کد خبر: ۹۶۴۳۹
تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۶:۳۹
آفتاب بررسی می‏کند؛

ورزش و رسانه ملی؛ بررسی شکلی و محتوایی برنامه 90

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب - رضا کردستانی: مهم‏ترین و بارزترین قوت برنامه نود و گردانندگان آن، امروزی بودن این برنامه است. ریتم نسبتا سریع برنامه، کم کردن تعارفات و تشریفات، گفت و گوهای سریع و بی پرده، پایین کشیدن مسئولین از برج عاج‏های خود به صحنه پاسخ گویی، پرداختن به اصل مطلب بدون مقدمه، و مطالبی از این دست، نشانگر آن است که برنامه نود، "فرزند زمان خویشتن" است، هر چند که پاره‏ای از طرف حساب‏های این برنامه، هنوز پذیرای این سطح از شفافیت نیستند.

دومین نقطه قوت برنامه، بی‏تردید مجری سرزنده و فعال آن، عادل فردوسی پور، است. فردوسی پور، علیرغم آن که جزء مجریان جوان سیما به شمار می‏رود، اما سابقه‏ای طولانی‏تر در همکاری با نشریات ورزشی دارد. نگارنده این سطور، رفت و آمد فردوسی پور را به یکی از نشریات ورزشی برای ترجمه متون خبری فوتبال‏های خارجی حداقل سیزده تا چهارده سال قبل به خاطر می‏آورد. اما صرف این سابقه و تجربه، به تنهایی کفایت نمی‏‏کند. او به لحاظ ذهنی نیز شخصیت با ثبات و استواری دارد. وفاداری به اصول ژورنالیسم حرفه‏ای (ذکر منابع، گزارش بر مبنای مستندات، فرصت دادن به مخاطبین برنامه برای پاسخگویی، شم و ذائقه حرفه‏ای برای صید سوژه‏های خبری، پذیرش منصفانه انتقادات و گاهی حتی پذیرش توهین مصاحبه شوندگان، بی‏طرفی رسانه‏ای در اکثر قریب به اتفاق موارد)، هوش، حافظه، سرعت انتقال و حاضر جوابی – که از نیازهای اساسی یک مجری برنامه زنده تلویزیونی است– و مهم تر از همه، سلامت نفس و ادب و تربیت او از جمله خصوصیات مثبت او به شمار می‏روند.

برنامه نود با آن رویکرد کلی و آن نقطه قابل قبول، امروز مسلما به پر بیننده‏ترین برنامه هفتگی ورزشی و شاید یکی از سه برنامه پر بیننده هفتگی در سیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. آمار نظرسنجی این برنامه که تا اولین ساعات صبح سه شنبه، هنوز کلید ارسال پیامک‏های خود را برای این برنامه می‏فشارند، نشانه شمار مخاطبان آن است.

جای تعجب است که برنامه‏ای هفتگی با زمان اجرای حدود 3 ساعت در ساعات آخر شب و با آن که برنامه‏های ورزشی رقیب تا حدودی، سوژه‏های هفتگی آن را پیش تر دستمالی می‏کنند، توانسته است این مخاطبان را برای خود حفظ کند. شاید یکی از علل مهم این وصعیت را بتوان در تنوع قسمت‏های مختلف برنامه (حداقل 10 قسمت متنوع و مجزا) و ریتم سریع آن جستجو کرد که ناآرامی ذاتی فردوسی‏پور پشت میز اجرا نیز به این آهنگ سریع دامن می‏زند. جلب مخاطب دلیل مهم دیگری هم می‏تواند داشته باشد و آن اعتماد بینندگان به حسن جریان امور در این برنامه است.

آخرین نقطه قابل قبول و مثبت برنامه نود که به ذهن نگارنده می‏رسد، به تهیه و تنظیم مناسب این برنامه باز می‏گردد که حاکی از وجود کادر قوی در پشت صحنه برنامه است. سکته و وقفه‏های کمتر نسبت به سایر برنامه‏های ورزشی، تنظیم شسته و رفته برنامه که کمتر به دخالت مجری نیاز پیدا می‏کند، خبرنگاران به نسبت حرفه‏ای تر و مودب تر، کارشناسان متین و منصف و حرفه‏ای از دیگر نکات مثبت مردان پشت صحنه برنامه نود است.

