چندی پیش یکی از خوانندگان زیرزمینی ایران به نام «مهراد هیدن» آهنگ جدیدی را به نام «حمومی» با همکاری یک شخصیت هوش مصنوعی به نام «نوا» منتشر کرد که بازخوردهای متفاوتی به همراه داشت؛ عدهای این نوع بهره گیری از هوش مصنوعی در موسیقی را ناگزیر خواندند و عدهای دیگر به نکوهش آن برآمدند و گفتند که هوش مصنوعی نمیتواند جای خوانندگان واقعی را بگیرد و همانند انسان احساسات واقعی را به گوش مخاطبان برساند.
اما این مسئله به همین جا ختم نشد و چندی بعد این خواننده در کنسرتی در خارج از کشور همراه با این شخصیت هوش مصنوعی روی صحنه حاضر شد و آهنگش را با او اجرا کرد.
در حقیقت «نوا» در این کنسرت توانسته بود به کمک فناوریهای هولوگرافیک یا تصویرسازیهای سه بعدی روی صحنه حاضر شود، اما نکته جالب ماجرا این بود که خواننده اصلی این کنسرت که از او انتظار میرفت اجرای بهتری را نسبت به هوش مصنوعی به نمایش بگذارد، حتی با کمک خودکوک (اتوتیون / auto tune) هم موفق نشده بود و بسیاری از کاربران عنوان کرده بودند که او حتی با کمک این تکنولوژی هم موفق نشده است اجرای خوبی داشته باشد و اگر آن را از او بگیرند، چیزی برای ارائه در اجرای زنده نخواهد داشت.
به هر جهت، اما به نظر میرسد که هوش مصنوعی از رگ گردن هم به صنعت موسیقی نزدیکتر است و مشخص نیست در آینده آیا جای آهنگسازان و نوازندگان را خواهد گرفت یا خیر؟ اما از آنجا که راه فراری از این تکنولوژی نیست تصمیم گرفتیم در گزارشی به نقل از «رولینگ استونز» به تاثیرات هوش مصنوعی در عرصه موسیقی بپردازیم.
تولیدکنندههای موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی و نقش آنها در آهنگسازی
یکی از شیوههایی که هوش مصنوعی از طریق آن صنعت موسیقی را دگرگون کرده، استفاده از تولیدکنندههای موسیقی هوش مصنوعی است. این ابزارها با بهره گیری از الگوریتمهای یادگیری ماشینی، موسیقیهای موجود را تحلیل کرده و بر اساس آن تحلیل ها، قطعات موسیقی تازهای میسازند. به این ترتیب، هنرمندان میتوانند به کمک موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی، آهنگهایی کامل را خلق کنند.
اگرچه این فناوری ممکن است برای نوازندگان و آهنگسازان نوعی موهبت و صرفه جویی در زمان به نظر برسد، اما هم زمان نگرانیهای اخلاقی نیز به دنبال داشته است. برای نمونه، برخی معتقدند موسیقی ساخته شده توسط هوش مصنوعی خلاقیت و اصالت کمتری نسبت به آثار هنرمندان انسانی دارد. گروهی دیگر نگراناند که رواج این فناوری ممکن است موجب حذف آهنگسازان و نوازندگان انسانی از بازار کار شود.
کلر ال. اوانز، نویسنده حوزه فناوری و عضو گروه پانک الکترونیک YACHT، در گفت وگویی با وب سایت TechCrunch میگوید: «من علاقهای به واکنشهای افراطی ندارم.»
او در مستندی درباره آلبوم «Chain Tripping» اضافه میکند: «نمی خواهم فقط به خاطر ترس از آخرالزمان ربات ها، به ریشه هایم برگردم و گیتار آکوستیک بنوازم، اما از سوی دیگر هم نمیخواهم بی قید و شرط به استقبال فرمانروایان رباتی بروم.»
در عین حال، هوش مصنوعی میتواند برای تقویت خلاقیت انسانی نیز به کار رود. موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی گاهی به عنوان نقطه شروعی برای آهنگسازیهای انسانی استفاده میشود و به ما اجازه میدهد تواناییهای این فناوری را با ایدهها و الهامات خلاقانه خود ترکیب کنیم. تولیدکنندههای موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی همچنین میتوانند به هنرمندان کمک کنند تا نحوه تعامل صداهای مختلف را با یکدیگر تجسم کنند و در نتیجه، ابزار قدرتمندی برای آهنگسازی در اختیارشان قرار دهند.
در مورد چگونگی استفاده هنرمندان موسیقی از تولیدکنندههای هوش مصنوعی برای الهام گیری، اوانز توضیح میدهد که نوازندگان میتوانند از خروجی هوش مصنوعی بهره ببرند و سپس با تکیه بر آن، موسیقی خود را بسازند. او میگوید: «این کاری است که هنرمندان همین حالا هم در استودیو انجام میدهند، البته به شکلی غیررسمیتر و گاه بی نظم تر.»
اوانز ادامه میدهد: «معمولاً هنرمندان با این ذهنیت وارد استودیو میشوند که میخواهند آهنگی بنویسند با یک خط بیس پاییزی، ملودیای شبیه گروه B-۵۲’s و حسی که انگار از لندن سال ۱۹۷۷ آمده باشد، اما در نهایت، حتی اگر از B-۵۲’s الهام گرفته باشند، نتیجه نهایی لزوماً نشانهای از آن تأثیرات نخواهد داشت.»
به همین ترتیب، همان طور که نویسندگان از ابزارهای هوش مصنوعی برای الهام گرفتن در نوشتن استفاده میکنند، موسیقیدانان و دیگر خالقان محتوا میتوانند از مواجهه با «صفحه سفید» بگریزند؛ هوش مصنوعی میتواند جریان خلاقیت را در ذهن آنها به حرکت درآورد.
اوانز در گفتوگو با TechCrunch میگوید: «یکی از چیزهایی که ما را به ابزارهای یادگیری ماشینی و هنر هوش مصنوعی جذب کرد، همین شکستهای آن بود؛ چون این مدلها کامل نیستند. آنها فقط حدس میزنند که ما چه میخواهیم.»
او در ادامه اضافه میکند: «هنرمندان همیشه از ابزارهای موسیقایی به شیوههایی تازه و نوآورانه استفاده کردهاند. اغلب خروجی ممکن است عجیب، ناقص یا حتی آزاردهنده باشد، یا برعکس، بسیار نو و متفاوت به نظر برسد، و همین شکستها گاهی لذت بخشاند.»
هوش مصنوعی در ترویج و بازاریابی موسیقی
ترویج در صنعت موسیقی یکی دیگر از حوزههایی است که هوش مصنوعی میتواند در آن روندها را سادهتر و کارآمدتر کند. ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی قادرند کمپینهای تبلیغاتی را خودکارسازی و بهینه سازی کنند و به هنرمندان این امکان را بدهند که به شکلی مؤثرتر و گستردهتر با مخاطبان بالقوه ارتباط بگیرند.
الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند دادهها را تحلیل کرده و مخاطبان هدف را شناسایی کنند، محتوای متناسب با هر گروه و پیامهای ویژه تولید کنند و زمان انتشار پستها را برای بیشترین بازدهی تنظیم کنند. استفاده از چنین ابزارهایی میتواند در زمان و منابع هنرمندان صرفه جویی کند تا تمرکز آنها بیشتر بر کار خلاقانه بماند.
ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی همچنین میتوانند دادههای شبکههای اجتماعی را بررسی کرده و طرفداران و مخاطبان بالقوه را شناسایی کنند، تبلیغات و کمپینها را هدفمندتر پیش ببرند و محتوای بازاریابی تولید کنند.
این نوع فناوری میتواند برای هنرمندان و شرکتهای موسیقی بسیار سودمند باشد؛ زیرا امکان ارتباط مؤثرتر با مخاطبان و دسترسی به افراد بیشتر را فراهم میکند. با این حال، تولید محتوای تبلیغاتی توسط هوش مصنوعی نگرانیهایی را در زمینه حریم خصوصی، حفاظت از دادهها و حتی احتمال دست کاری ذهن شنوندگان ایجاد کرده است.
بنابراین، هرچند ترویج مبتنی بر هوش مصنوعی مزایای بالقوهای برای هنرمندان و ناشران دارد، اما پرسشهای اخلاقی مهمی نیز به همراه میآورد. برای نمونه، آیا کمپینهای تبلیغاتی هوش مصنوعی ممکن است منجر به یکنواختی در صدا و سبک موسیقی شوند؟ فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی اغلب تمایل دارند گزینههای «ایمن» و قابل پیش بینی را انتخاب کنند، که این امر میتواند در نهایت تنوع موسیقی در دسترس مخاطبان را محدود کند.
علاوه بر این، کمپینهای تبلیغاتی هدایت شده توسط هوش مصنوعی میتوانند پیامدهای ناخواستهای برای هنرمندان و شرکتهای موسیقی داشته باشند. الگوریتمهای هوش مصنوعی به دادههای ورودی وابستهاند؛ اگر این دادهها نادرست یا دارای سوگیری باشند، کمپینها نتیجه مطلوبی نخواهند داشت و حتی ممکن است به اعتبار هنرمند یا ناشر لطمه بزنند.
مزایا و محدودیتهای هوش مصنوعی در تولید موسیقی
هوش مصنوعی در حوزه تولید موسیقی نیز به کار گرفته میشود، به ویژه در مراحل میکس و مسترینگ. پلاگینهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند قطعات موسیقی را تحلیل کرده و تشخیص دهند کدام عناصر نیاز به تنظیم دارند، مانند میزان صدا یا تنظیمات اکولایزر. این قابلیت میتواند زمان زیادی برای تهیه کنندگان صرفه جویی کند و روند تولید موسیقی را کارآمدتر سازد.
با این حال، استفاده از هوش مصنوعی در تولید موسیقی محدودیتهایی نیز دارد. برای مثال، فناوری هوش مصنوعی هنوز قادر نیست ظرافتها و احساسات نهفته در خلاقیت انسانی را به درستی درک و بازآفرینی کند.
هوش مصنوعی میتواند موسیقی تولید کند، اما ممکن است نتواند همان احساس و تأثیری را برانگیزد که آثار خلق شده توسط هنرمندان انسانی دارند. موسیقیای که به دست انسان ساخته میشود، میتواند به شکلی منحصربهفرد بر دل و جان مخاطب بنشیند.
پروژههای نوظهور موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی و پیامدهای احتمالی آنها
با پیشرفت روزافزون هوش مصنوعی، به احتمال زیاد شاهد شکل گیری پروژههای تازه و هیجان انگیزی در صنعت موسیقی خواهیم بود. فناوری هوش مصنوعی میتواند برای خلق سبکهای جدید موسیقی به کار رود و همچنین در تحلیل و بازآفرینی خلاقانه قطعات موجود نقش داشته باشد.
هرچند این تحولات هیجان انگیز هستند، اما پرسشهای مهمی را نیز درباره نقش هوش مصنوعی در فرآیند خلق و تولید موسیقی مطرح میکنند. برای مثال، چگونه میتوان اطمینان یافت که موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی از نظر اخلاقی قابل قبول است و به خلاقیت انسانی احترام میگذارد؟ چگونه میتوان از حذف یا به حاشیه رانده شدن هنرمندان و نوازندگان انسانی جلوگیری کرد؟
در نهایت، به نظر میرسد فناوری هوش مصنوعی نقشی هرچه پررنگتر در صنعت موسیقی پیدا کند. با این حال، باید اطمینان حاصل کنیم که در هنگام استفاده از آن برای خلق موسیقی، اصول اخلاقی و ارزش خلاقیت انسانی حفظ شود.
همچنین، موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی نباید جایگزین یا موجب فراموشی شیوههای سنتی خلق موسیقی شود. هوش مصنوعی فرصتهای تازهای پیش روی هنرمندان میگذارد، اما در عین حال لازم است نسبت به خطرات و پیامدهای احتمالی آن نیز آگاه باشیم.