آفتابنیوز : 
آنچه در ادامه می خوانید مصاحبه ای است که اخیرا در جریان سفر استاد به شهر بم با وی انجام شده است.
با توجه به این كه هم اكنون اساتید آوازشناس در ایران انگشت شمار هستند، به نظر شما سرنوشت این حوزه از موسیقی ایرانی چه خواهد شد و برای بالندگی آن چه باید كرد؟
هنر ما و اصالت آواز و موسیقی ما در بداهه خوانی و بداهه نوازی است؛ یعنی تمام اعتبار ما در این بداهه ( خلاقیت لحظه ای ) خلاصه میشود؛ هنرمندی كه میخواهد، بداهه نواز و بداهه خوان باشد، باید كلاس رفته و ردیف بداند و در آن واحد آهنگسازی كند و كار ارائه دهد كه این كار سختی است و ممارست زیاد میطلبد؛ اگر ما بتوانیم كاری كنیم كه جوانها تشویق به پی گیری آواز شوند و ردیف، شیوه و بداهه پردازی را بیاموزند، در واقع شخصیت موسیقی ایرانی كه همان بداهه خوانی و بداهه نوازی است، حفظ میشود؛ اما متاسفانه امروزه تكنولوژی در همه دنیا كاری كرده كه زیاد به اصالتها توجهی نمیشود و كاروان تكنولوژی همه را به دنبال خود میكشاند؛ كسانی كه دست اندركار مسائل فرهنگی هستند باید به این نكته توجه داشته باشند كه تكنولوژی مستهلكشان نكند و بتوانند، اصالتها را حفظ كنند.
مراكز موسیقی كشور از جمله انجمن موسیقی، خانه موسیقی و یا مركز موسیقی، تا چه اندازه بر موسیقی تاثیرگذار بوده اند ؟
هنوز كه هیج تاثیری نگذاشته اند و باید در دراز مدت شاهد تاثیرات آنها بود؛ چون ممكن است، اصولا برنامههایشان برای رفاه هنرمندان و یا پشتیبانی از آنها تنظیم شده باشد؛ اما ما تاكنون تاثیر این نهادها را بر خود موسیقی ندیده ایم؛ البته ناامید هم نیستم و كمی باید صبر داشت تا تاثیرات آنها را ببنیم.
از نظر آسیب شناسی، موسیقی امروز ما با چه مشكلاتی رو به رو است ؟
تولید آهنگهای زودگذر و لحظه ای، خود به موسیقی ما آسیب میرساند و اگر در زمینه گسترش دانش و تجربه موسیقی پیگیرتر باشیم، بهتر از این است كه موسیقی لحظه ای داشته باشیم؛ ضمن آن كه در خصوص موسیقی پاپ میتوان گفت كه این موسیقی نسبت و ربطی به موسیقی ما ندارد، اما به هرحال عدهای به آن عادت كرده و عده ای از جوانها هم دنبال آن هستند؛ ولی این موسیقی همیشه نمیتواند، جوابگوی نیازهای عاطفی و روحیه جامعه باشد؛ به هرحال بخشی از موسیقی اصیل ما، آن نوع موسیقی است كه بتوان از طریق آن به دورانهای گذشته و زنده كردن خاطرات سفر كرد؛ موسیقی كه هنرمندان دیگر رشتهها نیز در كنارش به هنر خود بپردازند.
شما به عنوان یكی از اساتید بزرگ موسیقی ایران كه در ایران و خارج از كشور، فعالیتهای هنری زیادی انجام داده اید، به نظرتان برای این كه یك رسانه در پیشرفت موسیقی تاثیر گذار باشد، آن هم رسانه ای مثل صدا و سیما، چه اقدامات اساسی باید انجام شود ؟
مهمترین بخش آموزشی كشور، رادیو تلویزیون است؛ این رسانهها حتی از دانشگاه و مدرسه تاثیر بیشتری در امور هنری و تربیتی دارند؛ چون در تمام خانهها هستند و خانوادهها هم مدام جلوی تلویزیون حاضرند و این رسانه بیشتر از محیط مدرسه و دانشگاه با مردم ارتباط دارد؛ رادیو و تلویزیون در همه جای دنیا حساس ترین بخش آموزشی مملكت را عهده دار است؛ حساسترین بخشهای اقتصادی و سیاسی و به طور كلی تمامی مسائل در اختیار رادیو و تلویزیون است. پس این رسانهها در مورد مقولاتی چون هنر باید خیلی دقت كنند و نمیشود كه هر چه به دستشان رسید، پخش شود؛ بلكه باید با برنامه ریزی و انتخاب موسیقی درست، در زمان و مكان مناسب اقدام به پخش آن كنند؛ اما در حال حاضر، متاسفانه برنامههای موسیقی را مثل پوشال در لابه لای برنامههای رادیو وتلویزیون جای میدهند كه این كار زشت و توهین آمیز است و همه چیز را خراب میكند؛ از قبل از انقلاب تاكنون، هنوز هیچ كدام از رسانههای مذكور، آن طور كه باید حرمتی برای هنر قائل نیستند و توجهی به كاربرد هنر در جامعه و روحیه مردم ندارند؛ رادیو و تلویزیون باید همه نوع موسیقی خوب دنیا را پخش كنند تا مردم با موسیقیهای خوب دنیا آشنا شوند؛ اما متاسفانه امروزه، یك خواننده مد روز میشود و از صبح تا شب صدایش را از تمام رسانههای گوناگون پخش میكنند كه این كار درستی نیست.
با توجه به این كه به موسیقی كودك توجه چندانی نمیشود، صدا و سیما چه نقشی را میتواند، در این زمینه ایفا كند؟ مهمترین بخش آموزش موسیقی، موسیقی كودكان است كه متاسفانه الان چنین چیزی را نداریم و بایستی توجه زیادی به آن شود؛ ضمن آن كه برای یك كودك نمیشود، موسیقی شجریان گذاشت ! البته درصد كمی از بچهها هستند كه توجه دارند؛ اما شاید 98 درصد بچه ها، موسیقی كودكانه خودشان را میخواهند؛ صدا و سیما باید موسیقی را برای سنین مختلف، در ساعات مختلف و مطابق با دیدگاههای مختلف پخش كند.
آیا در آینده مایل به اجرای اركسترال همانند كنسرت چهلستون كه با اركستر ملی به رهبری فرهاد فخر الدینی انجام دادید، هستید و یا این كه با همین گروه كوچك كار میكنید ؟
این طور نیست كه تنها با این گروه كار كنم؛ بلكه با گروههای دیگر و اركسترهای بزرگ هم كار خواهم كرد؛ ضمن آن كه در خارج از ایران، بهترین شكل ارائه موسیقی، اجرا با گروههایی باتعداد نوازندههای كم است واجرا با گروههای 12-10 نفره كاربرد چندانی ندارد؛ البته این قضیه در مورد اجرا، برای خارجیها صدق میكند؛ چون در خارج از ایران اركسترهای بزرگی هستند كه آثاری قوی ارائه میدهند، در صورتی كه اركسترهای ما در مقابل آنها خیلی ابتدایی عمل میكنند؛ البته در این سالیانی كه در ایران و خارج از كشور، كنسرتهای متعددی برگزار كرده ام، به این نتیجه رسیده ام كه اجرای دو نوازنده قدر كه با هم همنوازی میكنند، برای خارجیها، دلنشینتر و جالبتر است. اما اگر بخواهم در ایران كنسرت دهم یا چند نوازنده به گروه خودمان اضافه میكنم و یا با اركستر بزرگ كار میكنم و در این زمینه هیچ محدودیتی قایل نیستم.
آلبوم جام تهی كه شامل تعدادی از آثار قدیمی است، آخرین اثر منشر شده شما است؛ آیا آلبوم جدیدی در دست انتشار دارید ؟ حدود 8 سال است كه تعدادی اثر آماده كردهام، ولی خودم هنوز حوصله نمیكنم كه آواز بخوانم، یك مقدار باید روحیه و انگیزه پیدا كنم، ضمن آن كه در حال حاضر خواندن برایم سخت شده و هر چه استارت میزنم، روشن نمیشوم !