وقتی پیتسو موسیمانه، سرمربی باسابقه اهل آفریقای جنوبی، شب فسخنامهای رسمی را برای باشگاه استقلال فرستاد، مدیرعامل باشگاه، نظری جویباری، در مصاحبهای گفت: همه چیز خوب پیش میرفت، حتی در تمرینات آخر....
اما واقعیت در جهان حرفهای فوتبال، مخصوصاً در فیفا، نه بر اساس “احساس خوب” در تمرین، بلکه بر پایه قرارداد، تاریخ، و پرداخت است.
در قراردادی که بین موسیمانه و باشگاه استقلال بسته شده بود، بندهای مشخصی برای پرداخت حقوق درج شده بود. وکلای موسیمانه، که با سازوکارهای FIFA و دادگاه CAS بهخوبی آشنا هستند، اخطار اولیه را دادند: ۱۵ روز مهلت پرداخت. طبق ماده ۱۴ مکرر (۱۴ bis) آییننامه نقلوانتقالات فیفا، اگر باشگاهی در مدت معین، مطالبات مربی یا بازیکن را پرداخت نکند، طرف مقابل حق فسخ یکطرفه خواهد داشت، بدون اینکه به لحاظ حقوقی آسیب ببیند.
مدیران استقلال، اما گمان کردند با «وعده» و «دعوت به گفتوگو» میتوان این مهلت را پشت سر گذاشت. پس از گذشت ۱۵ روز، موسیمانه میتوانست هر لحظه قرارداد را فسخ کند. جالب آنکه او بیش از موعد قانونی صبر کرد، ١٢ روز بیشتر، اما نامهای با امضای نظری جویباری که در آن ادعای وجود «اختلاف حساب» شده بود، تیر خلاص را زد: مربی و وکلایش آن را تلاش برای طفره رفتن تعبیر کردند.
در فیفا، ادعای اختلاف حساب، اگر مستند و شفاف نباشد، وجاهت ندارد. کمیته حل اختلاف به مستندات مالی رجوع میکند، نه تصورات تخیلی. باشگاه اگر سندی برای پرداخت ندارد، نمیتواند با «احساس سوء تفاهم» یا «خطای دفتری» دفاع موفقی ارائه دهد.
حالا اگر تاجرنیا هم توییت بزند و دلجویی کند و مدیران فیفا را دعوت کند، باز هم تغییری در شکست مالی استقلال نخواهد کرد.
مدیریت باشگاه – بهویژه تاجرنیا– بار دیگر گرفتار خطای کلاسیک فوتبال ایران شده: بیتوجهی به تقویم قانونی. آنها فکر میکردند زمان در اختیارشان است ولی نبود. موسیمانه، با پروندهای مرتب و مستند، باشگاه را در موقعیتی قرار داد که نه تنها دستش خالیست، بلکه حالا در آستانه محکومیت مالی قرار دارد.
اما شاید بدترین بخش ماجرا، نه فقط بدهی دلاری نیست، بلکه از بین رفتن اعتبار باشگاهیست که پیشتر هم در پروندههایی مثل شفر و استراماچونی بازنده شده بود. استقلال نه فقط در زمین که در اتاقهای فیفا هم میبازد و آنجا، بازی احساس ندارد...