آفتاب: انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران روز یکشنبه نشستی با عنوان «13 آبان، انقلاب دوم» به مناسبت بزرگداشت سالروز 13 آبان 58 با حضور معصومه ابتکار از دانشجویان پیرو خط امام برگزار کرد.
به گزارش آفتاب به نقل از وبسایت این تشکل دانشجویی، معصومه ابتکار با اشاره به اتفاقات سال 58 و این که جریانهای مختلف دانشجویی در رابطه با اقدام علیه سفارت آمریکا چه نظری داشتند گفت: «در میان جریانهای دانشجویی وقت دو جریان دانشگاه علم وصنعت و تربیت معلم مخالف این اقدام بودند و بقیهی جریانات مصمم شدند که یک حرکت اعتراضی با مدت زمان محدود و بدون خشونت و صرفا به صورت یک جریان اعتراضی دانشجویی و مردمی را شکل دهند. در آن زمان حساسترین نکته که مطرح میگردد این است که این حرکت را با حضرت امام هماهنگ بکنند یا خیر! که در اینجا دانشجویان آقای موسوی خویینیها را به عنوان نماینده خود و رابط با امام انتخاب میکنند. اما دلیل اصلی مخالفت دانشجویان با هماهنگی قبلی با حضرت امام این بوده است که نمیخواستند این حرکت به صورت یک اقدام حکومتی دربیاید. چون در صورت هماهنگی این تصور بهوجود میآمد که امام دستور تسخیر سفارت را صادر کردهاند. و از لحاظ قواعد دیپلماتیک میان هماهنگی و دستور تفاوتی نیست. در ثانی جمع با بررسی سخنرانیهای امام به این نتیجه میرسد که امام خود موافق هستند. ممکن است این سوال پیش بیاید که حرکت دانشجویان لغو کنواسیون ژنو بوده که در جواب میتوان گفت رابطهی میان ایران و آمریکا پس از کودتای 28 مرداد از حالت روابط عادی و منطقی خود خارج شده بود.»
وی با اشاره به مخالفان تسخیر سفارت ادامه داد: «در این میان عدهای چون آقای سید نژاد و محمود احمدینژاد مخالفت کرده و این جریان را ترک کردند. چرا که معتقد بودند حرکت علیه سفارت شوروی در اولویت قرار دارد. اگر پیشینهی تاریخی آن را بررسی کنیم متوجه میشویم که آن موقع در وضعیت جنگ سرد قرار داشتهاند و شوروی را ابر قدرت میدانستهاند و هم چنین عدم هماهنگی با امام را دلیل دیگری برای عدم همراهی اعلام میکردند. باقی دانشجویان حرکت به سمت سفارت را برای 10 صبح روز 13 آبان انتخاب کردند.»
وی در پاسخ به سوالی در رابطه با وضعیت کنونی تعدادی از کنشگران 13 آبان 58 از جمله مهدی میردامادی و تلاش جریانی که بهشدت مخالف آمریکا و شوروی بوده است و هم اکنون به نحوی با هردوی آنها در حال مذاکره و رابطه است اظهار داشت: «لازم است در ابتدا یادی هم از نمایندگان و رهبران دانشجویی موافق کنیم که در این میان میتوان از همین آقای میردامادی یاد کرد. و همچنین حبیبالله بیطرف (نمایندهی دانشگاه تهران- وزیر نیروی دولت اصلاحات) رضا سیفاللهی (نماینده دانشگاه صنعتی شریف) ابراهیم اصغرزاده و رحیم باطنی (نمایندهی دانشگاه شهید بهشتی) نیز از موافقان بودند. و بعدها هم یک شورای بازو تشکیل شد که در میان آنها میتوان به محسن امینزاده اشاره کرد که وی نیز اکنون در زندان بهسر میبرد. در این میان تناقضی رخ میدهد و مثلا جریانی که بهشدت داعیهی ضد آمریکایی بودن را دارد سال گذشته در ژنو با معاون وزیر خارجهی آمریکا مذاکره میکند. هر چند که به علت مخالفت نظام و رهبری این موضوع را هرگز علنی نمیکند اما تابوی مذاکره را میشکند و همچنان واسطهگریهای افرادی چون امیر احمدی در این جریان بسیار آشکار است.»
این عضو شورای شهر با تاکید بر لزوم شناخت جریانات معاصر در بررسی دقیق وضعیت امروز ادامه داد: «ما در مقابل افرادی مانند عباس عبدی را داریم که یکی از دستگیریهایش دقیقا در 13 آبان صورت میگیرد. به هر حال این از تناقضهایی است که وجود دارد و جریان حاکمه برای توجیه آن عنوان میدارد که ملاک وضع موجود است. اما واقعا هیچوقت وضع موجود خارج از پیشینیهی تاریخی آن قابل بررسی نیست. چگونه میشود که ملاک وضع کنونی باشد آن هم منهای گذشتهی افراد؟ اتفاقی که رخ میدهد این است که پس از سال 76 و روی کار آمدن دولت آقای خاتمی تعدادی از رهبران دانشجویان سال 58 به صحنه سیاست باز میگردند. البته این مسأله هم خود قابل بررسی و چالشبرانگیز است که چگونه دانشجویان انقلابی سال 58 به اصلاحطلبان 1376 تبدیل میشوند و خواهان مردمسالاری و آزادی بیان میگردند؟! بخش عمدهی دولت آقای خاتمی (بیطرف: وزیر نیرو- شهید دادمان: وزیر راه –محسن امینزاده: قائم مقام وزیر خارجه) و هم چنین تعداد زیادی از نمایندگان مجلس ششم (میردامادی: رییس کمیسیون سیاست خارجی مجلس و مهندس نعیمیپور) را دانشجویان پیرو خط امام تشکیل میدهند. پس برای توجیه رفتار خود مجبور به تخریب چهرهی این افراد و یا القای انحرافی بودن جریان از اصل میگردد.
ابتکار با بیان این که در یکی دو سال اخیر تلاش عامدانه برای تحریف تاریخ شدت گرفتهاست ادامه داد: «مثلا یکی از افراد سپاه جریان 13 آبان را از ابتدا آمریکایی میداند. که البته اگر میردامادی در زندان باشد باید دانشجویان 13 آبان هم آمریکایی باشند. موسویخویینیها هم که اکنون از اصلاحطلبان بهشمار میرود باید تخریب گردد. اینجاست که بررسی تاریخ معاصر بسیار مهم میشود. منشا شکاف و اختلاف از روز 10 آبان 58 بوده که عدهای موافق و عدهای مخالف تسخیر سفارت بودند. و جریان مخالف بعدها داعیهدار انقلاب فرهنگی شد. و دانشجویان پیرو خط امام هم با اصلاحات گره خوردند.»
وی با اشاره به مردمی بودن حرکت دانشجویان پیرو خط امام در سال 58 ادامه داد: «در هر حال این دانشجویان حرکت خود را صرفا برای مردم انجام دادند. و بدین سبب دانشجویان مسلمان پیرو خط امام پس از آزادی گروگانها رسما انحلال خود را اعلام میکنند. البته در آن سالها جریانات مختلف زیادی چون حزب توده و سازمان مجاهدین خلق علاقه داشتند که خود را به دانشجویان نزدیک کنند. پس از تمام شدن جریانات 13 آبان تعداد زیادی از دانشجویان به جبهههای جنگ تحمیلی رفتند و تعدادی از آنان شهید و یا جانباز شدند. تعدادی هم به تحصیل در دانشگاههای ایران و یا خارج کشور پرداختند.»
این استاد دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به سوالی در خصوص ارزیابی وی از برخورد دولت بازرگان به عنوان یکی از مخالفان اصلی اظهار داشت: «باید آن را در فضای همان سال بررسی کرد، دولت موقت را امام تعیین کرده بود. که به همراه شورای انقلاب به فعالیت میپرداخت و قانون اساسی وجود نداشت و ارتش بسیار متزلزل بود. دانشجویان معتقد بودند که دولت در صورت کودتای احتمالی از عهدهی آن برنمیآید. البته شخص مهندس بازرگان به علت سوابق انقلابی روشن در میان دانشجویان از وجههی مثبتی برخوردار بودند.
اما قبل از 13 آبان هم 3 یا 4 بار استعفا داده بودند و اعلام کرده بودند که به علت ناهماهنگیها قادر به ادارهی کشور نیستند. در هر حال دولت موقت در ظاهر در حال انجام مذاکراتی با آمریکا بود اما باطن قضیه بسیار متفاوت بود. آمریکا در حال اجرای سیاست هویج و چماقی بود که تاکنون هم ادامه دارد. آمریکا بابی را برای مذاکره گشوده بود اما کار رسانهای شدیدی علیه انقلاب را هم آغاز کرده بود و در داخل هم فضای گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و نیروهای مسلح بسیار آشفته بود که یکی از نشانههای کودتاست و یا مقدمهای برآن. این کاری است که آمریکا چه در 28 مرداد در ایران و چه در شیلی انجام داد و آن ایجاد سناریوی آشوب و بلواست. و باعث میشود از یک طرف نگرانی بازگشت به شرایط دیکتاتوری بهوجود آید و حکومت با نگرانی از دخالت نیروهای خارجی شرایط را بر هرگونه اصلاحی تنگ کند. که این اتفاقی است که همیشه برای کشورهای در حال توسعه رخ میدهد. در ایران هم این جریان تلاش میکند که حتی جریان اصلاحات را به بیگانگان نسبت دهد و هرکس که ندای آزادیخواهی و تحقق قانون اساسی را با گرایشهای اصلاحطلبانه داشته باشد را به نوعی در رابطه با بیگانگان بداند. چگونه میشود کسانی راکه آن پیشینه را داشتهاند و هرگز پشیمان نشدهاند را به نوعی در رابطهی با آمریکا دانست و آنان را به چنین جرمی متهم کرد؟!
وی در پاسخ به تاثیرگذاری مذاکرات در حل مسأله آمریکا در آن زمان، به اسناد به دست آمده از سفارت اشاره کرده و افزود: «تعدادی از این اسناد اطلاعاتی بود که هر سفارتخانهای در رابطه با کشور میزبان جمع آوری میکند که طبیعی میباشد. اما تعدادی سند محرمانه خارج از مقررات کنواسیونها هم بود که بهصورت محرمانه تهیه شده بود و تعدادی از آنها هم برای مقاصد خاص عملیاتی و بود که میتوان از آن به عنوان جاسوسی و دخالت در کار یک حکومت یاد کرد. در اسناد بازسازی شده مشخص شد که امریکا در هر سه سطح فعال بوده است. و در میان بعضی از اعضای دولت موقت هم مورد اتهام واقع شدند اما به هیچ وجه هدف دانشجویان دولت بازرگان نبود و هدف تنها اعتراض به حضور و ورود شاه به آمریکا بود. میتوان اینگونه گفت که اگر تنها منفعت 13 آبان جلوگیری از تکرار 28 مرداد بوده باشد کافی است.»
ابتکار در ادامه با اشاره به تبعات این حرکت تصریح کرد: «این حرکت هزینه و تبعاتی هم داشت که غیرقابل انکار است. و انکارش مانند انکار ضرر تحریمها درست نیست و باید تمام مسائل را با دید درستی بررسی کرد. و سقوط دولت بازرگان هم از ضررهای آن است. در جایی کسی از من پرسید که موسویخویینیها اسنادی بر ضد بنیصدر در دست داشت اما آنها را دیر منتشر کرد. اما باید گفت که پروسهی بازسازی اسناد بسیار طولانی و زیر نظر یک تیم دانشجویی دانشجویان دانشکدهی فنی بود و اسناد بنیصدر هم بدین سبب دیر منتشر شد. اما میخواهند که چهرهی موسویخویینیها را تخریب کنند. ما میدانستیم که CIA به بنیصدر اسم رمز داده اما تا بازسازی کامل اسناد هیچ چیز قابل قضاوت نبود.
موسویخویینیها در مجلس اول سخنرانی محکم و قاطعی را برای عدم کفایت سیاسی بنیصدر انجام داد که موجب رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنیصدر شد. برای تخریب مهندس بهزاد نبوی با آن سابقهی مبارزاتی میگویند که وی در جریان قرارداد الجزایر خیانت کرده است؛ قراردادی که زیر نظر مجلس به امضا رسید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از میان دانشجویان سال 58 کسی از اقدام خود پشیمان است؟ اظهار داشت: «باید هزینهها و منافع را بررسی کرد اما من به شخصه کسی را نمیشناسم که پشیمان شده باشد. آقای عبدی در ملاقات با یکی از گروگانها اعلام کرد که من اگر شخصا به شما و خانوادهی شما آسیبی رسانده باشم متاسفم. که این جمله را طیفی به معنای پشیمانی تلقی کرد تا برخوردهای خود را توجیه کند. اما صرفا این نشانهی بعد فرهنگی و انسانی آن دانشجویان بودهاست. دانشجویان در آن سال از صدور بیانیه و اعتصاب نشسته را بررسی کردند اما به علت سیطره رسانهای آن سالها آنرا غیر قابل اثر دانستند و گمان کردند که اگر آن اقدام انقلابی را انجام ندهند خاطرهی پدرانشان از 28 مرداد تکرار میشود. اما در همان دوران گروگانگیری اولین گردهمایی جنبشهای آزادی بخشی در تهران با حضور نمایندگان کشورهای امریکای لاتین و آفریقایی و فلسطینی برگزار شد. و50 آمریکایی علی رغم دستور کارتر مبنی بر عدم مسافرت به ایران به مدت 10 روز درتهران مهمان بودند و دانشجویان در همان حال هم اقدامات فرهنگی و انسانی خود را فراموش نکردند و بعدها هم اگر کسی حرفی زد بر مبنای همین اصول اخلاقی و انسانی بود اما من کسی که پشیمان شده باشد را نمیشناسم.