزینههای سنگینی هم كه پس ازانتخابات پرداخت كرد، كماكان از همان آرمانها و نگرشها تبعیت میكند.
وی افزود: معتقدم كه در چارچوب و تقسیمبندی كلی جناحهای سیاسی كشور تغییر چندانی ایجاد نشده است؛ اگرچه به مرور مباحثی مطرح شدهاست كه متاثر از شرایط اجتماعی، بینالمللی و نوع نیازهای اجتماعی نسل جدید است و بر همین اساس مباحث یا واژگانی مطرح میشود كه بسیاری از آنها در دهه اول انقلاب و دوران امام(ره) نبوده است.
وی با بیان اینكه " نوع نگاه به تعابیر و نوع رویكرد به نیازهای نسل جدید میتواند همان تقسیمبندی قبلی را تایید كند" گفت: در دهه اول انقلاب دعوای اصلی جریان چپ با جریان راست بر مباحث دیدگاههای اقتصادی، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی متمركز بود و كماكان هم دعوای اصلی جریان چپ با جریان راست بر سر همین مباحث است. جریان اصلاحات یا تفكر اصلاحطلبی ادامه همان تفكر جمهوریتخواه امام است كه معتقد بود حكومت دینی باید براساس رای مردم باشد و بر پایههای جمهوریت استوار شود و به همین جهت بود كه امام(ره) میفرمود " جمهوری اسلامی، نه یك كلمه بیش و نه یك كلمه كم"
این عضو شورای عالی بنیاد باران معتقد است: اگر امروز پس از سی سال بخواهیم این جمله امام (ره) را ترجمه و تعبیر كنیم، به نظر من اینطور تعبیر میشود كه "قانون اساسی، همه یا هیج" امروز به نظر میرسد كه دعوای اصلی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا بر همین اساس است. جریان اصلاحطلب یا جریان هوادار یك جنبش، یا همان جریان قدیمی خط امام (ره) معتقد است كه اگر در جمهوری اسلامی، نظام دینی با رای مردم بخواهد حیات خود را ادامه دهد، باید به همه قانون اساسی توجه كند نه اینكه به بخشی از قانون اساسی توجه كند و به بخش دیگر توجه نكند؛ بنابراین معتقدم امروز هم همان تقسیمبندی گذشته پابرجاست و تنها نامها و واژههای آن عوض شده است.
وی درباره حضور اصلاحطلبان در عرصه رقابتهای سیاسی اظهار كرد: اصلاحات و جریان اصلاحطلبی یك واقعیت تاریخی و یك ظرفیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیار قوی است كه ادامه تفكر خط امام(ره) محسوب میشود و توانمندی خود را در سال 76 نشان داد. معتقدم اگر توانمندی و ظرفیت بالای جریان اصلاحطلبی نبود، جریان رقیب این همه در برابر آن تلاش نمیكرد.
وی با انتقاد از شرایط فعلی رقابتهای سیاسی در كشور گفت: اگر امكانات منطقی تعریف شده در قانون، در اختیار جریان اصلاحطلب باشد، قطعا در همه صحنههای رقابتهای سیاسی پیروز بیرون خواهد آمد. به این معنا كه جریان اصلاحطلبی امروز هیچ امكان خاصی ندارد و اغلب پایگاههای مدنی و رسانهای آن از بین رفته است و تریبونی ندارد. البته نمیتوان این مساله را به حساب بیتوانی یا ناتوانی یك جریان گذاشت، باید این را به عنوان یك اصل بپذیریم كه وقتی حداقل امكانات در اختیار نیست، طبیعتا این جریان نمیتواند بازی را پیش ببرد.
ناصری با اشاره به اینكه " جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی طیفهای گستردهای را شامل میشوند" تصریح كرد: آنچه اساسا هویت و شناسنامه اصلاحطلبی بوده و با نماد نهضت و جنبش دوم خرداد در سال 76 شكل گرفت و امروز نماد فكری آن شخصی مثل آقای خاتمی است، این است كه هیچ چیزی را خارج از قانون اساسی در رویكرد خود تعریف نكرده است و همه چیز را در قانون اساسی میبیند؛ بنابراین همین طیف گسترده هم وقتی اصلاحطلب قلمداد میشود كه همه نوع فعالیت سیاسی اجتماعی خود را در درون قانون اساسی تعریف كنند.
وی با تاكید بر اینكه "هركس خارج از دایره قانون اساسی بخواهد فعالیتی را تعریف كند از نظر ما نمیشود عنوان اصلاحطلب بر روی آن گذاشت" افزود: امروز جنبش ایجاد شده كه یك واقعیت تاریخی در ادامه حیات اصلاحطلبی و برخاسته از همان تفكر اصلاحطلبی، شكل جدیدی را گرفته و طیفهای گستردهتری را تعریف كرده یا به عبارت دیگر دامنه اجتماعی خود را وسیعتر كرده است.
وی تعریف عملكردها بر اساس قانون اساسی را به نفع كشور دانست و با بیان اینكه " تمام مشكلات ناشی از بیتوجهی به قانون اساسی است" افزود: اگر كشوری میخواهد راه توسعه و تكامل را طی كند و هویت قابل دفاعی در عرصه جهانی از خود بروز دهد، باید به میثاق ملی خود یعنی قانون اساسی آن كشور وفادار باشد. به دور از گرایشهای سیاسی، هر جریانی كه حاكمیت و اركان حاكمیت را به دست بگیرد، اگر بخواهد بقای خود را تضمین كند باید همه چیز را در درون قانون اساسی تعریف كند.
این عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خاطرنشان كرد: ادعای جریان اصلاحطلبی، معترضین و رهبران آنها این است كه قانون اساسی مورد توجه قرار نگرفته است. كشور اگر میخواهد مسیر سلامت را طی كند و با حداقل هزینه ضایعات سالهای اخیر را جبران كند، هیچ راهی جز اجرای كامل قانون اساسی ندارد و این همان چیزی است كه آقایان خاتمی، موسوی و كروبی و دیگر رهبران جبهه اصلاحات دائما از آن حرف میزنند.