آفتابنیوز : آفتاب: "عزتالله انتظامی" طی گفتو گوی صمیمانهای گفت: همسر من درس خوانده قدیم است. قوم و خویش آنچنانی هم ندارد. من هم که همه عمرم را سر فیلم و کار بودم و او تنها بود. البته یک وقتی هم او مدتها نیست و در نبودش هم برای من فریزر را پر میکند. منظورم این است حالا که به خودمان آمدیم میبینیم که در طول مدت زندگیمان چقدر تنها بودیم و حالا این تنهاییها نمود بیشتری پیدا کرده است.
انتظامی میگوید: من بیرون از خانه با مردمی روبهرو هستم که نمیدانند گرفتاری نان و حتی شیر خریدن دارم.
مثلا چند شب پیش ماشینی که من را از خانه تئاتر برگرداند خانه، جلوی پل رومی نگه داشتم؛ چرا که همسرم گفته بود نان نداریم. وقتی برگشتم سمت ماشین و راننده من را با 15 نان دید تعجب کرد. بعضیها تصور میکنند که در خانه من یکی برایم چای میآورد، و چند نفر هم کارهایم را انجام میدهند؛ در صورتی که اینطور نیست. تنهایی آدم را آزار میدهد.
انتظامی در رابطه با ساخت فیلمی از زندگی اش و پاسخ به این سئوال که حرف زدن با آن خرس بزرگ اسباب بازی که در فیلم هم میبینیم به خاطر برطرف کردن تنهایی است، گفت: آن خرس را در ژاپن به من هدیه دادند. اسمش هم ساتوست. گاهی وقتها تمام تمریناتم را جلوی او انجام میدهم و در خلوت هم با او حرف میزنم. این کار را از آدمهای مسنی که در پارکها مینشینند یاد گرفتم. اگر دقت کنید آدمهایی که پا به سن میگذارند، معمولا با خودشان حرف میزنند.