آفتابنیوز : اين مباحث بر منافع ژئواستراتژيك آمريكا در خليج فارس منطبق شده است اما در عين حال، تجربه پايگاههاي آمريكا در مناطق مختلف جهان، چندان رضايتبخش نبوده است. ابعاد غيرنظامي وجود اين پايگاهها، عواقب سياسي دربر دارد كه نگرانيهاي امنيتي را هم افزايش ميدهد. سه نكته را بايد در مورد پذيرش يا عدم پذيرش وجود اين پايگاهها در كشورهاي مختلف مورد بررسي قرار داد.
اولين عامل، تأثير اقتصادي است. مثلاً عليرغم اعتراضات گسترده عليه پايگاههاي نظامي آمريكا در اوكيناواي ژاپن، يك بعد از حمايت محلي هم در اين خصوص مورد توجه بوده است. در اين جزيره، پايگاههاي نظامي آمريكا منجر به حضور پيمانكاران مختلف شده و عملاً بخشي از بار اقتصادي را از شهروندان و دولت ژاپن برداشته است. به همين ترتيب در قرقيزستان، پايگاه جديد آمريكا تأثير مثبتي در ايجاد شغل در بيشكك پايتخت اين كشور داشته است.
در عراق، حضور نيروهاي آمريكايي براي برخي از تجار عراقي، سودمند بوده است اما حملات مختلف كه از زمان اشغال اين كشور تاكنون ادامه داشتهاند، شرايط را در جهت منفي تغيير داده است. انگيزههاي اقتصادي، ديگر براي جلب حمايت از حضور نيروهاي آمريكايي در عراق، مؤثر نيستند.
حال بايد به اين نكته توجه كرد كه آيا كشور ميزبان، بخشي از دايره متحدان آمريكا را تشكيل ميدهد يا تنها براي انجام عمليات نظامي در ساير نقاط جهان مورد استفاده قرار ميگيرد؟ اين سؤال در مورد كرهجنوبي مطرح بوده است زيرا نيروهاي آمريكايي در فاصلهاي دور از مرز اين كشور با كره شمالي مستقر شدهاند و برنامه دفاع جهاني پنتاگون هم موجب كاهش اهميت پايگاههاي آمريكا در كره شده است، در حالي كه اين تحركات، به انعطافپذيري استراتژيك آمريكا كمك ميكند، در عين حال، حالت شراكت بين واشنگتن و سئول را كاهش ميدهد. بسياري از مردم كره جنوبي احساس ميكنند كه اهميتي براي واشنگتن قائل نيستند زيرا سئول عملاً نفوذ لازم در مورد تصميمات اتخاذ شده در اين پايگاه را از دست داده است و با تهديدات جديد هم بهطور مشترك برخورد نشده است.
در مورد عراق، هر سه عامل ذكر شده، بر بازيگران سياسي خارج از عراق و گروههاي عراقي تأثيرگذار است و به اين ترتيب منافع ملي عراق مورد بيتوجهي قرار گرفته است. باتوجه به وجود ابهامات مختلف در مورد روابط آينده عراق با كشورهايي مانند تركيه، ايران و جهان عرب، نميتوان به توافق قطعي در مورد فعاليتهاي دفاعي عراق اميد بست زيرا اين كار، عملاً نسنجيده و خطرناك خواهد بود. شايد كردهاي عراق از حضور طولاني مدت آمريكا حمايت كنند اما وجود پايگاه آمريكايي در قلمرو آنها هم ممكن است عراقيها را به ترديد اندازد و واكنشهاي منفي را نيز از سوي كشورهاي همسايه درپي داشته باشد. تصوير جامعي از منافع امنيتي عراق در زمينه بينالمللي وجود ندارد و به همين دليل اهداف آمريكا در منطقه نيز چندان واضح بهنظر نميرسد.
عامل سوم، تأثير پايگاهها در شرايط سياسي كشورهاي مزبور است.
در قرقيزستان، پايگاه نظامي آمريكا اهميت سياسي چنداني ندارد زيرا گروههاي سياسي مخالف در اين كشور در تلاشند خود را بيشتر از دولت قرقيزستان، به غرب متمايل كنند.
اما در عراق، احتمال آنكه ارتش آمريكا بتواند، جو منفي ايجاد شده عليه نيروهاي آمريكايي را تغيير دهد بسيار كم است. آمار بالاي تلفات غيرنظاميان عراقي، عدم موفقيت آمريكا در ايجاد امنيت در عراق و رسواييهايي مانند زندان ابوغريب، موجب شده كه مردم عراق، همواره نيروهاي آمريكايي را به چشم «اشغالگر» بنگرند.
باتوجه به تمام اين عوامل، ادامه فعاليت پايگاههاي نظامي آمريكا در عراق امكانپذير نخواهد بود. وقتي آمريكا سرانجام به خروج از عراق راضي شود بايد نيروهاي خود را كاملاً خارج كند: زيرا هرگونه حضور طولاني مدت آمريكا، نيروهاي اين كشور را بيش از گذشته در هدف حملات خشونتآميز و نارضايتي در عراق قرار خواهد داد.