آفتابنیوز :
آفتاب – فروزان آصف نخعی: طرح حضور بن لادن در ایران از سوی شبکه فاکس نیوز و دیگری خبر رفت و آمد اعضای القاعده به ایران، همچنین نظریه مشاور امنیت ملی امریکا در زمان کارتر یعنی برژینسکی مبنی بر این که حل مسئله هستهای صرفا در گرو جابجایی قدرت در ایران میسر است؛ همگی حکایت از تلاش امریکا برای گره زدن مسایل هستهای ایران به تروریسم بینالمللی دارد که این خود به معنای تغییر فضای سیاسی در نظام بینالملل در باره برنامه هستهای ایران است.
این نظریه را برژینسکی در آخرین مقاله خود در روزنامه زوددویچه سایتونگ چاپ آلمان مطرح کرده است. هر چند او در این نظریه کماکان بر عدم حمله نظامی بر ایران تاکید دارد ولی جابجایی قدرت در چارچوب حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی ایران را مد نظر قرار میدهد. با این همه تبلیغات خبری مبنی بر حضور بنلادن در ایران و یا رفتو آمد اعضای القاعده به ایران خود ناشی از این نظریه میتواند باشد که چه بسا برگشتن ورق به سمت نظامیگری در نظام بینالملل جایگاه خبری برای توجیه افکار عمومی در ارتباط با عملیات نظامی را روشن سازد.
این در حالی است که درخرداد 1386؛ زبیگنیو برژینسکی در جمع اعضای یک کمیته تحقیق غیرحزبی از نمایندگان کنگره نگرانی آشکار خود را از تلاش شبکه القاعده برای آغاز جنگ میان ایالات متحده آمریکا و ایران ابراز میکند. او تاکید میکند که دولت کنونی آمریکا در شرایطی قرار دارد که ممکن است ایران را مسئول حملات شبکه القاعده علیه خود تلقی کرده و از آن به عنوان پیشزمینه برای آغاز حمله نظامی متقابل به تاسیسات اتمی این کشور استفاده کند. به عقیده مشاور امنیت ملی امریکا در دوره زمامداری جیمی کارتر تلاش القاعده برای جنگافروزی میان واشنگتن و تهران احتمالی است که باید بسیار جدی گرفته شود.
برژینسکی در ادامه تاکید کرده بود که "کنگره اکنون باید بیشتر از گذشته برای محدود ساختن اختیارات رئیسجمهور در زمینه آغاز جنگ علیه ایران تلاش کند، هرچند به گفته وی محدودیتهای جدید نباید
قدرت رئیس جمهور را برای پاسخگویی به حملات خارجی علیه منافع آمریکا محدود سازد، بلکه بهگونهای باشد که آغاز هرگونه عملیات نظامی را بدون داشتن استدلالهای کافی دشوار نماید."
در همان زمان نیز مقامات ایالات متحده طی سالهای گذشته چندین بار ایران را متهم ساختند که سران القاعده را در فرار از افغانستان به سرزمینهای دیگر یاری کردهاند. برخی از آنان مانند رامسفلد حتی پا را از این نیر فراتر گذشته و تهران را متهم به ایجاد پناهگاههای امن برای فرماندهان این شبکه کردند، ولی این ادعایی بود که هیچگاه مدرک قابل دفاعی برای اثبات آن ارائه نشد.
دیک چینی معاون رئیسجمهور آمریکا نیز در گفتو گو با فاکسنیوز ادعا کرده بود که "آمریکا از حضور برخی رهبران القاعده در ایران تحت بازداشت خانگی اطمینان کامل دارد". برخی تحلیلگران در واشنگتن در همان زمان تاکید کرده بودند که ایالات متحده در در صورت هرگونه مواجهه با ایران در ماههای آینده از آن استفاده ابزاری خواهد کرد.
علیرغم مواضع دیک چینی و دیگر دوستانش، مدیر بخش روسیه و اوراسیا در مرکز مطالعات بینالمللی استراتژیک در واشنگتن ابراز عقیده کرده بود که ایالات متحده با توجه به مشکلات زیادی که در عراق و افغانستان با آنها روبروست برنامهای برای حمله به تاسیسات هستهای ایران در دستور کار ندارد.
به گزارش خبرگزاری رسمی ارمنستان "کوری ولت"که در جریان یک کنفرانس خبری در ایروان سخن میگفت با اشاره به مشکلات ایالات متحده در منطقه خاورمیانه گفت:"جنگ ناتمام در عراق و تشدید مشکلات دولت تحت حمایت آمریکا در افغانستان باعث شده تا سناریوی آغاز جنگ علیه ایران منحصر به بروز اتفاقات استثنائی شود". اما در این میان بروز اتفاقات استثنایی شامل چه مواردی است؟
تا کنون مشاهده شده که امریکا به طور مداوم موضوع القاعده و اخیرا بنلادن را به عنوان یک امر حیاتی در حوزه رسانهای و افکارعمومی امریکا زنده نگاه داشته است. برخی از ناظران سیاسی بینالمللی نیز خبر از آن دادهاند که براساس اسناد به دست آمده و شکایتی که برخی خانوادههای کشته شده در برجهای دوقلو از ایران به عمل آوردهاند مبنی براین که ایران نیز از حمله القاعده به برجها اطلاع داشته، حکایت از آن دارد که موج خبری بر روی حضور بنلادن در ایران و همچنین رفتو آمد اعضای القاعده به ایران در نهایت میتواند توجیهی برای نسبت دادن دخالت ایران در ماجرای حمله به برجهای دوقلو باشد.
آن چه در این میان به نظر قطعی میرسد آن است که دولت اوباما تاکنون بر روی تغییر رفتار حکومت ایران متمرکز بوده و نگرانی رییس جمهوری ایران که در سفر به نیویورک از چارلی رز پرسیده بود که با معاوضه اورانیوم 3 درصد در مقابل 20 درصد آیا مسایل حل می شود، باید گفت که تا کنون مسئله باید حل شده قلمداد شود.
پس ازموج خبری فاکسنیوز (حضور بن لادن در ایران ) این که موج خبری جدید آسوشیتدپرس تاکید دارد براین که "برخی از اعضای القاعده بیسروصدا به داخل و خارج از ایران رفت و آمد دارند" حکایت از تحرکات جدیدی در صحنه روابط بینالمللی میکند.
این خبرگزاری در گزارش خود این احتمال را مطرح کرده است که جمهوری اسلامی کنترل خود را بر اعضای زندانی القاعده کاهش داده تا این گروه تروریستی بار دیگر بتواند نیروهای خود را برای مبارزه با ایالات متحده سامان دهد.
به گفته یک مقام سابق سازمان سیا، تمام افرادی از القاعده که از ایران خارج شدهاند "جزء سرمایهگذاران و برنامهریزان این گروه تروریستی هستند".
آسوشیتدپرس از جمله اعضای گروه القاعده که در ایران به سر بردهاند به این افراد اشاره کرده است: ابوحفص اهل موریتانی، مشاور بنلادن، ابوسعید المسری، مسئول امور مالی القاعده، سلیمان ابوغیث، سخنگوی بنلادن، و مصطفی حامد که در این گروه نقش مربی عملیات تروریستی را بر عهده داشته است. آیا اینها و از جمله حملات تروریستی آینده میتواند جزو استثنائات برای حمله به ایران تلقی شود؟
البته مسئولان ایران نیز به خوبی میدانند که در استراتژی هستهای امریکا، برای آنان به همراه کره شمالی جایگاه ویژهای درنظر گرفته شده است.
با این همه به نظر میرسد از نظر آمریکاییها موضوع هستهای ایران باید با مسئله تروریسم بینالمللی گره بخورد تا فشارها کارساز شود.
پس از طرح مسایل گروه القاعده نباید فراموش کرد که جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا به قانونگذاران اروپا گفت که ایران انتخاب سختی در پیش دارد یا باید مقررات بینالمللی را بپذیرد و یا با عواقب برنامه اتمی خود روبرو شود.
به گزارش بیبیسی وی گفت: تهران با انتخاب سختی روبروست، یا مقررات بینالمللی را بپذیرد و به جامعه کشورهای مسئول بپیوندد که ما امیدواریم (چنین کند)، یا با تبعات بیشتر و انزوای فزاینده روبرو شود.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که 5 عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد مشغول بررسی قطعنامهای برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه کشورمان هستند.
معاون رئیس جمهور آمریکا گفت با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تهدید اتمی در جهان کاهش یافت اما مسابقه تسلیحاتی جدیدی ممکن است در یکی از "بیثبات ترین نقاط جهان (خاورمیانه) ظاهر شود."
با همه هراسی که امریکا از بمب هستهای ایران اظهار میکند برژینسکی تاکید دارد که باید در آینده با ایران هسته ای روبرو شد. ولی از جنگ به چند دلیل به شدت می هراسد: 1- برنده حمله امریکا به ایران روسیه باشد 2- ایران درکنار افغانستان و عراق به محل جدیدی برای پیکارجویان القاعده تبدیل شود.
منظور از این مقاله چیست