حیف است که در واپسین سطور ذکر نکات مثبت، از بینش بلند و حمایت جدی مدیر شبکه سوم و مدیران ارشد سیما از این برنامه ورزشی یادی نکنیم، چه بسا امواج هجوم علیه این برنامه پر مخاطب، اگر حمایتی نبود، می‏توانست دودمان چنین برنامه‏هایی را به باد فنا دهد.

برای بررسی نقاط ضعف این برنامه، بازگشت به مطالبی که قبلا سایت آفتاب نیوز درباره برنامه‏های ورزشی شبکه منتشر کرده، ضروری است. در آن بحث‏ها تاکید شد که بیماری مسری پرداختن به حاشیه، در فوتبال ما و به تبعیت از آن در ورزش ما، امروزه به اژدهای هفت سری تبدیل شده که قلب تپنده آن را باید در ورود بی برنامه سرمایه دولتی به پیکر این اژدها توصیف کرد. سفره‏ای بزرگ که هم نان می‏آورد و هم نام، و بنابراین برای باقیماندن بر سر آن و یا گرفتن جایی در کنار این سفره، باید بر حاشیه دامن زد تا برای مردم عادی و ناظران این سفره آرایی، وصف عیشی رقم زد تا بزاق را به ترشح وادارد و آن گاه، شماره پیراهن فلان بازیکن یا فحاشی در بهمان ورزشگاه و حاضر جوابی مدیران عامل باشگاه‏ها در خروسخوان صبح، بتواند به سرگرمی جوان 18 ساله‏ای تبدیل شود و جای حضور در میدانی ورزشی را خمیازه‏ و چرت ناشی از برنامه‏های مهیج تلویزیونی در نیمه شب پر کند. این مقام فرصتی جداگانه برای بررسی ریشه‏ای می‏خواهد، اما ذکر آن در اینجا از اینرو حیاتی است که تلویزیون و برنامه‏های ورزشی آن نه تنها در مقابل این روند نادرست جبهه نمی‏گیرند، بلکه با دامن زدن به حاشیه‏های مهیج و ایضا مخرب، عملا بلندگوی رسانه‏ای همان‏ها شده‏اند که علیرغم گردش 200 میلیاردی فوتبال در سال، در مقابل هر انتقادی نسبت به عملکرد خود، آسمان را به زمین می‏دوزند و الخ ... .

برنامه نود نیز از این آسیب مبری نیست و در مسیر رودخانه‏ای شنا می‏کند که در نهایت آن، مرداب سکون و عدم پیشرفت در فوتبال ملی این کشور است.

نقطه ضعف دیگر برنامه نود، گستره اهدافی است که این برنامه برای خود تعریف کرده است. برنامه نود نقاط برجسته مسابقات لیگ برتر و لیگ 1 را نمایش می‏دهد، به حاشیه آن‏ها می‏پردازد، داوری این مسابقات را نقد می‏کند، خبرهای فوتبال داخلی را مرور می‏کند، به مسائل مبتلابه فوتبال می‏پردازد، فوتبال ملی را می‏کاود، با بازیکنان برجسته ملی و باشگاهی مصاحبه می‏کند، سربه سر مدیران باشگاه‏ها و مسئولان فدراسیون‏ می‏گذارد و تلاش می‏کند تا به مهم ترین رکن نظر سنجی در فوتبال تبدیل شود. ضمنا علاقه وافری دارد تا بینندگانش عدد 90 را به هر شکلی، با کیک یزدی، با آچار و پیچ گوشتی، با دست و پاهای درهم فرو رفته چند کودک حردسال بسازند، از آن عکس بگیرند و به سایت برنامه بفرستند.

این برنامه مفصل با این دامنه گسترده از مسائل حداقل می‏باید به سه برنامه مجزا تبدیل شود تا هم کمی از زمان طولانی پخش آن کاسته شود و هم اندکی ریشه‏ای تر به مسائل فوتبال این کشور پرداخته شود. پخش خلاصه بازی‏های لیگ شامل صحنه‏های گل و مصاحبه با مربیان، عینا همان کاری است که برنامه‏های قدیمی‏تر از نود، آن را انجام می‏دادند. پرداختن به حاشیه‏های بازی‏ها، بدون آن که به ریشه یابی آن ها پرداخته شود، چیزی جز شکستن قبح ناهنجاری‏های فوتبال به همراه ندارد. نقد داوری مسابقات صرفا با یک کارشناس، آن هم به صورت زنده و با تصاویر محدود تلویزیونی، در واقع تبدیل به اسباب تضعیف داوری کشور شده است. واکاوی مسائل فوتبال اعم از سازماندهی و نقد عملکرد، خود می‏تواند موضوع یک برنامه کارشناسی مفصل باشد، همان کاری که حتی فدراسیون فوتبال هم از آن باز مانده است. مصاحبه با بازیکنان برتر ملی و باشگاهی در واقع تکرار مکرراتی است که روزنامه‏های ورزشی انجام می‏دهند و حساب کشی از مدیران باشگاه‏ها و مسئولین فدراسیون و مربیان ملی گاهی آنچنان به حاشیه می‏رود که تبدیل به صفحه آبروریزی می‏شود. نظرسنجی‏های مبتنی بر پیام کوتاه از مسیر خود به دور افتاده‏اند؛ بعضی از مسائل کاملا به افکار عمومی وابسته‏اند اما پاره‏ای دیگر آنچنان فنی و کارشناسانه است که ورود نظریات مردم به صحنه، عملا لوث کردن بحث فنی در یک برنامه ورزشی است.

ارتباط بینندگان با برنامه نود، بسیار سطحی طبقه بندی شده است؛ چه بسا به جای فرستادن آرم نود با نان سنگک، بتوان دیدگاه‏های بینندگان درباره کیفیت برنامه را ملاحظه کرد و یا به جای عکس‏های بی ارتباط با برنامه، از کاریکاتور شخصیت‏های فوتبالی و یا حتی خود فردوسی پور، که چهره اش موضوع خوش دستی برای کاریکاتوریست‏هاست، استفاده کرد.

برنامه نود با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر خود، هنوز نتوانسته از چنبره تکرارها خلاص شود. آخرین تلاش فردوسی پور در تابستان سال جاری گرچه با وقفه‏ای طولانی برای سازماندهی مجدد همراه بود، اما ارائه سری جدید برنامه نمایانگر تغییر یا تحولی اساسی در شکل ارائه برنامه و یا نگرش های حاکم بر این برنامه نبود. چنانچه این تکرارها به واسطه محافظه کاری دست اندرکاران نود و ترس از دست دادن مخاطب ادامه پیدا کند، آنگاه نتیجه‏ای جز همان چیزی که از ان می‏ترسند به همراه نخواهد داشت.

این تکرار در روش و منش برنامه‏های ورزشی گاهی آنقدر لوث می‏شود که به تقلب از روی دست یکدیگر، رقابت بر سر دعوت یا مصاحبه با مسئولین ورزشی و حتی برخورد فیزیکی خبرنگاران وابسته به این برنامه‏ها با هم منجر می‏شود و این نه به صلاح ورزش و نه به صلاح تلویزیون است، که از این آشقته بازار برنامه‏های تلویزیونی، دقیقا همان‏هایی استفاده کنند که هدف انتقاد این برنامه‏ها هستند و برای خودنمای و رهایی از تیغ انتقاد، خود و وابستگانشان هر از چند گاهی، از این برنامه به آن برنامه کوچ کنند و دیگری را در فهرست تحریم شدگان وانهند. فردوسی پور گرچه در این میان یک سر و گردن از بقیه بالاتر است اما اگر فکری به حال برون رفت خود از این رقابت‏های بی‏حاصل نکند، قد او نیز به اندازه کوتوله‏های ورزشی تلویزیون کوتاه خواهد شد. فردوسی پور با توجه به داشته‏هایش که در اوایل این بحث به آن اشاره شد، هنوز جای قد کشیدن و بزرگ شدن دارد.

