آفتابنیوز : 
در پي انتقال شخصي به بيمارستان «شهيد مدني» در ساعت 15:50 كه به دليل اصابت ضربات چاقو از ناحيه كمر، دچار خونريزي شديدي شده بود، مشخص شد وي بر اثر جراحات وارده در يك جنايت، حين انتقال به بيمارستان جان سپرده است.
با تشكيل پرونده در خصوص وقوع اين جنايت در كلانتري 19 باغستان، ماموران تحقيقات خود را به منظور شناسايي عامل يا عاملان حادثه آغاز كردند.
بدين ترتيب پليس توانست از طريق اطلاعات محلي و اظهارات شاهدان درگيري كه در منطقه بلوار اشتراكي گوهردشت رخ داده بود، دو تن از افردي كه با «افشين - ي» مقتول، پيش از درگيري ملاقات داشتند، به نامهاي «حميد و حبيب» را شناسايي كند.
بر اين اساس مشخص شد: قاتل، جواني به نام حبيب 19 ساله است كه در سال 83 نيز به اتهام كيفقاپي در اداره آگاهي كرج براي او پرونده تشكيل شده بود كه همين سابقه موجب شد افسر پرونده قبلي كه نسبت به متهم و خانوادهاش شناخت كافي داشت اين پرونده را نيز تا حصول نتيجه پيگيري كند.
از اين رو ماموران آگاهي در پي تعقيب غير محسوس متهم جوان با عنوان احساس همدردي با خانواده او، سراغ وي را از مادرش گرفتند كه او به ماموران گفت: پسرش روز حادثه بلافاصله محل را ترك كرده و به تهران عزيمت كرده است.
ماموران در ادامه از مادر متهم خواستند به پدر وي اطلاع دهد كه با آنها تماس بگيرد.
طبق قرار قبلي، با تماس پدر «حبيب، متهم 19 ساله اين پرونده، ماموران از او خواستند كه ساعتي بعد در ميدان «رستاخيز» كرج جهت مذاكره حاضر شود كه او در پاسخ گفت: در محل منزلش با آنها ملاقات ميكند.
بدين ترتيب با مراجعه ماموران به منزل متهم، سرانجام با جلب اعتماد پدر وي، او موافقت كرد كه در محل مورد نظر واقع در ميدان رستاخيز با ماموران در خصوص دستگيري فرزندش مذاكره كند.
پس از يك ساعت گفت و گو با پدر «حبيب» در محل مذكور، سرانجام پدر او رضايت داد كه ترتيب انجام مكالمه تلفني با پسرش را بدهد.
بر حسب دستور كلانتر و با توجه به قرار قبلي با پدر متهم، افسر پرونده در ساعت 14 با مراجعه به منزل متهم توانست به مدت 40 دقيقه با او مذاكره كند.
بدين ترتيب افسر پرونده توانست با جلب اعتماد متهم با عزيمت به محل مخفيگاه او در منزل پدر بزرگش واقع در حسنآباد، با وي كه بسيار نگران، پريشان و غير عادي به نظر ميآمد، ملاقات كرده و پس از دعوت به آرامش، بطور مصالحهآميزي او و دوست دختر 22 سالهاش به نام «سميه - م» را كه با جرم انتسابي مرتبط بود، به دايره جنايي آگاهي انتقال دهد.
حبيب متهم جوان در بازجوييها ضمن بيان اين كه در وضعيت روحي مناسبي قرار ندارد، در تشريح روز حادثه توضيح داد: ساعت 15 روز حادثه (1/4/84) با افشين كه از دوستان صميميام بود و ساعتها را با يكديگر ميگذرانديم، بر سر موضوعي درگير شده و از آنجا كه او به طرف من سنگ پرتاب كرد، مجبور به دفاع از خود شدم و با چاقو ضربهاي از پشت به او وارد كردم.
او در ادامه بازجوييها اظهار كرد: در ساعت 13 روز حادثه به منزل دوست دخترم «سميه» رفتم كه با هم بيرون برويم.
اما سميه در پاسخ به پيشنهاد من گفت: افشين و دوستش « مسيب» ساعت يك بامداد روز گذشته، در حاليكه من لباس بر تن نداشتم، به منزلمان مراجعه كرده و بدون درب زدن، از زير در، قفل را باز كرده و در حاليكه قصد ورود به داخل را داشتهاند با داد و فريادهاي من هر دو از طبقه دوم متواري شدند.
متهم به قتل گفت: زماني كه از اين موضوع مطلع شدم، در حاليكه با دوستم «حميد» براي بازخواست به منزل افشين مراجعه كرديم، از حميد خواستم ما را تنها بگذارد و در داخل خودرو منتظر بماند تا اين كه افشين را راضي كردم همراه ما بيايد.
متهم جوان افزود: با سوار شدن افشين در خودرو پرايد، او را به كوچه بالايي بردم و در آنجا از او پرسيدم چرا با « مسيب» به منزل «سميه» مراجعه كرده است؟ كه او ناگهان از ماشين بيرون پريد و به سمت خرابهها فرار كرد.
در آنجا با چند قطعه سنگ بسوي من حمله ور شد و سرانجام در دفاع از خود مجبور شدم با چاقويي كه از قبل تهيه كرده بودم به او ضربهاي وارد كرده و سپس محل را ترك كنم.
حبيب اذعان كرد: پيش از اين چندين بار به افشين تذكر داده بودم كه براي «سميه» مزاحمت ايجاد نكند اما او همواره نه تنها توجه نميكرد بلكه نسبت به «سميه» سوء نيت داشت.
«سميه» نيز در بازجوييها به ماموران گفت: افشين 3 بار هم پيش از اين حادثه، با ايجاد مزاحمت ، مرا تهديد ميكرد كه اگر با او رفاقت نداشته باشم، آبرويم را ميريزد.
اين در حالي بود كه من با «حبيب» قصد ازدواج داشتم و نميخواستم تعهد خود را نسبت به او بشكنم.
با اعترافات حميد و سميه ، حبيب، متهم به قتل عمد «افشين - ي» با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان رجايي شهر شدند.