آفتابنیوز : 
عليرغم اهميت آمار مذكور، در برخي از كشورها به دليل اعتقادات مذهبي و يا محروميتهاي قانوني خانوادههاي افرادي كه خودكشي كردهاند، اساسا بخشي از وقايع خودكشي را گزارش نميكنند. چنانكه اين مشكل در جامعه ما نيز وجود دارد و اكثر مطالعاتي كه در مورد اين مساله صورت گرفته است، به عدم وجود اطلاعات درست و متناقض مراكز رسمي مربوط و نيز عدم همكاري و ارائه اطلاعات توسط بستگان فرد اقدام كننده به خودكشي ، اشاره كرده است.
اكبر نعمتي ، مدير كل امور اجتماعي وزارت كشور،در این زمینه می گوید :معمولا وقتي صحبت از خودكشي به ميان ميآيد در نگاه اول به عنوان واقعهاي خاص و ناشي از عوامل فردي و يا خانوادگي شخص در نظر گرفته شده است و بيشتر رويكردي روانشناختي و پزشكي در ارتباط با آن مطرح ميشود. بدين معنا كه اين پديده بيشتر ناشي از خصوصيات رواني و ژنتيكي افراد است؛ اما از نگاه جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعي شرايط جامعه، نقش مهمي در بروز چنين پديدهاي دارند.
وی می افزاید : در اكثر مطالعاتي هم كه راجع به خودكشي و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است، اختلافات خانوادگي بالاترين رقم علت خودكشي را به خود اختصاص داده است. هر چند بايد گفت پديدههاي اجتماعي نميتوانند تك سبدي باشند. بنابراين در بررسي ريشهها و عوامل پديدههايي مانند خودكشي بايد به بسياري ديگر از عوامل نيز توجه داشت. در مطالعات انجام شده فقر، بيكاري و درآمد پايين، از فاكتورهاي مهم در سوق دادن افراد به از بين بردن خود بوده است و ميتوان گفت علت اقدام به خودكشي چند لايه است.
نعمتی می گوید:بر اساس تحقيقاتي كه در استانهاي مختلف صورت گرفته است، زنان بيشتر از مردان اقدام به خودكشي كردهاند كه عمده آن به دليل اختلافات خانوادگي و باورهاي متضاد زنان و مردان در زندگي مشترك است. هنوز هم در بسياري از شهرهاي كشور و عليالخصوص روستاها مردان خود را صاحب امتياز و مالك زنان ميدانند و از آنان انتظار اطاعت ، پذيرش مطلق عقايد مردان و عدم حضور در عرصه اجتماع را دارند.
اين قضيه با توجه به شرايط متحول جامعه و حضور زنان و تمايل گسترده آنان براي حضور در عرصههاي مختلف جامعه، حق سخن گفتن و تصميمگيري در خانواده و اجتماع و اثبات و پيگيري حقوق خود به عنوان يك انسان فراتر از تمايز جنسي، نميتواند منجر به سازگاري زنان با خواستههاي مردان باشد. در عين حال ابزارهايي كه زنان خصوصا زنان بيسواد در شهرهاي كوچك و يا روستاها دارند توانايي تحقق خواستههاي مشروع آنان را ندارد. در چنين شرايطي و وجود تنگناهاي شديد براي برون رفت از اين وضعيت، تنها راه را خودكشي ميدانند.
نعمتی می افزاید:بر اساس آماري كه در اختيار است، روند خودكشي در برخي از استانهاي كشور رو به افزايش است و آنچه باعث نگراني است آن است كه عمده خودكشيها در ميان جوانان رخ ميدهد؛ يعني افرادي كه سرمايههاي اجتماعي ـــ اقتصادي كشور محسوب ميشوند. بنابراين با توجه به افزايش كمي اين پديده و اثبات تاثير عوامل و شرايط خارج از فرد بر آن، رفته رفته تبديل به يك مساله اجتماعي شده است كه ميتواند اثرات منفي و نامطلوبي بر روي ساير بخشهاي جامعه داشته باشد.
بر اساس آمار، ميانگين ميزان خودكشي در فاصله سالهاي 81ـــ 75 ، 51/5 در صد هزار نفر در كشور است كه طي سالهاي مذكور در استانهاي ايلام و كرمانشاه اين ميانگين بالاتر و در سيستان و بلوچستان پايينتر بوده است.
برحسب گروههاي سني، افراد بالاي 20 سال بيشترين ميزان خودكشي را داشتهاند. ميزان اقدام به خودكشي هم بطور كلي در ميان زنان بالاتر است؛ اما موارد منجر به مرگ در بين مردان بيشتر رخ ميدهد. بر اساس آمارها ميزان خودكشي در سالهاي اخير تا حدودي نسبت به سال 75 روندي كاهشي داشته و كمتر شده است. به گونهاي كه از 13/6 در صد هزار نفر در سال 75 به 73/5 درصد هزار نفر در سال 83 رسيده است. البته طي اين سالها استانهاي ايلام، كرمانشاه و همدان غالبا روندي افزايشي داشتهاند.
همچنين ميزان خودكشي زنان در دو استان ايلام و كرمانشاه بيشتر از مردان بوده است و بيشترين ميزان خودكشي در گروههاي سني بالاي 25 سال است.