شکست سهمگین دولت در «نمایش استادیوم آزادی»
برغم تمام برنامه ریزی ها و هزینه های میلیاردی و آوردن نیرو از سراسر کشور برای نمایش قدرت 100 هزار نفری کمتر از یک سوم این رقم را توانستند جمع کنند؛به همین دلیل بود که احمدی نژاد ترجیح داد این مراسم جنجالی را انتخاباتی نکند و با توجه به اطلاعاتی که از تعداد اندک جمعیت به نهاد ریاست جمهوری رسیده بود، قرار شد مشایی هم نیاید. اوضاع استادیوم، اصلاً برای بهره برداری تبلیغاتی و حتی گفتن "زنده باد بهار" نیز مساعد نبود، آن هم در میان جمعیتی که چون وقت ناهارشان دیر شده بود ، به جای " زنده باد «بهار» " ، شعار "ما «ناهار» می خواهیم یالّا" سر می دادند.
آفتابنیوز :
آفتاب: روز 29 فروردین 1392 ، برغم تمام مقدمه چینی هایی که برایش شده بود ، هرگز روز احمدی نژاد و دولت احمدی نژاد نبود.
از مدت ها قبل ، دولت ، به معنای واقعی کلمه ، تمام همّ و غمّ خود را صرف این کرده بود که بتواند 100 هزار نفر را در حمایت از خود به استادیوم آزادی بکشاند و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ، قدرت نمایی سیاسی و تبلیغاتی کند.

اگر صد هزار نفر از ساکنان تهران ، به برنامه دولت می رفتند ، احمدی نژاد و تیمش ، می توانستند در تحلیل خود مبنی بر ادامه حضور در پاستور ، راسخ تر باشند.
اما دعوت از دهها گروه موسیقی و حتی شایعه خواندن "حبیب" در این گردهمایی ، نصب بیلبوردهای بزرگ و پرشمار در اتوبان ها و نقاط پرتردد تهران و تبلیغات دامنه دار رسانه ای و ... نتوانستند رغبت و تحرکی در میان مردم تهران برای رفتن به مهمانی دولت ایجاد کنند.
از این رو ، دولت آماده باش سراسری داد و قرار شد از استان های مختلف کشور و از ادارات و سازمان های دولتی ، کارمندان ، کارگران ، دانش آموزان و اعضای هلال احمر را به همراه خانواده هایشان ، با خرج دولت ، به تهران بیاورند و برگردانند.

چند روز قبل از مراسم استادیوم آزادی ، برخی نزدیکان دولت پیشنهاد کرده بودند برنامه را به جای برگزاری در استادیوم 100 هزار نفری آزادی به سالن 12 هزار نفری آزادی ببرند ولی مقامات دولت گفته بودند که جمع کردن 100 هزار نفر برایشان کاری ندارد و حتماً باید در استادیوم اجرای برنامه کنند! آنها به این تجمع یکصد هزار نفری نیاز مبرم داشتند.
با این حال ، روز موعود فرا رسید. صدها خودروی اداری و اتوبوس و مینی بوس ، از سراسر کشور در اطراف استادیوم آزادی پارک کردند تا افرادی که از شمال و جنوب و شرق و غرب کشور ، آورده بودند را پیاده کنند.

اما برغم تمام پیش بینی ها ، خرج ها و برنامه ریزی ها ، استادیوم آزادی ، حتی تا نیمه هم پر نشد، استادیومی که برغم معروفیت اش به "صدهزار نفری" ، 84412 نفر ظرفیت دارد*. (البته در مواردی تا 120 هزار نفر هم توانسته اند در این استادیوم باشند ولی با 84412 نفر ، کل صندلی ها پر و استادیوم آکنده از جمعیت می شود.)
برآوردهای مستند به تصاویر حاکی از آن است که کل دولت توانسته از تهران ، شهرهای اطراف و استان های کشور ، با بسیج امکاناتش ، تنها 30 هزار نفر را در استادیوم جمع کند.
در این میان ، نقش سازمان هلال احمر را نباید نادیده گرفت که به تنهایی توانست با تجمیع دانش آموزان عضو هلال احمر ، که با لباس های فرم کاملاً مشخص بودند ، آبروداری کند(!) و بخش مهمی از صندلی ها را اشغال نماید و الّا استادیوم خالی از اینی می شد که بود. احمدی نژاد باید پاداش خوبی به مسوولان این سازمان بدهد!

جمعیت اندکی که بعد از آن هیاهوی بسیار و هزینه های میلیاردی به استادیوم دولت توانست به استادیوم ببرد ، از یک سو ، شکست تشکیلاتی دولت در اجرای یک عملیات جمع آوری نیرو و لجستیک بود و از سوی دیگر ، یک ناکامی سیاسی برای جریانی بود که می خواست در حضور 100 هزار نفر ، قدرت نمایی کند.
دقیقاً به همین دلیل بود که احمدی نژاد ترجیح داد این مراسم جنجالی را انتخاباتی نکند و با توجه به اطلاعاتی که از تعداد اندک جمعیت به نهاد ریاست جمهوری رسیده بود ، قرار شد مشایی هم نیاید.
اوضاع آزادی ، اصلاً برای بهره برداری تبلیغاتی و حتی گفتن "زنده باد بهار" نیز مساعد نبود و اگر می خواستند چنین کنند نقض غرض می شد ، آن هم در میان جمعیتی که چون وقت ناهارشان دیر شده بود ، به جای " زنده باد «بهار» " ، شعار "ما «ناهار» می خواهیم یالّا" سر می دادند.

این بود که احمدی نژاد ترجیح داد بعد از چند دقیقه سخنرانی معمولی و دادن لوح تقدیر به 9 نفر ، استادیوم را ، بدون هیچ دستاوردی ترک کند و این در حالی بود که قرار بود جشن تقدیر از خادمان سفرهای نوروزی ، میتینگ انتخاباتی دولت شود. در درستی این گزاره همین بس که در سال های قبل ، تجلیل از دست اندرکاران سفرهای نوروزی در یک مراسم متعارف در داخل یک سالن اجتماعات صورت می گرفت و هیچ گاه احساس نیاز به این نمی شود که هزینه های میلیاردی کنند و از اقصی نقاط کشور ، کارمندان و کارگران و دانش آموزان را سوار اتوبوس کنند و با دادن حق ماموریت و تغذیه و اسکان و هزینه ایاب و ذهاب و ... آنها را به تهران بیاورند که مثلاً می خواهیم به 9 نفر لوح تقدیر بدهیم**! اساساً برای یک مراسم تجلیل اداری ، چنین میتینگی نیاز نبود، نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا.
شکست نمایش استادیوم آزادی ، هم از این منظر بود که ریخت و پاش میلیاردی برای هیچ ، آن هم در شرایط اقتصادی کنونی - که حتی تکلیف بوده سالانه کشور هم معلوم نیست - موجی از نارضایتی عمومی ایجاد کرد و هم ، 100 هزار نفری که دولت می خواست گردهم آورد ، محقق نشد تا دولتی ها ، نقشه هایشان را نقش بر آب ببینند به ویژه آن که بخش قابل توجهی از حاضران در استادیوم ، بعد از پایان برنامه های هنری و موسیقی و بعد از ورود احمدی نژاد ، استادیوم را ترک کردند.
البته این ، تنها دولت نبود که در این ماجرا ناکام ماند ، مردم نیز که ظرف یک بعد از ظهر ، میلیاردها تومان از جیب شان بر باد رفت ، متضرر نمایش استادیوم آزادی بودند. از این مراسم ، نه نانی برای ملت در آمد و نه آبی برای دولت.
پی نوشت:
* مهدی تاج ، سرپرست سازمان لیگ در گفت و گو با ایسنا ؛ 7 بهمن 91
** در این مراسم تنها کاری که در قالب تجلیل از خادمان سفرهای نوروزی انجام شد،اعطای لوح تقدیر به 9 نفر از دست اندرکاران این سفرها بود.آیا باور پذیر است که تدارک برنامه صدهزار نفری آن هم از کل کشور برای این بود که به این 9 نفر لوح تقدیر بدهند؟!
از مدت ها قبل ، دولت ، به معنای واقعی کلمه ، تمام همّ و غمّ خود را صرف این کرده بود که بتواند 100 هزار نفر را در حمایت از خود به استادیوم آزادی بکشاند و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ، قدرت نمایی سیاسی و تبلیغاتی کند.

دولت از مدت ها قبل ، تبلیغات میتینگ 100 هزار نفری اش را شروع کرده بود
اما دعوت از دهها گروه موسیقی و حتی شایعه خواندن "حبیب" در این گردهمایی ، نصب بیلبوردهای بزرگ و پرشمار در اتوبان ها و نقاط پرتردد تهران و تبلیغات دامنه دار رسانه ای و ... نتوانستند رغبت و تحرکی در میان مردم تهران برای رفتن به مهمانی دولت ایجاد کنند.
از این رو ، دولت آماده باش سراسری داد و قرار شد از استان های مختلف کشور و از ادارات و سازمان های دولتی ، کارمندان ، کارگران ، دانش آموزان و اعضای هلال احمر را به همراه خانواده هایشان ، با خرج دولت ، به تهران بیاورند و برگردانند.

احمدی نژاد انتظار نداشت تنها یک سوم برآوردهایش از میزان جمعیت را ببیند
با این حال ، روز موعود فرا رسید. صدها خودروی اداری و اتوبوس و مینی بوس ، از سراسر کشور در اطراف استادیوم آزادی پارک کردند تا افرادی که از شمال و جنوب و شرق و غرب کشور ، آورده بودند را پیاده کنند.

از همه جای کشور آورده بودند ، با پول و خودروهای بیت المال
برآوردهای مستند به تصاویر حاکی از آن است که کل دولت توانسته از تهران ، شهرهای اطراف و استان های کشور ، با بسیج امکاناتش ، تنها 30 هزار نفر را در استادیوم جمع کند.
در این میان ، نقش سازمان هلال احمر را نباید نادیده گرفت که به تنهایی توانست با تجمیع دانش آموزان عضو هلال احمر ، که با لباس های فرم کاملاً مشخص بودند ، آبروداری کند(!) و بخش مهمی از صندلی ها را اشغال نماید و الّا استادیوم خالی از اینی می شد که بود. احمدی نژاد باید پاداش خوبی به مسوولان این سازمان بدهد!

هلال احمر ، آبروی مراسم را خرید ؛ بخش زیادی از حاضران ، اعضای هلال احمر بودند
دقیقاً به همین دلیل بود که احمدی نژاد ترجیح داد این مراسم جنجالی را انتخاباتی نکند و با توجه به اطلاعاتی که از تعداد اندک جمعیت به نهاد ریاست جمهوری رسیده بود ، قرار شد مشایی هم نیاید.
اوضاع آزادی ، اصلاً برای بهره برداری تبلیغاتی و حتی گفتن "زنده باد بهار" نیز مساعد نبود و اگر می خواستند چنین کنند نقض غرض می شد ، آن هم در میان جمعیتی که چون وقت ناهارشان دیر شده بود ، به جای " زنده باد «بهار» " ، شعار "ما «ناهار» می خواهیم یالّا" سر می دادند.

ورزشگاه نیمه خالی ، باعث شد مشایی نیاید و احمدی نژاد هم که حتی از مراسم 22 بهمن و پیام نوروزی و سفر استانی اش، برای طرح شعار شعار زنده باد بهار استفاده می کرد ، از خیر طرح این شعار بگذرد!
شکست نمایش استادیوم آزادی ، هم از این منظر بود که ریخت و پاش میلیاردی برای هیچ ، آن هم در شرایط اقتصادی کنونی - که حتی تکلیف بوده سالانه کشور هم معلوم نیست - موجی از نارضایتی عمومی ایجاد کرد و هم ، 100 هزار نفری که دولت می خواست گردهم آورد ، محقق نشد تا دولتی ها ، نقشه هایشان را نقش بر آب ببینند به ویژه آن که بخش قابل توجهی از حاضران در استادیوم ، بعد از پایان برنامه های هنری و موسیقی و بعد از ورود احمدی نژاد ، استادیوم را ترک کردند.
البته این ، تنها دولت نبود که در این ماجرا ناکام ماند ، مردم نیز که ظرف یک بعد از ظهر ، میلیاردها تومان از جیب شان بر باد رفت ، متضرر نمایش استادیوم آزادی بودند. از این مراسم ، نه نانی برای ملت در آمد و نه آبی برای دولت.
پی نوشت:
* مهدی تاج ، سرپرست سازمان لیگ در گفت و گو با ایسنا ؛ 7 بهمن 91
** در این مراسم تنها کاری که در قالب تجلیل از خادمان سفرهای نوروزی انجام شد،اعطای لوح تقدیر به 9 نفر از دست اندرکاران این سفرها بود.آیا باور پذیر است که تدارک برنامه صدهزار نفری آن هم از کل کشور برای این بود که به این 9 نفر لوح تقدیر بدهند؟!
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه انتشار یافته: ۷۹
خواجه در بند نقش ايوان است ؟!!!
سيد ما بيا ونجات بده اين همه كوته فكري رو .
عشق ما خاتمي
خدا لعنت کنه بانی و باعث این شر عظیم رو
ضمنا این نوشته توسط یه ایرانی نوشته نشده فکرکنم ازبرادران تبعه کشورهمسایه هم اجیرشدند
موفق باشید
بابا رابین هود
بابا امیرکبیر
بابا جیگررررررررررررررررررررررررر
آخ آخ آخ آخ آخ!!!!
این روزها چه زیبا مصداق و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین متجلی می گردد کاش همه با هر مقام و شخصیت درس بگیریم و دست از زیاده خواهی ، خود خواهی و قدرت طلبی و ستایش طلبی برداریم. انشاالله
چون که که فکر کنم بالاتر از سیاهی رنگی نیست!!
هردو تلاش كردن.
نقطه ضعف بزرگ خاتمي تو زمزمه هاي آزادي بود و اين با فرهنگ و دين مردم ايران سازگار نبود.بله.دنبال انرژي هسته اي نرفت.كشورش تحريم نشد.با اقتصاد نفتي كشور رو اداره كرد..اما تا كي ميشد اين وضعيت رو ادامه داد؟..خدايي قضاوت كنيد
احمدي نژاد هم خيلي تلاش كرد.اگه انصاف داشته باشيم مثلا" تو بحث مسكن واقعا" تحول بزرگي ايجاد كرد.قيمت ها به زير يك سوم رسيد(اگرچه كه اين چندماه آخري پارسال...). قاچاق هاي ميليوني و ميلياردي رو ديد.خواست باهاش مبازره كنه(هدفمندي يارانه)..اما نشد. كشور تحريم شد.چرا؟ چون سياست نداشت.رفت تو سازمان ملل علنا" شعار مرگ بر اسرائيل رو داد.البته دلمون شاد شد ولي يه سياست مدار نبايد علني سياست هاش تو بوق و كرنا كنه.ذره ذره بايد گوش اسرائيل بريد(البته اسرائيل عددي نيس.با شكستهاش تو غزه و جاهاي ديگه هم حسابي گوشمالي خورده).
پس منتظر خاتمي و احمدي نژاد ديگه نباشين.خداحافظ خاتمي و احمدي نژاد.ممنون از زحماتتون
احمدي نژاد نگران نباش.مرگ بر اسرائيل ما تا ابد ادامه دارد.زنده باد ايران
آفتاب مگر از این موارد در کشور ما پیش میاد؟
عجیبه...من فکر میکردم در همه مراسمات مردم خودجوش میاییند...؟
فقط این گرونی روببره
دستشو میبوسیم
محرومی هم میشود که احمدی نژاد حقشان را داد اگرچه نه تمام وکمال ان
هم بخاطر کار شکنی های بود که در اجرای برنامه هاش انجام می گرفت
بنده و امثال ما که در روستا زندگی میکنیم وماشین و گاز ودیگر امکاناتی
را که دولت براشان یارانه می داد نداشتیم کاری کرد که هر کس حق خودش را بگیرد
متاسفم براتون
به راحتی آب خوردن گول میخورید
ایرانی های باهووووووش!!!!
می باشندمن وشمابایدلحظه شناس باشیم وبیش ازاین گول این جریانات رانخوریم
دم احمدی نژاد گرم که خاتمی را عزت بخشید
دم احمدی نژاد گرم که خاتمی را عزت بخشید