کد خبر: ۹۵۴۰۸
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۳

از «ده و ده .... و ده؟» تا ..... «فیتیله، جمعه تعطیله!»

یادداشت علی درستکار درباره کار مجید قناد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب - علی درستکار : 

تحسین 

«دست و هورا....!» ... و صدای موسیقی و آهنگ ریتمیک و شاد سه خواننده فیتیله‏ای شبکه دو است که از لای در اتاق، خواب صبح جمعه پدر، مادر و یا هر دوی ایشان را برمی‏آشوبد! خواب تنهاروزی از هفته که - اگر پدر و مادر بخواهند بیش‏تر ادامه دهند، ممکن است؛ بچه‏های کوچک‏تر اما، با وجود این‏که آن‏ها هم تنها همین یک روز تعطیل را دارند، با شوق تمام، خود را برای تماشای «فیتیله» و درک اولین دقایق آن، از رخت‏خواب بیرون می‏اندازند و مشتاق و کنج‏کاو، پای تلویزیون می‏نشینند. 

با گذشت دقایقی از این وضعیت، صدای کف‏زدن دانش‏آموزان ابتدایی، هم‏خوانی آهنگین، شاد و شورانگیز گروه سه‏نفری فیتیله‏ای، خوابیدگان بزرگ‏تر را هم به آرامی پای تلویزیون می‏کشد و به‏طور خودبه‏خود، می‏خنداند، همه را می‏خنداند، و دقایقی دیرتر، پس از تکرار این امر، کسالت خواب و زور بیداری خلاف میل را زایل می‏سازد و فضای شادی را در مجموعه خانه و اعضای خانواده می‏آفریند.
با نگاهی به سال‏های دورتر، «مجید قناد» را بزرگ‏ترها با «ده و ده ... و ده؟!» می‏شناسند؛ مجری برنامه‏ای که مسابقه بود و پرسش و محاسبه امتیازات شرکت‏کنندگان، با عبارت «ده و ده .... و ده؟» یعنی همان نقطه شور برنامه؛ امروز اما، «قناد» با جهد و جستی حرفه‏ای که کرده، به اتفاق گروه پیش و پشت صحنه و هماهنگی، هم‏فکری و درآمیختگی همه‏جانبه حرفه‏ای، قدرت این را یافته تا برترین برنامه کودک و نوجوان تلویزیون‏مان را بسازد و رضایت عمیق و مستمر خُرد و پیر را از آن خود نماید؛ رضایتی که – به‏خصوص- این روزها، یک برنامه رادیو- تلویزیونی، به‏سختی و گاهی هم، - تقریباً- هرگز به دست نمی‏آورد! رضایتی که حتی با هزینه مبالغی بالا از پول و وقت و ایده و رنگ و نور و هر عامل تأثیرگذار دیگر، در یک کار و برنامه تلویزیونی، باز، دست نمی‏دهد. 

سه خواننده و بازی‏گر بسیار فهیم، لطیف‏طبع، باریک‏بین، کاربلد، ماهر و هنرمند فیتیله‏ای، در آمیزش با توان و تجربه و مهارت «عموقناد»، در برابر شور صادق و کودکانه جمعیت دانش‏آموز حاضر در استودیو، با سرعت، سادگی و ارزانی، تغییر فرم، لباس، دکور و ژست می‏دهند و در کنار کار حرفه‏ای، یا به‏تر بگویم، هم‏کاری حرفه‏ای شاعر باذوق، موزیسین و نوازنده پشت صحنه، کار سنگین و در عین حال، حساس «پیام‏رسانی» (در این روزها) را اجرا می‏کنند و در این مسیر، شادی و نشاط لازم برای یک روز تعطیل را به درون خانه‏ها منتقل می‏کنند، آن‏ها چنان این عملیات سهل و ممتنع داخل استودیو، استودیویی که معمولاً نماد ملال و عامل کسالت مخاطب است را گاه پرجاذبه می‏سازند که بیننده را از بیرون شدن از فضا، به مناسبت برنامه‏های ضبط‏شده و آماده پخش، می‏رنجاند! 

فی‏الجمله، این توفیق جمعی، جمع این توفیق و این میزان از جذابیت، کم‏نظیر و نادر است؛ هم در حالای تلویزیون ما و هم در هروقت و هر شبکه دیگر آن! 

پرمغزی قطعات نمایشی، با محوریت یک موضوع خاص و تعقیب یک آموزه ایرانی، اخلاقی، اجتماعی، معیشتی، دینی و نظایر آن، شادابی ملودی‏ها و شعرها، سادگی آرایش‏ها و لباس‏ها، توانایی بالای گروهی در اجرای طراحی‏شده و بداهه (وقتی که سه‏نفری اشتباهات پیش‏بینی‏نشده را با ظرافت و لطافت، نه تنها می‏پوشانند که به کرّات، تبدیل به چاشنی خوشایند هنری می‏کنند)، کنترل مرزهای ادبی و هنری و اخلاقی و دینی و آموزشی و حتی مناسبتی، در هر یک از موارد یادشده، هماهنگی یک‏یک اعضای برنامه، از تصویربرداران، کارگردان، تهیه‏کننده، نورپرداز، صدابردار و باقی عوامل ناپیدای مؤثر، و از همه مهم‏تر، زبان و توان علمی و حرفه‏ای و تخصصی همه اعضای گروه که قطعاً محصول مدیریتی درست و سنجیده، برای بالاتر بردن بار محتوایی بخش‏های مختلف برنامه است، عناصر آفریننده گوهر گران‏بهای «توفیق» در این برنامه است.

تنبیه 

با این حال و نیز برای آن‏که این سطور، خالی از شبهه «هم‏صنفی‏گری» و «پارتی‏بازی» نماند، نمی‏توان جای خالی کار جدی‏تر «مجید قناد»، برای طراحی، بیان و عرضه گفتارهای سنجیده‏تر، عمیق‏تر و مناسب‏تر در هرباره ندید؛ رقت جملات و گفتار او، گاهی چنان است که خالی از آزار خاطر نیست! هرچند امثال من، باید فراموش نکنیم که این برنامه، برای «کودک» است و «نوجوان»، سطح کار، باید مناسب سلیقه و سطح دانایی و توانایی او باشد، نه هم‏قد کودک ریش‏دار و موسفیدی مثل من!
افراط و تفریط هم البته، آفتی است که برنامه‏سازان و مدیران تلویزیون و - در جای خود، مدیران رادیو، لازم است پیوسته، مواظب آن باشند؛ از زیاده‏روی تصویربردار و کارگردان در بستن کادرهای نامتوازن و نامتعارف، تا افزایش زمان پخش و کپی کار، توسط شبکه‏های دیگر، همگی آفت‏های احتمالی این توفیق‏هاست؛ انکار نمی‏توان کرد که افراط و تفریط، گاه، چنان به کار و حس مخاطب صدمه می‏زند که یا جبران‏نشدنی است یا به‏ارزانی، رفع و رجوع نمی‏شود.

ترغیب 

امید آن‏که مسؤولان تلویزیونی، بلکه مدیران عالی‏تر و ارشد کشور، به‏شکلی مناسب، قدردان و مشوق مدیران و اعضای این گروه زحمت‏کشیده و سردوگرم‏چشیده بوده، برای تکثیر این خیر ملی و فرهنگی، همت ویژه گمارند؛ 

من اگر نزدیک به رهبری بزرگ‏وار– به عنوان رییس ارشد سازمان صدا و سیما- بودم - مثلاً، ایشان را - که از خیلی پیش‏تر، با درک اهمیت شادبودن جامعه و کار برای کودکان، بر خلق چنین فضاهایی از سوی صدا و سیما نظر و تأکید داشته‏اند- ترغیب می‏کردم تا جمعه‏ای، سرزده، سر صحنه این شورآفرینی حاضر شوند و در حمایت، تقویت و کمک به یک «عمل صالح» و «گروه نیک»، نظارت نزدیک و مشارکت عالی نمایند....!

تشویق 

.... «دست و هورا ....!»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۰۸ - ۱۳۸۸/۱۲/۰۷
0
0
عالی بود
چقدر روشنفکرانه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۶ - ۱۳۸۸/۱۲/۰۸
0
0
كاش چندتا از اين برنامه هاي شاد هم براي ما بزرگتر ها مي ساختن ، مرديم به خدا از بس مداح و عزاداري ديديم
ناشناس
|
Germany
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۸۸/۱۲/۱۵
0
0
برنامه جالبی است
مسئولان به فکـــر بزرگترها هم باشند !!!
البته اگه اسلام در خطر نباشد !!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۴ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۱
0
0
سلام
خیلی وقته دنبال شماره آقای قنادم اگه ممکنه شمارشو برام میل کنین ممنون می شم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۵ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۱
0
0
سلام
خیلی وقته دنبال شماره آقای قنادم اگه ممکنه شمارشو برام میل کنین ممنون می شم
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین