مدت زمان زیادی از پایان دور نخست مذاکرات اتمی ایران و آمریکا که به صورت غیرمستقیم در مسقط پایتخت عمان برگزار شد، نمیگذرد. رویدادی که هم ایران، هم آمریکا و هم طرف میانجیگر یعنی عمان، آن را تحولی مثبت ارزیابی کردهاند. حتی وزیر خارجه عمان در موضع گیری، فضای مثبت درمذاکرات را کاملا مستعد حصول یک توافق تازه با محوریت پرونده اتمی تهران ارزیابی کرده است.
پالسهای تنشزدایی که از این مذاکرات صادر شده نیز موجب گشته تا شاهد باشیم میزان تهدیدات نظامی که در مدت قبل از برگزاری مذاکرات عمان، از سوی ترامپ و ترامپیستها علیه ایران مطرح میشد، به نحو محسوسی فروکش کند. در عین حال، بازارهای طلا و ارز ایران نیز شاهد ریزش قابل توجه قیمتها بوده است. روندی که در صورت حصول یک توافق میان تهران-واشینگتن، میتواند ابعاد به مراتب جدی تری را نیز به خود بگیرد. با این همه، ورای تمامی تحلیل و تفسیرهایی که پیرامون مذاکرات هستهای ایران و آمریکا و آینده آن و همچنین پیامدها و نتایح احتمالی اش مطرح میشود، هیچ بعید نیست که شاهد ظهور شگفتانههایی باشیم که اکنون کمتر به ذهن افکار عمومی و حتی تحلیلگران میرسند.
اتفاقاتی که میتوانند به کل چهارچوبهای مطرح با محوریت پرونده اتمی ایران را تغییر دهند و خود آغازکننده روندهای تازهای برای کشورمان و حتی معادلات سیاسی در منطقه خاورمیانه باشند. اساسا به همین دلیل هم است که میبینیم در مدت زمان محدود اخیر که از مذاکرات عمان میگذرد، بسیاری مخصوصا در ایران تاکید دارند که مذاکرات اتمی جاری با آمریکا، یک برهه حساس تاریخی را برای تهران تداعی میکند و میتواند تا حد زیادی بر ماهیت سیاستها و کنشهای تهران، در سالها و حتی دهههای آتی اثرگذار باشد.
در این راستا، میتوان دستکم به دو شگفتانه بزرگ در قالب مذاکرات اتمی ایران که در روزهای آتی، امکان ظهور و بروز دارند، اشاره کرد.
۱. کنشگری غیرسازنده خرابکارِ سنتی
رژیم اسرائیل اصلیترین مخالف دیپلماسی اتمی کنونی شکل گرفته میان تهران-واشینگتن است. این رژیم به طور سنتی هرگونه تحول مثبت با محوریت سیاست خارجی ایران را شکستی بزرگ برای خود ارزیابی میکند و سال هاست که هم این رژیم و هم لابیهای متحد آن و البته تریبونهای رسانهایاش، دست به هر اقدامی میزنند تا فضای معادلات مرتبط با ایران، توام با تنش و درگیری باشد.
مسالهای که به سهم خود میتواند فضای بازی قابل توجهی را در اختیار اسرائیل، مخصوصا در رابطه با مسائل منطقهای قرار دهد. در مورد آغاز مذاکرات جاری میان ایران و آمریکا، بسیاری از منابع غربی گزارش دادهاند که نتانیاهو در جریان سفر اخیرش به آمریکا، از اصلِ ماجرا خبردار شده است. احتمالا دولت ترامپ به نتانیاهو اعلام کرده که تا مشخصشدن نتیجه دیپلماسی اتمی با تهران، دست به اقدامات مخرب با محوریت پرونده هستهای ایران نزند.
موضوعی که احتمالا به مذاق اسرائیل خوش نیامده و شاید یکی از نشانههای مهم آن نیز این باشد که کنفرانس مطبوعاتی ترتیب داده شده برای نتانیاهو لغو شد و وی خیلی زود به فلسطین اشغالی بازگشت. البته که ویدئوهایی از نتانیاهو در حضور ترامپ زمانی که رئیس جمهور آمریکا صحبت از آغاز مذاکرات اتمی با ایران میکند منتشر شده که از ناراحتی عمیق وی حکایت دارد. در ساعات اخیر نیز تریبونهای تبلیغاتی اسرائیلی به ویژه آنهایی که نزدیک به جریان راست افراطی این رژیم هستند، به صراحت از موضع مذاکراتی دولت ترامپ که فقط معطوف به مساله اتمی ایران بوده و هیچ توجهی به توان موشکی-پهپادی و نفوذ منطقهای ایران ندارد، انتقاد کرده و میکنند.
حتی برخی از رسانههای اسرائیلی به صراحت به استیون ویتکاف نماینده دولت ترامپ در مذاکرات با ایران حمله میکنند و وی را فردی میدانند که نمیتواند به خوبی پروژه مذاکرات با تهران را به پیش برد. حال در این شرایط، هیچ بعید نیست که اسرائیل مدل بازیگری سنتی خود را در وضعیت کنونی نیز تکرار کند و به یک اقدام مخرب علیه ایران در قالبهایی نظیر ترور افراد و یا خرابکاری علیه سایتهای اتمی کشورمان دست بزند.
پیشتر نیز بارها شاهد بودهایم که رژیم اسرائیل در قالبهایی نظیر ترور دانشمندان هستهای ایران یا انجام اقدامات تروریستی علیه سایتهای اتمی این کشور، سبب شده تا تعامل شکل گرفته میان تهران و قدرتهای غربی با محوریت برنامه اتمی ایران تضعیف شود و روندهای تنشزا از قدرت و وزن بیشتری برخورردار شوند.
عینیترین نمونه این موضوع را میتوان در ماجرای ترور شهید محسن فخریزاده مشاهده کرد. رویدادی که موجب شد مذاکرات ایران و قدرتهای اروپایی در وین دچار اختلال شود و مهمتر از همه اینکه ایران در پاسخ، غنیسازی ۶۰ درصدی در سایتهای اتمی خود را در دستورکار قرار داد. با توجه به تهدیدات آشکار و پنهان اسرائیل مبنی بر اینکه حتی اگر آمریکا به توافقی با ایران دست یابد، باز هم این رژیم علیه ایران و توان اتمی این کشور دست به اقدامات مد نظر خود خواهد زد، کاملا محتمل است که تلآویو در مقام خرابکار سنتی با محوریت پرونده اتمی ایران وارد میدان شود و به فضای مثبت شکلگرفته در قالب مذاکرات اتمی ایران و آمریکا ضربه بزند.
مسالهای که نیازمند هوشیاری طرف ایرانی و دستگاههای امنیتی کشورمان است و البته که تحقق دستورکار مطلوب اسرائیل، فضای تنش و درگیری را به نحو قابلتوجهی بر تنشزدایی و همکاری، غالب خواهد کرد. موضوعی که اسرائیل خود را اصلیترین برنده آن میداند و حتی برخی از تندورهای اسرائیلی این جاهطلبی را دارند که در همین فضا، دولت ترامپ را به سمت درگیری و جنگ مستقیم با ایران بکشانند.
۲. دستیابی به یک توافق فوری!
از همان زمان آغاز مذاکرات عمان، بسیاری از تحلیلگران این گزاره را مطرح میکنند که هیچ بعید نیست ایران و آمریکا خیلی زود به یک توافق فوری با محوریت پرونده اتمی تهران دست یابند. این توافق حتی میتواند ماهیتی موقت داشته باشد با این حال، صِرف حاصل شدن آن، یک دستاورد بزرگ مخصوصا برای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا خواهد بود. دولت او در حوزه سیاست خارجی آمریکا تاکنون به هیچ دستاورد جدی و روشنی دست نیافته است. از این رو، به شدت به توافق با ایران نیاز دارد.
یکچنین توافقی میتواند تا حد زیادی طیف منتقدان و مخالفان ترامپ در حوزه سیاست داخلی آمریکا را ساکت کند و البته که به ترامپیستها انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری را بدهد تا به سراغ دیگر مسائل مهم نظیر جنگ اوکراین، جنگ غزه و البته تقابل با چین و مدیریت جنگ تجاری علیه جهان حرکت کنند. در این چهارچوب، ایران نیز ملاحظات خاص خود را در مورد توافق با ترامپ دارد. کاملا واضح است که ترامپ و متحدانش قابل اعتماد نیستند. از این رو، ایران نیز اگر به یک توافق فوری با آمریکا دست یابد، به احتمال زیاد راه برای واکنش خود به نقض عهدهای احتمالی ترامپیستها را باز نگه خواهد داشت.
به هر حال، ایران در شرایط کنونی، مذاکره نکردن را نوعی بازی در زمین ترامپ و مشروعیت بخشی به ادعاهای وی علیه خود ارزیابی میکند. تهران در این فضا سعی دارد ضمن مذاکرات با ترامپ، امتیازات ملموسی را نیز از طرف آمریکایی بگیرد. ایران از این مساله که ترامپ به توافق با این کشور نیاز دارد آگاه است و این مساله میتواند برای این کشور فرصتساز باشد.
از این رو، حصول یک توافق فوری با ایران آن هم در شرایطی که بسیاری از رسانهها و منابع آگاه از دیدگاه عملگرایانه ترامپ در مذاکرات جاری با ایران خبر میدهند، به هیچ عنوان عجیب نیست. حتی برخی نظیر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، یکچنین توافقی را حتمی میدانند! موضوعی که خود میتواند یک شگفتانه بزرگ نه فقط در قالب پرونده اتمی ایران بلکه در چهارپوب سیاست بین الملل باشد. آنچه واضح است این نکته میباشد که هرکدام از دو سناریوی مذکور، بروندادهای خاصی را تولید میکنند که میتوانند خاورمیانه را به سمت جنگ، یا صلح و ثباتِ بیشتر سوق دهند.