کد خبر: ۱۱۷۳۸۱
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۸۹ - ۲۱:۱۹

شیبانی با حقوق 100میلیون تومانی‏اش چه كرد؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: تا امروز كه 79 سال از زندگی عباس شیبانی می گذرد، سیاست با زندگی این پزشک ایرانی عجین شده است.

به نوشته خبر؛ عباس شیبانی فعالیت‌های سیاسی اش را در19 سالگی، با نهضت آزادی آغاز می‌كند و شاید به همین دلیل است كه هنوز، خواندن كتاب‌های سیاسی و عقیدتی جزو فعالیت‌های مورد علاقه او در اوقت فراغت است.

شیبانی در مقام یک رجل سیاسی از جمله افرادی است كه خاطرات زیادی از دوران اول انقلاب دارد؛ اما ترجیحش در این سال‌ها حضور در شورای شهر تهران بوده است.

هم اكنون هم جزو اعضای شورای مركزی جمعیت وفاداران است ولی موضوع‌گیری‌هایش نشان می‌دهد كه چندان خطی عمل نمی‌كند. دفاع جانانه او از مصدق در مجلس پنجم از خاطراتی است كه در نوع خود جالب است. وقتی كه حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی كه در آن زمان نماینده مجلس پنجم بود در نطقی به مصدق تاخت او در مقام دفاع از مصدق برآمد و ملی كردن نفت توسط او را كاری بزرگ در تاریخ ایران خواند.

یک بار هم در سال 61 در مقام دفاع، وقتی نبی حبیبی و علی جنتی استاندار آن زمان خوزستان از سمت‌های خود بركنار می‌شوند در مقام دفاع از آنان بر می‌آید ودر نطقی در مجلس اظهارمی‌دارد: «...والله كسانی‌كه این حرف را می‌زنند دل‌شان به‌حال این ملت، به‌حال اسلام می‌سوزد، اگر مسائل دیگری زیر نیم‌كاسه نیست چرا از نگه‌داشتن افراد استخوان‌دار وحشت دارید. باز تكرار می‌كنم با افراد بله‌قربان‌گو كار كشور به سامان نمی‌رسد.»

به روایت خودش «صالح ندانستن رژیم پهلوی» عاملی برای مبارزات سیاسی‌اش بوده است. به این جهت 13 بار به زندان می‌رود و همین موضوع باعث می‌شود رشته پزشكی را كه سال 32 آغاز كرده بود در سال 50 به پایان برساند. «سال 32 وارد دانشگاه علوم پزشكی شدم چون به تناوب به دلیل فعالیت‌های سیاسی به زندان می‌رفتم سال 50 فارغ‌التحصیل شدم .البته سال 40 درسم تمام شد اما پایان‌نامه را در سال 50 به پایان رساندم.»

مسجد هدایت و سخنرانی‌های آیت‌الله طالقانی نقطه آغاز فعالیت‌های سیاسی او به جوان یك دانشجوی انقلابی مسلمان بوده است. حضورش در این مسجد كم‌كم موجب آشنایی او به بازرگان و سحابی می‌شود و بعد از وقایع 28 مرداد 32 جزو موسسان نهضت‌ آزادی مقاومت ملی ایران می‌شود.

سال 35 و تدارک تظاهراتی در حمایت از جمال عبدالناصر و مخالفت با رژیم صهیونیستی موجب اخراجش از دانشگاه تهران شده و با حكم فرمانداری نظامی تهران به زندان قزل قلعه منتقل می‌شود. در ادامه به دلیل فشار افكار عمومی آزاد می‌شود اما برای اینكه از فعالیت‌هایش جلوگیری شود به مشهد تبعید می‌شود. آن‌گونه كه خودش می‌گوید: «ما به مشهد رفتیم و من مدتی هرچه دنبال كردم، دوستان اقبال را واسطه قرار دادیم كه موافقت كند و ما برگردیم، موفق نشدیم‌. پدرم نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی نوشت و ایشان پیغام داده بود و با توصیه آیت‌الله بروجردی مجبور شدند كه ما را برگردانند و مقداری هم مراعات ما را می‌كردند.»

سال49 به نمایندگی از دانشگاه در كنگره جبهه ملی پذیرفته شد اما به دلیل پذیرفته نشدن نهضت آزادی در جبهه ملی به دلیل گرایش مذهبی از كنگره كناره‌گیری می‌كند.

یک سال بعد از دانشگاه فاغ‌التحصیل می‌شود و تصمیم می‌گیرد به طبابت بپردازد. همزمان با فعالیت‌های سیاسی در یک درمانگاه خیریه به نام ولیعصر فعالیت خود را آغازمی كند اما از سیاست هم دور نیست.

مصادف با پیروزی انقلاب به پیشنهاد دكتر محمدجواد باهنر به عنوان دبیر شورای انقلاب پذیرفته می‌شود و علی‌رغم آنكه تند‌نویس نبوده است به عنوان دبیر شورا از این جلسات یادداشت‌برداری می‌كند. یادداشت‌های كه امروز می‌تواند خاطرات نابی از جلسات شورای انقلاب باشد.

پس از عزل بنی‌صدر و در دومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در كنار علی اكبر پرورش، شهید رجایی و حبیب‌الله عسگر‌اولادی به‌عنوان یكی از كاندیدا‌های انتخابات ریاست‌جمهوری به رقابت می‌پردازد و بیش از 629 هزار رای را كسب می‌كند. او یک بار هم در سال‌های بعد از جنگ تحمیلی تنها رقیب هاشمی‌رفسنجانی در پنجمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شود.

از جمله ویژگی‌های شیبانی احتیاط او در استفاده از امكانات دولتی است. مشهور است كه وی در 5 دوره‌ای كه در مجلس حضور داشته از چای یا غذای مجلس استفاده نكرده است.

دریافت نكردن حقوقی از مجلس و شورای شهر یكی دیگر از ویژگی‌های وی است و تنها به حقوق بازنشستگی استادی دانشگاه تهران كفایت كرده است. او كه از سال 82 هیچ حقوقی از شورای شهر تهران دریافت نكرده است.

چندی قبل در سیصد و چهلمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران حقوق چند ساله خود را كه مبلغی بالغ بر 100 میلیون تومان پول بوده است را برای احداث بیمارستان تخصصی زنان حضرت زینب اختصاص داد.

نسل شیبانی دو چهره متفاوت دارند. نخست در مقام مبارزانی ایدئوژیک كه به خواسته خود درباره تشكیل حكومت اسلامی رسیده‌اند اما هنوز از خود راضی نیستند. آن چنان كه در گفت‌و‌گویی گفته است: «ما می‌خواستم اسلام را به‌طور عملی نشان دهیم.»

چهره دوم این پزشک سیاستمدار هم به استقامت او در مبارزه بر می‌گردد. استقامتی كه ظاهرا این روزها كمتر پیدا می‌شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین