احمد راستینه نماینده شهرکرد و از چهرههای منسوب به جبهه پایداری، تنها سی و هشت رای کسب کرد. این در حالی بود که موج پیامکها و تبلیغات منفی علیه قالیباف در فضای مجازی پمپاژ میشد تا نمایندگان را از رای به او منصرف کند.
گفتنی است در انتخابات هیات رییسه مجلس دوازدهم، تاکنون مجتبی ذوالنوری (نماینده قم با ۶۰ رای در مقابل ۱۹۸) منوچهر متکی، نماینده تهران و وزیر اسبق امور خارجه، (با کسب ۵ رای) با محمدباقر قالیباف برای ریاست مجلس رقابت کردهاند.
نظام پارلمانی یکی از خاستگاههای ایدههای نو و تحول خواهانه در همه جوامع است، اما چرا سوپرانقلابیها هیچ گاه نتوانستهاند نظر و عقل جمعی پارلمان را جذب کنند؟ آیا این معنایی جز این دارد که تفکر آنها، محفلی و محدود است و نه ملی و سراسری؟
بهانههای مرسوم برای دیگران برای سوپرانقلابیها مسموع نیست، سوپر انقلابیها در مجلس از آزادی عمل کامل و تقریبا مطلق برخوردار هستند و چند نفر از آنها، عملا پارلمان را به مرکز تولیدات ویدئویی فضای مجازی (!) بدل کردهاند
از سوی دیگر، در خارج مجلس هم سوپرانقلابی ها، تریبونها و رسانهها و پیام رسانها و پلتفورمهای ارتباطی مخصوص خود را دارند و حتی صداوسیما هم با آنها همراه است، سوپرانقلابیها امکانات کم ندارند حتی بیشتر از بقیه دارند، اما چرا نتوانستند حتی آرای همکاران خود در مجلس را کسب کنند؟ آنهم بعد از دوسال همنشینی و همکاری؟
سوپر انقلابیها در مجلس از آزادی عمل کامل و تقریبا مطلق برخوردار هستند و چند نفر از آنها، عملا پارلمان را به مرکز تولیدات ویدئویی فضای مجازی (!) بدل کردهاند و حتی صداوسیما هم با آنها همراه است، اما چرا نتوانستند حتی آرای همکاران خود در مجلس را کسب کنند؟
با این اوصاف تفکر سوپرانقلابی چگونه میتواند "مردم ایران" را نمایندگی کند؟ و چه چشم اندازی از کشور وجود دارد اگر آنها بتوانند کاملا سلیقه و نگاه خود را بر کشور حاکم کنند؟
جریان سوپرانقلابی چنین تبلیغ کرده بود که دکتر قالیباف از مخالفان ابلاغ قانون جنجالی عفاف و حجاب است و حالا با این رای قاطع نمایندگان مشخص شد نگاه اکثریت قاطع مجلس به یکی از موضوعات اختلافی عمده در کشور و دوقطبیهای رایج چیست...
قطعا یکی از راههای ارامش سیاسی جامعه در شرایط کنونی این است که سوپرانقلابی ها- که مانند هر طیف دیگری حق حیات سیاسی دارند- به حق و وزن و سهم خود قانع باشند و البته سعی کنند زمین بازی را بهم بزنند و تولیدات محفلی خود را به اسم اصل و خالص نظام و انقلاب، فاکتور بزنند و عرضه کنند.
جریان سوپرانقلابی که "صدای بلند" دارند، چرا یکبار به خودسان شک نمیکنند که شاید آنها راه را اشتباه میروند و "زمین" کج نیست؟! و حتی نامزدهای رنگارنگ هم نمیتواند مشکل آن را حل کند، آیا سوپرانقلابیها این شکست را هم تکرار خواهند کرد؟