آفتابنیوز : آفتاب: ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «بودن و نبودن اصلاحطلبان، مسأله این است؟! » نوشت:
ابتدای هفته گذشته، صحبتهای سید محمد خاتمی در دیدار با اقلیت مجلس واکنشهای زیادی را در محافل سیاسی و رسانهای برانگیخت. اگرچه این دیدار بعد از مدتها در فضای پر التهاب سیاسی صورت گرفت، اما محک مهم و گام اساسی در روشن نمودن، چشمانداز آینده سیاسی ایران بود.
مدتهاست که بحث امکان سنجی حضور مجدد اصلاحطلبان در ساحت سیاست ایران محل مناقشه و گمانهزنی است. بسیاری بر این باورند که عمر سیاسی اصلاحطلبان نه در انتخابات ریاستجمهوری 88 که در سال 84 پایان پذیرفت. گروهی هم معتقد بودند که حضور این گروه اگر نه از سر ضرورت اجتماعی که به دلیل تاثیرگذاری آن بر وحدت اصولگرایان یک فرض است. مطالعه صحنه سیاست امروز ایران، نشانگر روایت چهارگانهایست. در مجموع دو روایت اصولگرایانه از شرایط امروز و آینده سیاسی ایران داریم و دو روایت اصلاحطلبانه نیز قابل بیان است.
روایت اول اصلاحطلبانه، عبارتست از اینکه باید با تلطیف فضا، امکان سازش ملی را فراهم آورد. راویان این روایت معتقدند، عرصه سیاست همچنان امکان فعالیت حداقلی را برای همه گروهها فراهم میآورد. ...روایت دوم اصلاحطلبانه مبتنیبر عدم سازش و طرح مطالبات حداکثری است در شرایط فعلی این گروه هیچگونه امکانی برای بازگشت خویش به عرصه قدرت رسمی قائل نیست.
اما روایت اصولگرایان نیز دوگانه است. یک روایت از آن جریان سنتی اصولگرایان است که اگر نه از سر اعتقاد به باز کردن فضای سیاسی بلکه بهمنظور حفظ وحدت ظاهری خود، معتقدند که میبایست امکان حضور حداقلی اصلاحطلبان در شکل مجلس هشتم را فراهم آورد. با این نگاه، برخورد آنان با آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و بخشهای درجه دو و سه اصلاحطلبان با گروه دوم اصولگرایان متفاوت است. روایت دوم اصولگرایانه، روایتی رادیکال و مبتنیبر عدم تفکیک بین رهبران اصلاحطلب و عدم تمایز بین لایههای مختلف اصلاحطلبی است. در نگاه این گروه میزان گناه اصلاحطلبان یکسان است و گناهشان آنچنان است که نه فقط بنا نیست روزنه امید برای بازگشت به قدرت داشته باشند که بلکه میبایست به پای میز محاکمه کشانده شوند و اشد مجازات نیز برای آنها مقرر گردد. موضع جدید آیتالله جنتی در قبال سخنان خاتمی بیانگر این دیدگاه است. آقای جنتی به صورت صریح اعلام داشتند نیاز به حضور اصلاحطلبان نیست.
یکی از تجربههای بشر این است که نمیتوان در آرزوی حذف رقیب بود چرا که چنین آرزوی با پروسه کمال انسانی در تضاد است. بخش مهم استعدادها و کمالات انسانی در گرو تضادها بارور و شکوفا میشوند خداوند حکیم هم خلقت خود را بر وجود رقیب بنیان گذاشته است.
سیاست جام حذفی ندارد؛ مسابقات سیاسی همچون لیگ برتر است که تیمها تلاش خود را صرف صعود به پله بالاتر میکنند.
جام سیاست اگر حذفی شود، جاذبه خود را از دست خواهد داد و میزان مشارکت کاهش پیدا خواهد کرد و به دلیل خشونت بار بودن، غیرقابل تحمل و تداوم خواهد شد.