آفتابنیوز : آفتاب- سرویس فرهنگی: همواره ایام تاسوعا و عاشورای حسینی اوج فعالیت هیأتهای مذهبی در ایران است. چگونگی فعالیت هیأتهای مذهبی طی ماههای اخیر بارها با صدور بخشنامههایی یا با طرح دیدگاههایی از سوی بعضی شخصیتها، مورد توجه رسانهها قرار گرفتهاست؛ شناسنامهدار کردن هیأتهای مذهبی، توصیه به عدم ورود هیأتهای مذهبی در حوزه سیاست از یکسو و تذکر به آنها برای افشاگری علیه کسانیکه سران فتنه خوانده شدهاند از سوی دیگر! تلاش برای محدود کردن تعداد هیأتها در شهری مانند تهران با اعلام ممنوعیت تاسیس هیأتهای مذهبی جدید در جنوب شرق و جنوب غرب این شهر و نیز رعایت حدفاصله 500متری برای هیأتهای جدید، ... از جمله مواردی بوده که درباره فعالیت هیأتها مطرح شده است. اما باید دید که اساساً اینگونه انتظارات از هیأتهای مذهبی تا چه حد منطقی است و آیا امکان تحقق خواهد داشت؟
اگر بخواهیم شان واقعی و کارکرد حقیقی هیأتهای مذهبی را در جامعه بدانیم، باید به آنها به عنوان نهادهایی اجتماعی فراتر از یک تشکل یا تجمع دینی بنگریم که صرفاً بهمنظور و با هدف نشر و تعظیم آداب و رفتارهای دینی شکل گرفتهاند و نقش آنها در سیستم اجتماع، با همه پیچیدگی و درهم تنیدگی آن، در حکم یک نهاد اجتماعی پویا و اثرگذار است. حتی هیأتهایی که موسسان و بنیانگذاران آنها مقصودی غیر از برگزاری مراسم مذهبی در نظر نداشتهاند یا دستاندرکاران و کارگزاران آنها به هر دلیل و استدلالی مایل به ورود آنها به عرصههای غیر از این نباشند هم، خواسته یا ناخواسته از این شأن و کارایی، مستثنی نیستند. ضمن اینکه محدود کردن دامنه فعالیت هیأتهای مذهبی به برخی آداب صرفاً مذهبی، به معنای غفلت و چشمپوشی از توانمندیها و پتانسیلهای ارزشمند آنها در حوزههای دیگر است. به تعبیر امروزیتر، هیأتهای مذهبی، سازمانهایی غیردولتی، خودجوش و کاملاً مردمیاند که مبتنیبر باورها و اعتقادات ناب دینی مردم شکل میگیرند، اما کارکردی فراتر از یک تجمع دینی ساده مییابند.
اما اینکه چه آسیبهایی پیشروی هیأتهای مذهبی، آنها را در معرض تصمیمات یا بخشنامههای درست یا نادرست برخی نهادها قرار میدهد خود پرسشی مهم است که تامل در اینباره، برخی آسیبهای پیشروی هیأتهای مذهبی را برای ما آشکار میسازد و شاید موارد سهگانه ذیل مهمترین آنها باشد، که باید برای رفع آنها چارهاندیشی کرد:
1- سیاستزدگی وعاظ و مداحان سیاسیشدن و سیاستزدگی دو مقوله جدا از هم ولی مرتبط با هم هستند. انتخاب مداح یا سخنران در هیأتها بسیار مهم و تاثیرگذار است. نکته مهم این است که مداحان و یا سخنرانان نباید سیاستزده باشند. شاید گفته شود از این گزاره، تفکیک امر دینی از امر سیاسی مستفاد میشود. در پاسخ باید گفت: خیر، سیاستزدگی خود انحراف از امر سیاسی شدن است و در واقع یک شبه سیاسی شدن تلقی میشود. از طرفی در سیاستزدگی هم دقایق سیاسی و هم دقایق اخلاقی به مناقشه برمیخیزند. پس باید مراقب سیاستزدگی و یا افراط در امر سیاسی شدن بود.
2- عدم تسلط به دقایق تاریخی و دقایق فقهی اسلام اساساً جامعه ما بیش از خواندن، گوش دادن به سخنرانیها را میپسندد و انتخاب میکند. به همین دلیل سخنران و مداحی که در هیأتهای مذهبی بهکار گرفته میشوند بایستی به دقایق فقهی و وقایع تاریخی مسلط باشند، چرا که آنها خود در بخشی از فرایند بازتولید هنجارهای دینی و بازنمایی آن هنجارها واقع شدهاند. عدم تسلط آنها کژفهمی دینی را برای مخاطبان به بار میآورد که در ادامه مسیر دینداری آن افراد تاثیرگذار است.
3- فردمحوری هیأتهای مذهبی(کارگزار محوری) مسألهای که بسیاری از نهادهای حوزه دین و اجتماع را در ایران تهدید میکند، مسأله کارگزارمحوری است. اینکه یک نهاد، گروه، هیأت و... بر مبنای یک فرد یا افراد، بهجای ساختار نهاد، گروه، هیأت و... ابتنا شود، در اینصورت وفاداری اعضا یا مخاطبین و وابستگان به افراد معطوف میشود که آسیبهای اجتماعی به بار میآورد. مثلاً در صورت تخطی اخلاقی یا حرفهای فرد، ممکن است مخاطب قطع رابطه کند یا اصلاً این تخطی در حوزه کارگزار را بهپای خود ساختار بگذارد.
در صورتیکه اگر وفاداری به ساختار بهجای وفاداری به کارگزار باشد، تخطی در حوزه کارگزار بهپای ساختار نوشته نمیشود و با تغییر یا تصحیح یا برخورد با کارگزار مسأله به اتمام میرسد و آسیب دینی-اجتماعی در اینصورت متصور نیست و در این فرایند همیشه برد بهنفع ساختار خواهد بود.
با این اوصاف بهنظر میرسد برای آنکه هیأتهای مذهبی با تعریف و رویکردی که بدان اشاره شد، بهجایگاه واقعی و سزاوار و بایسته خود برسند و نقش خطیر خود را در همه ابعاد بهویژه در فرایندهای اجتماعی به خوبی ایفا نمایند، بایستی:
1- ضمن حفظ بافت سنتی خود که اتفاقاً از امتیازات آنهاست، نوع نگاه و دیدگاه عموم مردم بهویژه آنان که در مدیریت و تصمیمگیری یا امور اجرایی هیأتهای مذهبی نقشی دارند، نسبت به رسالت و پتانسیلهای گسترده آنها تغییر یافته و از بند تنگنظری و یکسونگری رها شوند.
2- جامعه و مدیریت آن، مجال کافی و مناسب برای حضور و عرض اندام هیأتهای مذهبی در عرصههای مختلف اجتماع فراهم آورده، بستر قانونی لازم را تعریف نماید و مکانیسمهای بهرهمندی از آنها را حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی و بروز توانمندیهای آنها را پیشبینی و فراهم نماید.
3- زمینه حضور فعال و اندیشمندانه متفکران، روشنفکران و دانشمندان متعهد و متخصصانی که علاوه بر دغدغه های دینی، تعالی و پیشرفت روزافزون اندیشههای دینی را مدنظر دارند، در برنامهریزی، تصمیم گیری، هدایت و نظارت عملکرد هیأتهای مذهبی فراهم شود و مسئولان هیأتها برای جلب مشارکت آنها، افدام و تلاش نماید. استفاده و بهرهمندی هیأتها از نظرات کارشناسانه و هدایتگر محققان حوزه و دانشگاه، نه تنها آنها را در امر ترویج و تعمیق بهتر و کاملتر اندیشههای دینی رهنمون خواهد بود، که در نقش آفرینی در سایر حوزههای اجتماع نیز کمک خواهد نمود.
4- توان تهییج و بسیج مردم برای حضور هماهنگ و هدفمند و متحد در صحنههای اجتماع، برای اهداف خاص و متعالی و مقدس، یعنی همان چیزی که توانایی و توانمندیهای هیأتهای مذهبی است، امری ارزشمند و فرصتی مغتنم است که باید از آن بهدرستی بهره برد.
5- حضور گسترده بیشائبه و خالصانه و در عین حال آگاهانه مردم در مراسمهای دینی که در قالب هیأتهای مذهبی متبلور میشود، نهتنها از امتیازات کمنظیر جامعه دینی و نشانه رسوخ و عمق تفکر شیعی در اجتماع است، بلکه از پتانسیلهای گرانبهایی است که مانند آن در بسیاری از جوامع دیگر دیده نمیشود و این فرصتی است که باید از آن به نحو مطلوبی استفاده کرد. فرصتی که میتوان از آن جهت گسترش اندیشه دینی، ترویج و نشر ارزشها و باورهای مذهبی، ارتقای مهارتهای اجتماعی، همگرایی عمومی و اتحاد ملی، بهبود و هدایت بینش و درک سیاسی، رفع نابسامانیهای اقتصادی، اصلاح نقایص و... استفاده نمود.
در نگرش اجتماعی، هیأتهای مذهبی همانند سفرههایی هستند که کسب ثواب و اجر معنوی و تقرب روحی ناشی از فعالیتهای مذهبی تنها یکی از بهرههای آن است. اما زیباییها، لذایذ و بهرههای دیگری نیز بر سر این سفرهها در دسترس است که نباید از آنها غفلت شود و با انحراف آنها یا سوق دادن آنها به اهداف خاص گروهی، مسلکی، و یا حزبی خاص مانع تحقق غایت والا و متعالی آنها شد.
6- از هرگونه بهرهبرداری ابزاری و سیاسی و مقطعی از هیأتها در جهت اهداف گروهها و گرایشات خاص باید بهشدت پرهیز کرد و همه هیأتها علاوهبر فلسفه وجودی خود (گسترش و ترویج اندیشه دینی و مذهبی) باید در جهت اهداف کلان اسلام حرکت نمایند.
بنابراین در شرایطی که احساس میشود برخی نهادها و دستگاهها با تخصیص منابع مالی دولتی و یا صدوربخشنامههایی، سعی در قراردان هیأتها در چارچوبهای موردنظر خود دارند، باید بیش از گذشته تداوم و تقویت روند استقلال نسبی و خودکفایی هیأتها بهعنوان اصلیترین و با سابقهترین نهادهای مردمسالار و پرهیز ازهرگونه ملاحظه نهادهای اجرایی در مدیریت این مراکز مدنی مورد توجه قرار گیرد و دلسوزان نهادهای اصیل دینی و متولیان هیأتهای مذهبی در اینباره مسئولیتی سنگین بر دوش دارند.
بلاخره اون روی سکه هم میاد !!!!!!!!!!!
من ديشب نظرمو گفتم ببينم چقدر ادعاي آزادي بيان شماها درسته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته ميدونستمها!! ولی خواستم به خودتون هم ثابت شه.
مرگ بر ضد ولایت فقیه