آفتابنیوز : آفتاب - علی درستکار : تحسین
«دست و هورا....!» ... و صدای موسیقی و آهنگ ریتمیک و شاد سه خواننده فیتیلهای شبکه دو است که از لای در اتاق، خواب صبح جمعه پدر، مادر و یا هر دوی ایشان را برمیآشوبد! خواب تنهاروزی از هفته که - اگر پدر و مادر بخواهند بیشتر ادامه دهند، ممکن است؛ بچههای کوچکتر اما، با وجود اینکه آنها هم تنها همین یک روز تعطیل را دارند، با شوق تمام، خود را برای تماشای «فیتیله» و درک اولین دقایق آن، از رختخواب بیرون میاندازند و مشتاق و کنجکاو، پای تلویزیون مینشینند.
با گذشت دقایقی از این وضعیت، صدای کفزدن دانشآموزان ابتدایی، همخوانی آهنگین، شاد و شورانگیز گروه سهنفری فیتیلهای، خوابیدگان بزرگتر را هم به آرامی پای تلویزیون میکشد و بهطور خودبهخود، میخنداند، همه را میخنداند، و دقایقی دیرتر، پس از تکرار این امر، کسالت خواب و زور بیداری خلاف میل را زایل میسازد و فضای شادی را در مجموعه خانه و اعضای خانواده میآفریند.
با نگاهی به سالهای دورتر، «مجید قناد» را بزرگترها با «ده و ده ... و ده؟!» میشناسند؛ مجری برنامهای که مسابقه بود و پرسش و محاسبه امتیازات شرکتکنندگان، با عبارت «ده و ده .... و ده؟» یعنی همان نقطه شور برنامه؛ امروز اما، «قناد» با جهد و جستی حرفهای که کرده، به اتفاق گروه پیش و پشت صحنه و هماهنگی، همفکری و درآمیختگی همهجانبه حرفهای، قدرت این را یافته تا برترین برنامه کودک و نوجوان تلویزیونمان را بسازد و رضایت عمیق و مستمر خُرد و پیر را از آن خود نماید؛ رضایتی که – بهخصوص- این روزها، یک برنامه رادیو- تلویزیونی، بهسختی و گاهی هم، - تقریباً- هرگز به دست نمیآورد! رضایتی که حتی با هزینه مبالغی بالا از پول و وقت و ایده و رنگ و نور و هر عامل تأثیرگذار دیگر، در یک کار و برنامه تلویزیونی، باز، دست نمیدهد.
سه خواننده و بازیگر بسیار فهیم، لطیفطبع، باریکبین، کاربلد، ماهر و هنرمند فیتیلهای، در آمیزش با توان و تجربه و مهارت «عموقناد»، در برابر شور صادق و کودکانه جمعیت دانشآموز حاضر در استودیو، با سرعت، سادگی و ارزانی، تغییر فرم، لباس، دکور و ژست میدهند و در کنار کار حرفهای، یا بهتر بگویم، همکاری حرفهای شاعر باذوق، موزیسین و نوازنده پشت صحنه، کار سنگین و در عین حال، حساس «پیامرسانی» (در این روزها) را اجرا میکنند و در این مسیر، شادی و نشاط لازم برای یک روز تعطیل را به درون خانهها منتقل میکنند، آنها چنان این عملیات سهل و ممتنع داخل استودیو، استودیویی که معمولاً نماد ملال و عامل کسالت مخاطب است را گاه پرجاذبه میسازند که بیننده را از بیرون شدن از فضا، به مناسبت برنامههای ضبطشده و آماده پخش، میرنجاند!
فیالجمله، این توفیق جمعی، جمع این توفیق و این میزان از جذابیت، کمنظیر و نادر است؛ هم در حالای تلویزیون ما و هم در هروقت و هر شبکه دیگر آن!
پرمغزی قطعات نمایشی، با محوریت یک موضوع خاص و تعقیب یک آموزه ایرانی، اخلاقی، اجتماعی، معیشتی، دینی و نظایر آن، شادابی ملودیها و شعرها، سادگی آرایشها و لباسها، توانایی بالای گروهی در اجرای طراحیشده و بداهه (وقتی که سهنفری اشتباهات پیشبینینشده را با ظرافت و لطافت، نه تنها میپوشانند که به کرّات، تبدیل به چاشنی خوشایند هنری میکنند)، کنترل مرزهای ادبی و هنری و اخلاقی و دینی و آموزشی و حتی مناسبتی، در هر یک از موارد یادشده، هماهنگی یکیک اعضای برنامه، از تصویربرداران، کارگردان، تهیهکننده، نورپرداز، صدابردار و باقی عوامل ناپیدای مؤثر، و از همه مهمتر، زبان و توان علمی و حرفهای و تخصصی همه اعضای گروه که قطعاً محصول مدیریتی درست و سنجیده، برای بالاتر بردن بار محتوایی بخشهای مختلف برنامه است، عناصر آفریننده گوهر گرانبهای «توفیق» در این برنامه است.
تنبیه
با این حال و نیز برای آنکه این سطور، خالی از شبهه «همصنفیگری» و «پارتیبازی» نماند، نمیتوان جای خالی کار جدیتر «مجید قناد»، برای طراحی، بیان و عرضه گفتارهای سنجیدهتر، عمیقتر و مناسبتر در هرباره ندید؛ رقت جملات و گفتار او، گاهی چنان است که خالی از آزار خاطر نیست! هرچند امثال من، باید فراموش نکنیم که این برنامه، برای «کودک» است و «نوجوان»، سطح کار، باید مناسب سلیقه و سطح دانایی و توانایی او باشد، نه همقد کودک ریشدار و موسفیدی مثل من!
افراط و تفریط هم البته، آفتی است که برنامهسازان و مدیران تلویزیون و - در جای خود، مدیران رادیو، لازم است پیوسته، مواظب آن باشند؛ از زیادهروی تصویربردار و کارگردان در بستن کادرهای نامتوازن و نامتعارف، تا افزایش زمان پخش و کپی کار، توسط شبکههای دیگر، همگی آفتهای احتمالی این توفیقهاست؛ انکار نمیتوان کرد که افراط و تفریط، گاه، چنان به کار و حس مخاطب صدمه میزند که یا جبراننشدنی است یا بهارزانی، رفع و رجوع نمیشود.
ترغیب
امید آنکه مسؤولان تلویزیونی، بلکه مدیران عالیتر و ارشد کشور، بهشکلی مناسب، قدردان و مشوق مدیران و اعضای این گروه زحمتکشیده و سردوگرمچشیده بوده، برای تکثیر این خیر ملی و فرهنگی، همت ویژه گمارند؛
من اگر نزدیک به رهبری بزرگوار– به عنوان رییس ارشد سازمان صدا و سیما- بودم - مثلاً، ایشان را - که از خیلی پیشتر، با درک اهمیت شادبودن جامعه و کار برای کودکان، بر خلق چنین فضاهایی از سوی صدا و سیما نظر و تأکید داشتهاند- ترغیب میکردم تا جمعهای، سرزده، سر صحنه این شورآفرینی حاضر شوند و در حمایت، تقویت و کمک به یک «عمل صالح» و «گروه نیک»، نظارت نزدیک و مشارکت عالی نمایند....!
تشویق
.... «دست و هورا ....!»
چقدر روشنفکرانه
مسئولان به فکـــر بزرگترها هم باشند !!!
البته اگه اسلام در خطر نباشد !!!!
خیلی وقته دنبال شماره آقای قنادم اگه ممکنه شمارشو برام میل کنین ممنون می شم
خیلی وقته دنبال شماره آقای قنادم اگه ممکنه شمارشو برام میل کنین ممنون می شم