آفتابنیوز : آفتاب: همایون خرم هشتادساله شد و خودش میگوید: «هشتادسالگی بهتر از ده سالگی است. اگر هنرمند با عشق حركت كند، تمام كارها درست میشود، حالا شما بگویید من چند سالهام؟»
چهارشنبه ـ نهم تیرماه ـ هشتادمین سالروز تولد هنرمندی بود كه بیش از شش دهه زندگی خود را با نوای ویلون و صدای موسیقی سپری كرده است. همایون خرم، مردی كه نواختن ویلون را نزد زندهیاد صبا یاد گرفته و سالها زندگی را با نوای موسیقی سپری كرده است.
چهارشنبه خیلیها آمده بودند. از مدیران و دوستانش گرفته تا شاگردانی كه سالهاست در محضر استاد درسمعرفت و موسیقی گرفتهاند.
همایون خرم در این جمع دوستانه كه برای سالروز تولدش به منزلش رفته بودند، گفت: خوشبختم كه در این سن و سال،توانستم با جوانان رابطهی عاطفی خوبی برقرار كنم. جوانان این نسل، در سن و سالكم به شكلی برخورد میكنند كه معلوم است، عاشقانه موسیقی را دنبال كردهاند.
این هنرمند یادآور شد: موسیقی «گلها» كه از سال 36 شروع شد و یا برنامهی «رنگارنگ» در سال 43 زمان زیادی را پشت سر گذاشته است، اما جای خوشحالی دارد كه جوانان این دوره اینگونه با موسیقی ارتباط میگیرند. این روند نشان میدهد كه آنها تا چه اندازه مشتاق موسیقی هستند.
او سپس به جوانانی اشاره كرد كه هر روز در پیادهرویهای خود در پارك ساعی با آنها ملاقات دارد.
همایون خرم ادامه داد: یک روز در پارك جوانانی را دیدم كه از دور مرا نشان میداد. در لباس ساده ورزشی، ابتدا فكر كردم دارند دربارهی شكل و شمایلم حرف میزنند، اما بعد از كمی شنیدم، همهشان با هم گفتند «تو ای پری كجایی...».
نزدیكتر كه شدم از آنها پرسیدم مرا از كجا شناختید؟ یكی گفت پدرم برنامهی «گلها» را دوست داشت و ما همیشه موسیقیهای شما و همدورههایتان را گوش میدادیم. آنها خاطراتی را در آن روز برایم زنده كردند كه هیچگاه فكر نمیكردم جوانی به این سنوسال آنها را بداند.
وی گفت:در این دیدار كوتاه نكتهای برایم روشنتر شد،اگر هنرمندی كاری را عاشقانه جلو ببرد، زمان را در نوردیده است. در واقع خود عشق همه چیز را به درستی پیش میبرد. آن چیزی كه میسازیم درست میشود و آنچه را كه به صدا درمیآوریم هم درست خواهد بود.
همایون خرم با بیان اینكه رضایت باید درونی باشد ادامه داد: مثل هنر كه باید با عشق و شوق همراه شود. من خودم از هشت سالگی احساس میكردم هر آهنگی را كه میشنوم با آن دگرگون میشوم. یادم است آن روزها صفحات گرامافون تازه به بازار آمده بود و مادرم صفحهای خریده بود كه آواز بسیار زیبایی داشت و من كه آن زمان كودكی بودم، به راحتی با این موسیقی ارتباط برقرار میكردم. شاید به همین دلیل بود كه آن زمان مادر و پدرم برایم نیلبكی خریدند و من هر روز آهنگهای روز را با آن نیلبک مینواختم. بعد از مدتی هم عادت كرده بودم با چوبهایی كه اطرافم بود و استفاده از چند قطعه سیم، سازی بسازم.
این هنرمند كه چند دهه ویلون نواخته است، یادآور شد:علاقهام به قدری بود تا مادرم یک ویلون عروسكی برایم خرید و من با همان شروع به كار كردم تا یكی از دوستان خواهرم كه اتفاقا در كلاسهای زندهیاد صبا درس میآموخت، به مادرم پیشنهاد داد تا من هم كه استعداد خوبی در موسیقی دارم با خود ببرد. از حّسن اتفاق منزل صبا تنها یک خیابان با خانهمان كه آن روزها در «صفیعلیشاه» واقع بود، فاصله داشت.
همایون خرم گفت: قطعا اگر منزل صبا از ما دور بود، نمیتوانستم برای شاگردی نزد او بروم. اما انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا من كه ده، دوازده ساله بودم، نزد صبا موسیقی را فرا بگیرم. همان زمان یک ویلون از آقای دلشاد در میدان بهارستان خریدم و درس موسیقی را شروع كردم.
وی ادامه داد: چهار سال كه گذشت، پانزده ساله بودم و روایت دوم صبا را در آخر دستگاه نوا تمام كردم. آن دوران زندهیاد صبا همیشه با شاگردانش ساز میزد، اما آن روز به من گفت كه خودت به تنهایی بزن و من همچون یک آدم ناشی شروع به نواختن ویلون كردم و او كه همیشه من را باباجان خطاب میكرد، بعد از تمامشدن قطعه گفت: «حالا میتوانی به رادیو بروی.» در حالی كه من شُك بودم و باور نمیكردم.
همایون خرم در بخش دیگری از خاطرات خود با مرور روزی كه برای اولینبار به رادیو رفت، خاطرنشان كرد:رادیو فراخوان داده بود و تعداد زیادی جوان مثل من آمده بودند. وقتی رفتم زندهیاد موسیخان معروفی و ابراهیمخان منصوری امتحان میگرفتند و من قبول شدم و در رادیو كار كردم. البته همچنان كلاسهای مرحوم صبا ادامه داشت تا آخرین دورهی آن كه مربوط به معرفت موسیقیدانی بود و به زعم من اصلیترین بخش از كلاس چند سالهی من با زنده یاد صبا محسوب میشد. بعد از این دوره بود كه فهمیدم به واقع عاشق موسیقی شدهام.
این هنرمند عرصهی موسیقی گفت: صبا به معنای واقعی موسیقی را میفهمید و به درستی بر آن تسلط و معرفت داشت. یكی از شانسهای بزرگ موسیقی ما صبا بود. اگر او را نداشتیم امروز نه گلهایی بود و نه موسیقی كه ادامه پیدا كند. او بود كه با شمع وجودش همه را دور خود جمع كرد و موسیقی را به آنهایی كه علاقه داشتند، شناساند. همین عشق و معرفت صبا به موسیقی بود كه امروز میتوان این نسل مشتاق به موسیقی را مشاهده كرد.
همایون خرم در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنچه مرا در تمام این سالها جلو برده است، شوق و عشق بوده كه باعث شد هر روز بیشتر از روز قبل تلاش كنم. البته همان زمان كه ویلون را دست گرفتم، پدرم میگفت اگر درس نخوانی به بیراهه خواهی رفت و همین ویلون را، كه عاشقانه دوست داری به دردت نمیخورد. به همین دلیل هم مهندسی خواندم و حتی قرار بود برای ادامهی تحصیل عازم فرانسه شوم اما ارتباط با زندهیاد خادممیثاق باعث شد كه دوباره سر از رادیو درآورم و برای همیشه در ایران بمانم. بعد از آن هم عاشق ساختن آهنگها شدم.
وی گفت:سرنوشت را كسی دیگری مشخص میكند. اگر آنچه را كه در دلمان به مفهوم واقعی و صادقانه احساس میكنیم به كار گیریم، قطعا برنده هستیم.
همایون خرم ادامه داد: موسیقی باید راه خود را طی كند، زیرا موسیقی یكی از پایههای فرهنگ ماست و بدون آن نمیتوان استوار باقی ماند.
او همچنین دربارهی حضور كمتر خود بر روی صحنه گفت: نمیدانم. اما همیشه فكر میكنم صحنه از آن جاهایی است كه خیلی قشنگ میتوان درآن ابراز احساس كرد. البته من از سال 80 به بعد دیگر كنسرتی نداشتم، اما امیدوارم شرایطی فراهم شود تا آنچه را كه بدان علاقه دارم برصحنه اجرا كنم. هیچ چیز برای من دلپذیرتر از آن نیست كه آنچه را كه میدانم به مردم منتقل كنم.
در ادامه حسن آزادفر قطعاتی را با تنبك خود اجرا كرد و بعد از آن بابك شهركی یكی از شاگردان همایون خرم با همنوازی تنبك آزادفر قطعاتی را با ویلون نواختند و همچنین سعید اداک خبرنگار حوزهی موسیقی نیز یكی از ترانههای بیژن ترقی را به بهانهی تولد همایون خرم خواند.
محمد آزادفر مدیر مركز موسیقی سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران نیز در بخش دیگری از این دیدار دوستانه گفت: خوشحالم كه امروز این جمع صمیمی شكل گرفته است. هر چند كه برخی از دوستان خبرنگار از شرایط حاضر و وضعیت موسیقی دلنگران هستند، اما فراموش نكنیم كه موسیقی ایران شرایطی سختتر از این را پشت سر گذاشته است. پس بهتر است ما به جای آنكه مردم را نگران كنیم به آنها امید دهیم.
این محقق و پژوهشگر موسیقی ادامه داد: این دوره هم میگذرد و زیرا موسیقی ایرانی و شعر فارسی قویتر از آن است كه این شرایط آن را تحت تاثیر قرار دهد. هرچند كه مردم این روزها بیشتر دنبال صفحات حوادث هستند، اما در عین حال باید به آنها آرامش هم داد.
وی گفت:یكی از این آرامشهای بزرگ همین جشنی است كه در آن بزرگمردی همچون همایون خرم به هشتادسالگی میرسد و ما در كنار او این شمع هشت دهه را خاموش میكنیم. پس باید تقاضا كرد در روزگاری كه كسی نیست به داد ما برسد، بهتر است خودمان به داد خودمان برسیم.
به گزارش ایسنا، در پایان این مراسم و پیش از بریده شدن كیک تولد هشتادسالگی، همایون خرم به درخواست حاضران قطعاتی را با ویلون نواخت.
این هنرمند در حالی كه سازش را كوك میكرد گفت: چندی پیش زمین خوردم و شرایطم به گونهای بود كه نمیتوانستم ساز بزنم به قدری ناراحت بودم كه در كلاسم به شاگردانم گفتم دیگر نمیتوانم ویلون بزنم. تكتك آنها به گریه افتادند و شاید همان اشکهای شاگردانم بود كه كارساز شد و امروز در همین حد میتوانم بنوازم.
او قطعهی «میگذرم تنها از میان گلها» را به همراه قطعات دیگر برای حاضران نواخت و سپس كیک هشتادسالگی خود را برید.
گفتنی است؛ در این جمع دوستانه، بابک شهركی، محمد آزادفر، اسفندیاری مدیر انتشارات آوایباربد، توتونچیان مدیر موسسهی فرهنگی، هنری ققنوس، دلیری نوازنده ویلون و جمعی از خبرنگاران و دوستداران موسیقی حضور داشتند.
او را میستایم و برایش تدرستی آرزو میکنم.
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا