کد خبر: ۱۲۲۴۱۹
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۸

شیخ حسین و شیوه برخورد امام صادق با مخالفان منحرف

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: رییس موسسه دارالمعارف الشیعی، گفت: امام صادق(ع) با برخورد با جریانات فكری انحرافی، و روبه‌رو شدن با علمای علوم گوناگون و بحث و مناظره علمی و شیرین كه حوصله و بردباری اخلاقی امام را به دنبال داشت، برتری اسلام را در چارچوب تشیع بر همه مكاتب ثابت كرد. 

استاد حسین انصاریان در همایش بین‌المللی "مكتب علمی امام صادق(ع)" در تركیه، خاطرنشان كرد: امام صادق(ع) در برابر مكتب اموی و عباسی به تبیین اسلام راستین پرداخت و با كوشش خستگی‌ناپذیر پیرایه‌های بسته شده به اسلام را از جانب دشمنان داخلی و مكتب‌های وارداتی زدود و این امر آوازه شهرتش در دانش و بینش، كرامت اخلاقی و منشش با دانشجویان، و پشت كارش در انتقال علوم، و پاسخ‌گوئی‌اش به شبهات را در همه امور طنین‌انداز كرد.

وی اظهار داشت: به این خاطر از اطراف و اكناف مختلف، دانشجویان و عاشقان علم روی به مدینه نهادند و در حوزه دروس او هر یک مطابق ذوق خود زانو زدند، و از خرمن دانشش بهره‌ها بردند، كه اغلب، اهل نظر، شاگردان حوزه او را تا چهار هزار نفر قلمداد كرده‌اند.

انصاریان كه پیرامون نقش امام صادق در توسعه فرهنگ و تمدن بشری سخن می‌گفت، بیان داشت: امام برای گسترش علوم، فرهنگ، مدنیت نسبت به پیاده‌سازی اخلاقیات همراه با توسعه ارزش‌ها، تربیت شاگردان و گفت‌وگو با سران و ایدئولوگ‌های ادیان و مذاهب با در نظر گرفتن جامعیت فرهنگ و تمدن اقدام نمود، لذا به همه شاخه‌های علوم اهتمام ورزید.

این استاد حوزه خاطرنشان كرد: كتاب مرآه الجنان می‌گوید، شاگردان امام جابر بن حیان كتابی در هزار برگ نوشته كه رساله حضرت را در علوم گوناگون كه حدود 500 رساله است در بر می‌گیرد. این حجم گسترده و عظیم علمی در رشته‌های متعدد سبب زیرساخت فرهنگ و تمدن غنی اسلام را فراهم كرد و گویای اثرگذاری امام بر فرهنگ و تمدن اسلامی و بعد از آن فرهنگ‌ها و تمدن‌های جهان است.

انصاریان در این همایش كه توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در تركیه و دانشكده الهیات دانشگاه سلجوق قونیه برگزار شد، گفت: امام صادق(ع) با دانش فراوانش در انواع رشته‌های علمی كه از اعماق قرآن و علوم پدرانش و پیامبر به او رسیده بود توانست چراغ نهضت علمی و فرهنگ اسلامی خود را روشن كند، و نور دانش استوار، و متكی به وحی و عقل و برهان خود را به گستره حیات انسان بتاباند. 

متن مقاله حسین انصاریان درخصوص مكتب علمی امام صادق(ع) كه در كنگره امام صادق دانشگاه قونیه – تركیه در تاریخ 30/11/89 برگزار شد به شرح زیر است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

امام جعفر صادق(ع) در 17 ربیع‌الاول سال 83 هجری قمری به دنیا آمد، و در یكی از روزهای ماه شوال سال 148 قمری دیده از جهان بست، برابر این حساب می‌توان عمر پربركتش را 65 سال دانست كه 12 سال از آن را همزمان با جدش حضرت سجاد و 19 سالش را با پدرش امام باقر و 34 سالش را پس از پدر زیست.

او پس از رحلت در قبرستان بقیع روبه‌روی مسجدالنبی در جوار پدرش امام باقر و جدش حضرت سجاد و عمویش امام حسن به خاك سپرده شد.

در دوره امام صادق(ع) با پیش آمدن نهضت ترجمه علوم وارداتی از ممالك غیراسلامی، و روی آوردن بسیاری از مسلمانان به علم و دانش و به ویژه توجه آنان به كتب ترجمه شده رشته‌های فلسفه و طب و علوم انسانی، و هیات و كیهان‌شناسی كه بیشتر محصول نگاه نظری و نه تجربی و تحقیقی و اغلب متكی به مبانی غیربرهانی بود، در اغلب شهرهای مسلمان‌نشین بویژه: مدینه، مكه، كوفه، بصره و ... مجالس درس و مناظره‌های علمی، تشكیل و از رونق خاصی برخوردار گردید.

در چنین زمانی امام صادق(ع) فرصت یافت كه با دانش فراوانش در انواع رشته‌های علمی كه از اعمال قرآن و علوم پدرانش و پیامبر به او رسیده بود چراغ نهضت علمی و فرهنگی اسلامی خود را روشن كند، و نور دانش استوار، متكی به وحی و عقل و برهان خود را به گستره حیات انسان بتاباند.

سفرهای اختیاری و اجباری امام به عراق و شهرهای حیره، هاشمیه، كوفه و مكه و ملاقات با اربابان دیگر مذاهب فقهی، كلامی و فلسفی و به ویژه گفت‌وگوهایش با سران مكاتب مادی‌گری چون ابن ابی العوجاء، ابن مقفع، عبدالملک بصری، عبدالملک دیصانی، نقش عمده و مهمی در معرفی و گسترش علوم قرآنی و دانش استوار اهل بیت در جامعه داشت در همه این شهرها انواع دانش‌پژوهان به آسانی و بدون قید و شرط، كه بخشی از روش اخلاقی اهل بیت بود به كلاس درس‌هایش كه برای تبین انواع علوم تشكیل می‌شد راه یافتند و از وجودش كه عقل و علم مجسم بود بهره‌ها گرفتند، و كتاب‌ها و جزوه‌های علمی پرارزشی به وجود آوردند كه پایه گسترش آن علوم در شرق و غرب شد، و این حقیقی است كه بزرگان منصف از شرق و غرب چه با ذكر نام آن حضرت و چه بدون ذكر نام به آن اعتراف دارند، از جمله گوستو لبون فرانسوی، جرجی زیدان لبنانی، و سه جلد كتاب خورشید اسلام در اروپا نوشته دانشمندی غربی و كتاب مغز متفكر جهان شیعه تنظیم مركز مطالعات اسلامی استراسبورک

برخورد امام با انواع دانشمندان علوم مختلف، كه در هر رشته‌ای برتری علمی خود را همراه با برهان و دلیل ثابت كرد، سبب شد كه آوازه شهرتش در دانش و بینش، كرامت اخلاقی و منشش با دانشجویان، و پشت كارش در انتقال علوم و پاسخ‌گویی‌اش به شبهات در همه امور به ویژه پس از انتقال فلسفه‌های یونانی، ایرانی، هندی و مكتب‌های وارداتی در بسیاری از مناطق آسیایی و آفریقایی طنین‌انداز گردد.

او با برخورد با جریانات فكری انحرافی، و روبه‌رو شدن با علمای علوم گوناگون و بحث و مناظره علمی و شیرین كه حوصله و بردباری اخلاقی امام را به دنبال داشت، برتری اسلام را در چارچوب تشیع بر همه مكاتب ثابت كرد.

مناظرات علمی و گفت‌وگوهای آزاد امام با صاحبان دانش‌های گوناگون چون پزشكان، فقیهان، متكلمان، منجمان، صوفیان تابع مكاتب هندی، ایرانی، و اسكندریه، و بویژه مباحث ارزنده فقهی و تفسیری و كلامی‌اش با رشدیافتگان در مدرسه اموی و عباسی در منابع مهم شیعه و سنی ثبت است. امام مدینه را به تنهایی تبدیل به دانشگاهی كرد كه انواع علوم خود را بی‌واسطه و باواسطه به شیفتگان علم منتقل می‌نمود، او در برابر مكتب اموی و عباسی به تبین اسلام راستین، یعنی اسلام وحی، اسلام انبیاء، اسلام نبوت، اسلام امامت پرداخت و با كوشش خستگی‌ناپذیر پیرایه‌های بسته شده به اسلام را از جانب دشمنان داخلی و مكتب‌های وارداتی زدود.

به این خاطر از اطراف و اكناف مختلف، دانشجویان و عاشقان علم روی به مدینه نهادند و در حوزه دروس او هر یک مطابق ذوق خود زانو زدند، و از خرمن دانشش بهره‌ها بردند، كه اغلب، اهل نظر، شاگردان حوزه او را تا 4 هزار نفر قلمداد كرده‌اند. دانشجویان دانشگاه او در رشته‌های طب، شیمی، نجوم، كلام، فقه، علوم انسانی، طبیعت‌شناسی، تحقیق در موجودات خلقت، علوم اصول، و ... به مرحله تخصص رسیده و بعضی از آنان در چند رشته صاحب‌نظر شدند، و هر یک با تشویق آن حضرت حوزه درس و مدرسه در مدینه و شهرهای دیگر برای رشد علمی مردم برپا نمودند.

از شاگردان برجسته آن حضرت می‌توان از جابر بن حیان طوسی صاحب بیش از 200 جلد كتاب، و هشام بن حكم مولف 31 جلد كتاب، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، زراره بن اعین، حمران بن اعین، مومن الطاق و مفصل بن عمر كوفی راوی روایت كم‌نظیر توحید استدلالی نام برد.

دانشجویان آن حضرت منحصر به افراد شیعه نبوده، بلكه غیرشیعه هم بدون قید و شرط از مدرسه‌اش برخوردار بودند از افرادی مانند مالک بن انس، ابوحنیفه، پیشوای مالكی و حنفی، و سفیان ثوری، سفیان بن عینیه، ابن جریح، ابن قاسم می‌توان نام برد.

در این مقال برآنم كه به اندازه امكان به نقش امام در پی نهادن توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی و ابعاد اثرگذاری او را بر این فرهنگ و تمدن مورد توجه قرار دهم. به این خاطر در بخش سخن می‌گویم.

1- بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی در عصر امام

2- نقش آن حضرت در اثرگذاری بر فرهنگ و تمدن

1- هر چند در تعریف فرهنگ و تمدن نظر واحدی بین دانشمندان نیست، ولی همه بر این قول اتفاق دارند كه فرهنگ و تمدن مجموعه‌ای از آداب و رسوم، اخلاقیات، روش‌ها و منش‌ها، عمران شهری، شهرسازی، صنعت، علوم و فنون پیشرفته، شهرنشینی، همكاری در امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی و امثال اینهاست.

جامعه عربستان جامعه‌ای فاقد فرهنگ و تمدن لازم بود، فقر عقلی، علمی و تهیدستی جامعه عرب از مظاهر تمدن مساله‌ای است كه دانشمندان شرق و غرب پس از قرآن و دیدگاه‌های علی علیه‌السلام به آن اعتراف دارند.

عرب با پذیرفتن اسلام برای تحصیل فرهنگ و تمدن تحولی عظیم یافت و دیگران را نیز متحول نمود، ویل دورانت در تاریخ تمدن جلد 4 ص 197 به بعد و دیگر دانشمندان گزارش‌های شگرفی از جلوه‌های فرهنگ و تمدن اسلامی از صدر اسلام تا قرن هفتم هجری داده‌اند.

مسلمانان در اغلب نواحی مساجد، مدارس و كتابخانه برپا كردند و انواع علوم در این نواحی تدریس می‌شد، برخی از دانشمندان كتابخانه شخصی عظیمی در این اختیار داشتند كه 400 شتر از حملش عاجز بودند، كتابخانه بغداد و نیشابور هر یك نزدیك یك میلیون كتاب داشتند و كتابخانه مراغه زیر نظر خواجه نصیر پس از حملات ویرانگر مغول از 400 هزار كتاب علمی برخوردار بود. این همه زمانی بود كه سراسر اروپا در ظلمت و گمراهی قرار داشت و از فرهنگ و تمدن غافل بود، و با ظهور دوره رنسانس و جنگ‌های صلیبی توانستند انواع كتاب‌های مسلمان‌نویس را در رشته‌های گوناگون به اروپا منتقل نمایند و فرهنگ و تمدن غربی را كه بدون فسادهای علمی‌اش ریشه در علوم اسلامی داشت پایه‌گذاری كنند.

2- نقش امام در فرهنگ و تمدن اسلامی

تاثیر امام در فرآیند تحولات فرهنگی و مدنیت جهان منوط به آمادگی دو طرف اثرگذار و اثرپذیر است. امام باید از دانش فراوان و كافی برخوردار بود و بر اساس دانشش برای تاثیرگذاری فعالیت می‌نمود، از سوی دیگر جامعه هم باید او را می‌پذیرفت و علوم و افكارش را قبول می‌كرد، كه این هر دو زمینه تحقق یافت.

1- اساس و ریشه فرهنگ و تمدن، علوم هستند. گاه توسعه فرهنگ و مدنیت را برابر با توسعه علوم دانسته‌اند و بر طبق قاعده فاقد الشیی لیس بمعطی: آن كه ندارد، نمی‌تواند بپردازد، اگر امام فاقد علوم لازم بود نمی‌توانست در پیدایش برخی علوم توسعه علمی موثر باشد، برعكس این قاعده امام معدن دانش‌های گوناگون به همین دلیل آثاری كه از ایشان در صدها كتاب جمع‌آوری شده به خاطر فرصتی كه برای او پیش آمد بیش از دیگر امامان است. اگر به كتاب چون خواص القرآن الكریم، رساله شیمی موجود در كتابخانه نور عثمانیه تركیه به شماره 3634 و رساله مفصل امام در اصول معارف، احكام طهارت و بهداشت همه‌جانبه، نیكی به پدر و مادر، مسئله ازدواج در دو مرحله دائم و موقت، وجوب حفظ جامعه از فساد، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، صید و صیادی، حسنات و سیئات كه یک جا در كتاب خصال نوشته صدوق در قرن 4 آمده كتاب توحید مفضل، كتاب اهلیلچه كه بسیار با ارزش است، كتاب مصباح الشریعه در اخلاق و عرفان، رساله سفارشات امام به پیروانش، رساله امام به ابوجعفر احول، رساله نثرالدور، رساله درباره وجوه تجارت كسب، گفتار حضرت در آفرینش انسان، طب‌الصادق و صدها كتاب دیگر مراجعه كنید صدق گفتار شیعه در گستره دانش امام در رشته‌های گوناگون ثابت می‌شود. كتاب مرآه الجنان می‌گوید: شاگرد امام جابر بن حیان كتابی در هزار برگ نوشته كه رساله حضرت را در علوم گوناگون كه حدود 500 رساله است در بر می‌گیرد.

2- این حجم گسترده و عظیم علمی در رشته‌های متعدد سبب زیرساخت فرهنگ و تمدن غنی اسلام را فراهم كرد، و گویای اثرگذاری امام بر فرهنگ و تمدن اسلامی و بعد از آن فرهنگ‌ها و تمدن‌های جهان است.

نظرات بزرگان

امام ابوحنیفه كه معاصر آن حضرت بوده و پیشوای مذهب حنیفه است، بنا بر نقل كتاب اعلام النبلاء ج 6، ص 257 و تاریخ كبیر ج 2، ص 199 می‌گوید: ما روایت افقه من جعفر بن محمد و انه اعلم الامه.

افقه: داناترین

مالك بن انس با ربه ثقل اعلام النبلاء ج 6، ص 258 می‌گوید: مردی با فضیلت‌تر و ارزشمندتر از جعفر بن محمد را هیچ گوشی نشنیده، و به قلب هیچ بشری خطور نكرده است.

محمد بن عبدالرحمن معروف به ابن لیلی پس از گفت‌وگوی با امام در حالی كه خودش فقیه، محدث و قاضی معروف كوفه بود خطاب به حضرت می‌گوید: اشهد انكم حجج الله علی خلقه.

جاحظ ادیب معروف می‌گوید: جعفر بن محمد الذی ملا الدیتا اعلمه و فقه ابن خلكان در وفیات الاعیان ج 1، ص 227 می‌گوید: فضله اشهر من ان یذكر: ارزش‌های او بیش از آن است كه گفته شود.

میرعلی هندی می‌گوید: كسی كه از علمای نامدار اهل سنت است می‌گوید: امام صادق پژوهشگری فعال، متفكری بزرگ، آشنای با علوم عصری و نخستین كسی است كه مدارس فلسفی اسلام را در اسلام تاسیس كرد.

امام برای گسترش علوم، فرهنگ، مدنیت چندین مرحله را كنار هم به پیش برد، سرفصل‌هایی مانند:

1- اخلاقیات یا توسعه ارزش‌ها

2- تربیت شاگردان

3- گفت‌وگو با سران و ایدئولوگ‌های ادیان و مذاهب كه هر یک از این عناوین تفسیر گسترده‌ای را می‌طلبد.

فرهنگ و تمدن به قول امروزی‌ها مجموعه‌ای از دانش‌ها، سنت‌ها، آراء و گرایش‌هاست، توسعه ماندگار فرهنگ و تمدن باید همه‌جانبه و جامعیت داشته باشد. امام صادق به این نكته مهم توجه داشت لذا به همه شاخه‌های علوم اهتمام ورزید.

كتاب بسیار ارزشمند تاسیس الشیعه العلوم اسلام می‌گوید علومی كه امام در بنیان‌گزاری و گسترش آن كوشید شامل علوم: ادبیات، تاریخ، سیره، حدیث، تفسیر، فقه، اصول، كلام، اخلاق و عرفان است. ولی مهمترین تحقیقاتی كه توسط اسلام‌شناسان غرب انجام گرفته است و حضرت را موسس یا گسترش‌دهنده آن دانسته‌اند عبارت است از علوم: طب، شیمی، هیات نجوم، لغت‌شناسی، عرفان، زمین‌شناسی، تاریخ، فلسفه تاریخ، زیست‌شناسی، بیماری‌شناسی، نورشناسی، محیط زیست، تفسیر خواب، فلسفه و حكمت، و حركت‌شناسی است. اینها در كتاب الامام جعفر الصادق فی نظر علماء الغرب در بسیاری از صفحاتش مندرج است.

حسین انصاریان
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین