آفتابنیوز : 
يكي از دلايلي كه مقامات امريكايي قادر به فهماندن ديدگاهها و نگرانيهاي خود به ايرانيان نيستند، اين است كه شيوه صحيح مذاكره با آنها را نميدانند. يكي از نمونههاي اين شيوه نادرست، انتشار اتهاماتي توسط كميته روابط خارجي سناي امريكا در 19 مي بود. اين كميته بيانيه اعتراضآميز خود را با اين عنوان آغاز كرد "ايران: توسعه سلاح هاي كشتارجمعي، تروريسم و دموكراسي". پيداست كه چنين اصطلاحاتي ازجانب گروههاي بهشدت مخالف با ايران عليه اين كشور به كار برده شده است. اين اتهامات نوعي بزرگنمايي از بيقانونيها در ايران است و تنها نتيجهاي كه دربردارد اين است كه راههاي همانديشي و رسيدن به تفاهم ميان امريكا و جمهورياسلامي ايران را دشوارتر ميسازد.
با در نظر گرفتن اقدامات بيحاصلي چون انتشار اينگونه بيانيهها و اتهامات به اين نتيجه ميرسيم كه اگر امريكا به راستي درصدد تحتتأثير قراردادن مقامات ايران و تغيير سياستهاي ايران در همه زمينههاست، تمامي نهادهاي دولتي اين كشور بايد استراتژي ديگري دربرابر ايران برگزينند. لازمه اين كار آشنايي با راههاي مذاكره و چگونگي برقراري ارتباط با ايرانيان است. هرچند كه اين راهكارهاي اساسي، فراتر از تواناييهاي هر دو طرف در برقراري ارتباط است.
يكي از اصول كلي در سيستم مذاكرات ايران اين است كه تنها اعضايي حق اظهارنظر و بيان خواسته و تقاضا از طرف مقابل را دارند كه روابطي قديمي و طولانيمدت با يكديگر داشته باشند. براي آغاز يك ارتباط، بايد نقش هريك از طريق مذاكره روشن باشد؛ به اين معني كه چگونه هر يك، از طرف ديگر حمايت ميكند. در روابط دوجانبه، چنانچه يكي از دوطرف مذاكره كه از نظر سياسي در موقعيتي پايينتر قرار دارد، از طرف ديگر كه داراي موقعيتي برتر است، تقاضاي امري را بكند، اينطور تلقي ميشود كه وي قصد قدرتطلبي داشته است. تمامي گروههاي مذاكرهكننده در ايران بهشدت به اين اصل پايبند هستند و بهشدت با قدرتطلبي طرف مقابل مخالفت ميكنند، حتي اگر يكي از دوطرف مذاكرهكننده، سرانجام ناچار به موافقت شود. باز هم نتايج مطلوبي بهدست نميآيد، زيرا اين اجبار و اكراه تا مدتي موجب رنجش خاطر شده و طرف موافقتكننده هميشه بهدنبال فرصتي براي تلافي خواهد بود.
امريكا و ايران، هماكنون هيچگونه روابط رسمي با يكديگر ندارند. بنابراين هرگونه خواسته امريكا از ايران، چه بهطور مستقيم و با توسل به زور و تهديد عنوان شود و چه براي بيان آنها از اتحاديه اروپايي كمك گرفته شود، باز هم با مخالفت شديد ايران روبهرو ميشود و با اصرار هرچه بيشتر بر اين خواستهها مقاومت نيز بيشتر ميشود. اروپا نيز كه روابط رسمي با ايران دارد، در صورتي شانس موفقيت در مذاكرات با ايران را دارد كه مقامات ايراني آنها را دستنشانده امريكا ندانند. تنها راه امريكا براي پيشبرد منافع خود در مذاكرات با ايران اين است كه عليرغم ميل خود با شرايط كنار بيايد و بهطور مستقيم با جمهورياسلامي ايران وارد مذاكره شود. با اينكه بسياري از احزاب دولت كنوني امريكا ـ و مطمئناً بسياري از مقامات ايراني ـ بهشدت با اين امر مخالفاند، اما اهداف سياسي موجب از سرگيري چنين مذاكراتي خواهد شد.
با توجه به ناآگاهي امريكا از چگونگي انجام اين نوع مذاكرات پيچيده با ايرانيان، پيشبرد موفقيتآميز اين مذاكرات بستگي به جسارت ايرانيان درآغاز گفتوگوها و سرانجام موفقيت در آن دارد. انتخابات رياستجمهوري ماه آينده ايران، درواقع از رويدادهاي سرنوشتساز در مورد چگونگي ارتباط ايران و امريكا در آينده خواهد بود. آقاي علياكبر هاشمي رفسنجاني، رئيسجمهور پيشين ايران كه اين دوره نيز نامزد رياستجمهوري شده است، تجربه كافي در برخورد با امريكاييها را دارد. وي در ماجراي ايران ـ كنترا (اشاره به ماجراي مكفارلين) نقش فعالي داشت و باهوش و ذكاوت سياسي خود بهخوبي از عهده اين مشكل برآمد. وي با اطمينان اعلام كرده است كه با امريكا ارتباط برقرار خواهد كرد و اين امر هيچ مشكل سياسي در كشور براي وي ايجاد نخواهد كرد ـ ادعايي كه كمتر ازجانب سياستمداران ايراني شنيده ميشود و بديهي است كه در داخل كشور افراد بسياري با طرز تفكر او مخالفاند ـ اما سياستمداران واقعگراي كشور معتقدند كه او ميتواند روابط ايران و امريكا را از سر بگيرد؛ اتفاقي كه به عقيده آنها سرانجام در آينده رخ خواهد داد. واشنگتن ناچار خواهد بود كه از نو چنين فردي را با چنين ديدگاهي از ميان سياستمداران بنام ايران پيدا كند. با اين حال، آقاي رفسنجاني يك سياستمدار باتجربه است. كارل روو (Karl Rove) با اينكه ازنظر سياسي با آقاي رفسنجاني همعقيده است، اما باز هم از نظر هوش و ذكاوت سياسي به او نميرسد. وي اعلام كرده است در صورت پيروزي در انتخابات، رابطه ايران ـ امريكا را بهتر خواهد كرد اما برقراري رابطه با وي كار آساني نخواهد بود. آقاي رفسنجاني هيچگاه كاري نميكند كه از نظر ديگران دستنشانده امريكا تلقي شود. بنابراين، واشنگتن سعي ميكند بهسرعت و با احتياط به اظهارات وي پاسخ دهد. اين موقعيت تلاشهاي ناموفق مادلين آلبرايت و ديگر سياستمداران امريكايي را در برقراري روابط ديپلماتيك با ايران به ثمر خواهد رسانيد.
امريكا و ايران، هماكنون به فردي همچون آقاي رفسنجاني نياز دارند. بدون انجام يكسري مذاكرات رو در رو، روابط اين دو كشور همچنان تيره خواهد ماند و ملت امريكا دوباره و چندباره با اين پاسخ نااميدكننده و مزورانه ازجانب محافل جهاني روبهرو ميشود كه "ما تمامي تلاش خود را كرديم."