آفتابنیوز : آفتاب: «عشق، مرگ، ارتباط آدمها و نگاه طنزآلود به جهان» دستمایه داستانهای «پسری که مرا دوست داشت» هستند، داستانهایی که به اعتقاد نویسنده همگی به نوعی فلش فیکشن هستند.
بلقیس سلیمانی نویسندهای است که داستان نویسیاش را دیر شروع کرد اما تبدیل شد به یکی از چهرههای ادبی همین سالهای پر اتفاق حاشیهای که در آن نفس میکشیم؛ وی درباره آثار تازه خود به «خبرآنلاین» گفت: «کتاب «پسری که مرا دوست داشت» عنوان جدیدترین اثر من است که در بردارنده 44 قصه است. داستانهای این مجموعه همگی از نوع داستانهای فلش فیکشن هستند.»
سلیمانی با تاکید بر اینکه در مجموعه «پسری که مرا دوست داشت» یک نگاه طنز و تراژدی توامان با هم همراه شده است، اظهار داشت: مضامینی چون عشق، مرگ، ارتباط آدم ها و نگاه طنز به جهان دستمایه داستانهای این کتاب است.
وی افزود: قصه انسانها و رابطههای آنها در اجتماع و محیط جامعه محور اصلی داستانهای این مجموعه 44 داستانی است و خوانندگان با مطالعه داستانهای این کتاب در واقع به یک تصویر کلی از وضعیت جامعه و نحوه ارتباط و تعامل مردم با یکدیگر دست پیدا میکنند.
این نویسنده ادامه داد: مجموعه «پسری که مرا دوست داشت» در واقع ادامه داستانهای مجموعه «بازی عروس و داماد» است، اغلب داستان های این مجموعه کمتر از 2 صفحهاند و نام کتاب نیز از یکی از داستان های این مجموعه انتخاب شده و کتاب از سوی انتشارات ققنوس روانه بازار نشر شده است.
بنا بر این گزارش، مجموعه داستان «بازی عروس و داماد» شامل داستانهایی بسیار کوتاه است؛ گاه این داستانها آن قدر کوتاه است که تداعی کننده حسنویسی و خاطرهنویسی است! طنز تلخ ویژگی اصلی همه این داستانها است؛ طنزی که بر ساخته از کوچکترین و بزرگترین نکات زندگی روزمره است. این کتاب از سوی نشر چشمه روانه بازار نشر شده است. در بخشی از این داستان میخوانیم: «وقتی فهمید قاتل زنش چه کسی است، همه خشمش یک جا فرو نشست. زن پزشک، زیبا، خانواده دار و دوست داشتنی اش را یک ولگرد معتاد روانی کشته بود. همان جلسه اول دادگاه قاتل را بخشید. در پاسخ دیگران گفت: جان انسانها برابر نیست و این توهین به مرده زنش است که به ازای جان او این مردک را بکشند. همان شب به آیینیترین شکل ممکن خودش را کشت.»
سلیمانی در ادامه با اشاره به رشد چشمگیر زنان داستاننویس در سالهای اخیر به خبرآنلاین گفت: «دلیل اصلی این مسئله آن است که زنان داستاننویس ما به همان اندازه که زیاد مینویسند، به همان اندازه، خواننده اصلی ادبیات داستانی نیز زنان هستند.»
وی یادآور شد: «زنان نویسنده قبل از هر چیز سعی کردند تعریفی از یافتههای خود پیدا کرده و شرایط ارتباطی خود را مشخص کنند. اول از هرچیز رابطه خود با مردان اطراف خود را واکاوی میکنند که این مردها لزوما شوهرانشان نیستند. این مردان میتوانند دوستان دوران کودکی، دوستان دوران نوجوانی، عاشقان یا پدران و فرزندانشان باشند.»
نویسنده «بازی عروس و داماد» با تاکید بر اینکه حفاظت از خانه و خانواده در فرهنگ ما از اهمیت ویژهای برخوردار است، گفت:«زنها در حفاظت از خانه و خانواده، استاد هستند. وقتی میگوییم خانه و خانواده، میتواند میهن هم باشد. به همین معنا، زنها حافظان سنت نیز هستند؛ آنها در برهههای مختلف حضور موثر خود را نشان دادهاند، در دوران جنگ فرزندان و شوهر خود را به جنگ فرستادهاند و گاه خود نیز وارد عرصه دفاع شدهاند.»
این داستان نویس معتقد است که هر داستان یک تعبیر از جهان است و خیلی وقتها در یک داستان برداشتها میتواند تازه باشد اما پرداختها عادی است در واقع یک داستان میتواند نگاه تازه به وضعیت انسانی داشته باشد. در ایران نویسندگان نگاه فلسفی به قضایا ندارند که بتوانند برداشتهای ویژه داشته باشند و به عبارتی هر نویسندهای که توانسته به اعماق رابطهها برود و آنها را واکاوی کند، اثرش ماندگارتر شده است.»
از این نویسنده پیش از این کتاب های «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد»، «خاله بازی» و «به هادس خوش آمدید» منتشر شده است که همگی چندین بار تجدید چاپ شدهاند.