کد خبر: ۱۰۲۷۴۸۹
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۷
کشف ریشه‌های عصب‌شناختی بی‌انگیزگی؛

چرا مغز می‌گوید حوصله ندارم

یافته‌های نوین علوم اعصاب نشان می‌دهد که احساس عمیق بی‌حوصلگی و بی‌انگیزگی برخی افراد می‌تواند ناشی از اختلال در مدارهای مغزی مربوط به انگیزه و پاداش باشد، نه لزوماً تنبلی یا ضعف اخلاقی.
چرا مغز می‌گوید حوصله ندارم
آفتاب‌‌نیوز :

 وبگاه گاردین در گزارشی آورده است: همه ما در اطراف خود افرادی را با سطوح بسیار مختلفی از انگیزه می‌شناسیم. برخی برای هر هدفی فرسنگ‌ها فراتر می‌روند، در حالی که دیگران حتی زحمت کوچک‌ترین تلاش را به خود نمی‌دهند. شاید آن‌ها را تنبل بنامیم، اما پژوهش‌های علوم اعصاب روایتی پیچیده‌تر را فاش می‌کنند. تفاوت در انگیزه می‌تواند ریشه در عملکرد خودِ مغز داشته باشد.

داستان دیوید: از موفقیت تا بی‌تفاوتی مطلق

داستان افرادی مانند دیوید که پس از سکته‌های خفیف مغزی، از افراد پرتلاش به افرادی کاملاً بی‌تفاوت تبدیل شدند، پنجره‌ای به سوی درک این سازوکارهای پیچیده گشوده است.

دیوید، جوانی که روزی ستاره بی‌چون‌وچرای شرکتش بود، ناگهان علاقه‌اش به کار و اطرافیان را از دست داد. او که زمانی فردی پرتلاش و اجتماعی بود، حالا فقط می‌گفت: حوصله ندارم. حتی اخراج از کار و بی‌پولی نیز واکنشی در او برنیانگیخت.

بررسی‌های عمیق‌تر نشان داد او دو سکته مغزی خفیف در گانگلیون‌های پایه (عقده‌های قاعده‌ای) مغز خود داشته است. این بخش از مغز، پلی حیاتی بین خواسته‌های ما و اقدام برای برآورده‌کردن آن‌هاست.

سازوکار مغزی، وقتی مدار پاداش مختل می‌شود

وقتی گانگلیون‌های پایه درست کار نکنند، افراد حتی برای انجام کارهای ساده نیز اقدامی نمی‌کنند، مگر اینکه کسی مستقیم به آن‌ها دستور دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد مشکل اصلی در ارزیابی نادرست هزینه‌فایده است. برای مغز این افراد، هزینه تلاش‌کردن از پاداش احتمالی سنگین‌تر به نظر می‌رسد.

نورون‌های دوپامین؛ موتور محرک «خواستن»

درمان دیوید این فرضیه را تأیید کرد. او با دارویی که گیرنده‌های دوپامین در مغز را تحریک می‌کرد، درمان شد. دوپامین دیگر صرفاً ماده لذت دانسته نمی‌شود، بلکه موتور محرک خواستن و جست‌وجوی پاداش است. پس از درمان، انگیزه دیوید بازگشت و او توانست زندگی عادی خود را از سر بگیرد.

درس‌هایی برای افراد سالم: چرا تصمیم‌گیری برای بی‌انگیزه‌ها سخت‌تر است؟

پژوهش‌ها روی دانشجویان با سطوح مختلف انگیزه نشان داد مغز افراد بی‌انگیزه هنگام ارزیابی این پرسش که آیا این کار ارزش تلاش دارد؟ فعالیت بیشتری می‌کند. آن‌ها به‌ویژه در انتخاب‌های مرزی (مثلاً شش سیب در قبال ۸۰ درصد تلاش) بیشتر تعلل می‌کنند. به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری درباره ارزش یک عمل، برای آن‌ها هزینه ذهنی بالایی دارد؛ در نتیجه کلاً از تصمیم‌گیری طفره می‌روند و به نه گفتن متمایل می‌شوند.

راهکارهای عملی: چگونه با مغز همکاری کنیم؟

سرزنش افراد بی‌انگیزه سودی ندارد، زیرا این حالت لزوماً یک ضعف اخلاقی نیست، بلکه یک وضعیت مغزی است. کلید تغییر، کاهش بار تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای است:

برنامه‌ریزی پیش‌دستانه: برای روز یا هفته پیش‌رو برنامه بریزید. با این کار، بار ارزیابی مکررِ آیا الان حوصله دارم؟ از دوش مغز برداشته می‌شود؛

گنجاندن فعالیت‌های معنادار: در برنامه خود فعالیت‌هایی بگنجانید که برایتان لذت‌بخش هستند یا احساس موفقیت ایجاد می‌کنند. این کار ارزش پاداش را در مغز افزایش می‌دهد؛

تحرک بدنی: ورزش هوازی و پیاده‌روی تند می‌توانند با تأثیر بر سامانه دوپامین مغز، انگیزه را بهبود بخشند؛

یادآورهای خارجی: زنگ هشدار تلفن یا قراردادن کفش ورزشی کنار در، می‌توانند محرکی برای شروع یک عمل باشند.

هدف نهایی این است که با درک ریشه‌های عصب‌شناختی بی‌انگیزگی، به جای جنگیدن با مغز، با آن همکاری کنیم. با تبدیل فرآیند ارزیابی هزینه‌فایده به یک عادت کم‌زحمت، حتی بی‌انگیزه‌ترین افراد نیز می‌توانند امیدوار باشند که پاسخ خودکار نه را به شاید بله تبدیل کنند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین