آفتابنیوز : آفتاب: شب گذشته برنامه 7 در حالی با دو هفته .وقفه پخش مجددش آغاز شد که در نخستین برنامه پس از وقفه شاهد حضور یک چهره شاخص و البته معلومالهویه در بخش پایانی این برنامه بودیم که پس از نقد فیلمهای هالیوودی در "دیروز، امروز، فردا"، حالا سر از برنامه سینمایی درآورد تا منتقدانی که سالها از شاتها گرفته تا فیلمنامهنویسی و طراحی را مورد بررسی قرار دادهاند و برای افزایش تجاربشان در هر یک از این حوزهها بررسیهای دقیق داشتهاند، لونگ بیاندازند.
همانگونه که پیبش بینی می شد نه تنها فیتیله برنامه 7، پس از جدل میان چند تهیه کننده و سازنده آثار زرد با اهالی این برنامه و چند اتفاق دیگر پایین کشیده شد، بلکه پس از دو هفته وقفهای که به واسطه ایام محرم در این برنامه افتاد، "هفت" این هفته در بخش پایانی میهمانی جالب داشت و آن شخصی نبود جز حسن عباسی که خود را دکتر میخواند و البته فریدون جیرانی نیز او را با لفظ "دکتر" خطاب میکرد؛ لفظی که سالها است به عباسی اطلاق میشود و هنوز سندش را علیرغم درخواست در اخبار پیشین، مشاهده نکردهایم تا برای افکار عمومی رفع ابهام شود.
عباسی که سابقه توهم شدید داشته و پیشتر از این، آینده به بررسی یکی از کذابیهای این شخص مبنیبر اینکه بهترین تحلیلهای دوران جنگ را میداده و نیویورکتایمز او را به عنوان "مغز بزرگ استراژی ایران" و "کسینجر اسلام" پرداخته و با توجه به نقد برخی تحلیلهایش نیز مشخص شد، این شخص رویه عملش چگونه است، این بار به عنوان یک استراتژیست به بررسی سینمای دینی پرداخت! البته برخی صغری کبریهای عباسی صحیح بود اما مشخص نیست چه میزان از کدهای خارجی که این شخص برای تحلیلهای بیسر و تهش میداد صحت داشته باشد، چرا که وقتی شخصی برای بزرگ کردن خودش چنین مطالبی بزرگی میگوید که با یک سرچ ساده قابل تکذیب است، نمیتوان بهراحتی به سایر تحلیلهایش اعتماد کرد.
این میهمان سفارشی که در همه حوزههای استراتژیست است و دکترین دارد، مشخص نیست چه میزان از تکنیک سینما شناخت دارد و آیا اصلاً در طول عمرش یک فلیمنامه نوشته یا یک ساعت در کلاس تاریخ سینما نشسته که موفق شده در جایی بنشیند که متعلق به منتقدان استخوان خرد کرده ایران با چند ده سال سابقه است که اتفاقاً نگاههای پختهتری از سینما میدهند و هدفشان بیان چند بار ملک سلیمان در یک نقد به عنوان اثر شاخص نیست، حال آنکه خود عباسی تاکید میکرد این تیپ اثر بیشتر تاریخی است تا دینی! جالب آنکه جیرانی و فراستی دهانشان برابر چسباندن عنوان بانک به یهودیها و بعد هم اتصال اسلامی بودن سینمای ایران به این مسأله با توجه به اسلامی نبودن واژگان اقتصاد ما مانده بودند و فراستی در تایید عباسی سر تکان میداد!
شاید عباسی نداند اما بسیاری از واژگان اصیل اسلامی و عربی در عبری نیز وجود دارد و اینکه ریشه کلمهای عبری باشد و یا زمانی موردی برای بهره دادن بوده باشد، دلیلی بر بد بدون آن واژه و یا آن حرفه تحت لوای آن واژه نیست. مثلاً در زبان عبری کلمه "قرآن" به معنای خواندنی است و اتفاقاً برخی یهودیان در طول تاریخ درصدد برآمده بودند تا با استفاده از این مس«له یا واژگان دیگر عربی و اسلامی که در زبان عبری نیز مشابهش وجود دارد، اسلام را متزتزل نشان دهند، حال آنکه به قول حکیمی، اسلام جدا از سایر ادیان و مذاهب نیست و نسخه کامل تر نرم افزار زندگی است و طبیعی است که بسیاری از فایلهای مشترک دینهای پیش از خود را نیز داشته باشد.
به هر حال دوست داشتیم دیشب عباسی راجع به دکوپاژ ایسپشن یا مثلاً اِریال شات یا کلوز شاتهای این فیلم صحبت کند و بگوید کدام یکی در کدام صحنه بهتر نقش فیلمبرداری را پررنگ جلوه میداد؟! سوال تخصصی شد؟! یادمان نبود که عباسی فیلمبرداری بلد نیست؟ میخواهید از فیلمنامهنویسی شروع کنیم یا کارگردانی یا صدابرداری یا هر حوزهای این برادر استراتژیست به آن وارد است؟ دیشب با آوردن عباسی به تخصصیترین برنامه سینمایی شبکه 3، به منتقدان سینما توهین بزرگی شد که خودشان خبر ندارند و آن جا زدن شخصی به نام استراتژیست و صاحبنظر در حوزه سینمای دینی است که سینمای هالیوود را یهودی، اغواگر و برای سرگرمی ملتها میداند و اصلاً یکی از ماموریتهای هالیوود را درگیر توهمات کردن، میداند.
اگر قرار است از اینپس حسن عباسی منتقد سینمای ایران باشد و باز هم در این کسوت از این استراتژیست(!) استفاده شود، توصیه میشود با هزینه صدا و سیما، یک بار این شخص به لوس آنجلس فرستاده شود و درک کاملی از سینمای هالیوود که متشکل از کمپانیهای بزرگ خصوصی است، پیدا کند، شاید تئوریهایش قدری ترک بخورد و حداقل بدین ترتیب با ارائه تحلیلهای درست در برنامه 7، باعث نشوند، مخاطبان سینما نیز به کانالهای ماهوارهای برای پیگیری نقد و اخبار سینمای ایران مراجعه کنند.