یکی دیگر از نقاط ضعف برنامه نود، که تابستان سال جاری عدم آمادگی آن، بهانه‏ای برای تاخیر در آغاز دور جدید آن بود، دکور عریض و طویل و پر خرج آن است. این درست که تغییر دکوراسیون می‏تواند روح تازه‏ای در برنامه بدمد و این صحیح است که دکور برنامه، با خرج و هزینه بالاتری نسبت به برنامه‏های مشابه تهیه شده، اما این هر دو، دلیلی برای عدم اشاره به ضعف‏های بارز آن نیست. نخستین ایراد وارد به این دکور، طول و عرض نامعقول آن است. طولی که از حیث متراژ، به برنامه صالح علاء، دو قدم مانده به صبح، پهلو می‏زند؛ برنامه‏ای که مجریان و مهمانان آن برای جبران ضعف طراحی دکور، باید گردن خود را حدود 270 درجه بچرخانند تا همدیگر را ببینند. گرچه در دکور برنامه جدید 90، مشکل چرخاندن سر، به کمک از میان برداشتن مهمانِ پشت به روی مجری اصلی حل شده، اما به دلیل طول بلند صحنه، باید برای فردوسی پور و مهمان آن سوی صحنه، دو عدد تلسکوپ و دو بلندگو به تجهیزات و امکانات صحنه افزود تا همدیگر را ببینند و صدای هم را بشنوند. مشت دکوراتور ناشی آنگاه باز می‏شود که دوربین اصلی بخواهد در یک تصویر هم فردوسی پور و هم مهمان او را با هم نشان دهد؛ برای این کار پایه دوربین باید حداقل تا ارتفاع دو متر بالا رود تا چنین امری میسر شود. به این مصیبت، موقعیت فردوسی پور در طول برنامه را که حداقل در سه موقعیت روبروی دوربین قرار می‏گیرد و با توجه به پخش زنده تلویزیونی، مجری باید طول این مسافت بارها در مقابل چشم تماشاگر طی کند اضافه کنید و همچنین تصور کنید اتفاقاتی می‏تواند رخ دهد و به یاد آورید آن‏هایی که رخ داده‏اند.

این دکور عریض و طویل که بیشتر به صحنه اسکیت و باله شباهت دارد، می‏توانست و می‏تواند حداقل به دو استودیوی جداگانه اما مجاور هم تبدیل شود. در این صورت هم مشکل چرخش دوربین حل می‏شود و هم چهره و حرکات صورت مجری و مهمانان برای بیننده تلویزیونی واضح‏تر خواهد بود. چه بسا اگر فیلمبرداران قابلی هم حضور داشته باشند، بتوان تا عمق چهره افراد مقابل دوربین و حرکات دست آن‏ها هم نفوذ کرد. در این میان، تنها مشکل قابل حل، عدم حضور فردوسی پور در یکی از استودیوهاست که به راحتی می‏تواند توسط مجری دوم جبران شود، مشروط به آن که دل فردوسی پور به این دومی رضایت دهد.

در صورت ایجاد چنین امکانی، فرصت نورپردازی مناسب‏تر و با زاویه بهتر هم می‏تواند فراهم شود و تصویر برداری‏های حرفه‏ای و جذاب تر، می‏تواند جنبه‏های بصری برنامه را تقویت و پیام استقرار و ثبات و آرامش را به بیننده منتقل کند و از پخش نور زیاد در صحنه، آن هم در تمام جهات که نتیجه‏ای جز دلزدگی نخواهد داشت، جلوگیری نماید.

القصه، ذکر نفاط ضعف برنامه نود، با ذکر مصائبی درباره حلقه واسط تمامی عناصر برنامه، یعنی شخص شخیص عادل خان فردوسی پور – یا به بیان دکتر شریفی، عادل جان (با لهجه مشهدی بخوانید)- به پایان می‏رسد. این درست که مجری مولف و صاحب اندیشه – و به تعبیر تلویزیونی‏ها، مجری – کارشناس، می تواند غنیمتی برای هر برنامه باشد، این درست که در این آشفته بازار کلامی و رفتاری فوتبال، روش و منش فوتبالی فردوسی پور بیانگر طراز نوینی از مجریان برنامه‏های ورزشی تلویزیون است، همچنین این درست که فردوسی پور با تمام کاستی‏ها و نقاط ضعف شخصی خود و برنامه‏اش، موفق ترین و پر بیننده ترین برنامه سیما در چند سال گذشته را روی آنتن می‏برد، اما همه این ها نمیتواند چشم و دهان جماعت منتقد را به روی نقاط ضعف مجری و حلقه مرکزی زنجیره نود ببندد.

نخستین ضعف عمده فردوسی پور در اجرا، به نحوه بیان و ادای کلمات باز می‏گردد. با توجه به ادای نادرست و نیمه جویده کلمات آن هم با سرعت مافوق تصور، احتمالا بخشی از گفته‏های او برای مخاطب قابل شنیدن نیست و این ایرادی است که با دادن وقت بیشتر به او در عین کم کردن وقت کلی برنامه، می‏تواند تا حدی مرتفع شود. ضعف شخصی دیگر او به حرکت‏های کنترل نشده صورت، دست و نیم تنه باز می‏گردد. حرکات کنترل نشده‏ای که اگر با موضوعی هیجان انگیز در طول برنامه همراه شود، تشدید می‏گردد. کافی است به تعداد دفعاتی که کاغذهای مقابل خود را برای یک صحبت کوتاه یک تا دو دقیقه‏ای جابجا می‏کند، توجه کنید تا به مشکل عصبی او پی ببرید. مشکلی که برای مثال در بهرام شفیع، مجری قدیمی ورزش و مردم، اساسا وجود ندارد.

از این‏ها که بگذریم، مابقی موارد که ضعف تلقی شود، تنها در حد استثنا و "از دست در رفتن" قابل بررسی می‏باشد که برای یک برنامه مفصل هفتگی و زنده که مطالبش در دقیقه 90 آماده عرضه می‏شوند، عیب قابل توجهی نیست؛ از جمله مصاحبه انتقادی و شدید علیه مایلی کهن که در آغاز به عهده گرفتن سرمربیگری تیم ملی، که علیرغم آن که می توانست این انتقادات وارد باشد اما شدت و حدت طرح آن‏ها به گونه‏ای بود که حس مخالفت با شخص از درون برنامه فوران می‏کرد و یا پخش صحنه‏ای از بازیکن خارجی ابومسلم که مستمسک خوبی برای مسئول وقت روابط عمومی سازمان تربیت بدنی شد، وگرنه، نه فردوسی پور "شومن کبیر" خوبی است و نه "مطامع اقتصادی و سیاسی" دارد.

ذکر مزایا و معایب برنامه نود و مجری توانای آن را با یک نقطه قوت این برنامه به پایان می‏برم تا حسن ختامی برای این یادداشت باشد. فردوسی پور و برنامه نود، علیرغم جسارت قابل توجه در به چالش کشیدن مقامات عالیرتبه ورزش همچون مناظره صفایی فراهانی و کیومرث هاشمی، و دعوت از دادکان برای دفاع از کارنامه مدیریتی‏اش، توانسته است فاصله معقول خود را با عرصه خطیر سیاست حفظ کند و این، شاهکار یک برنامه تلویزیونی است که اگر به دست نااهلان بیفتد، می‏تواند به مثابه چاقویی باشد که اتفاقا و پیش از همه، دست خود را می‏برد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین